۱۳۹۴ خرداد ۱۹, سه‌شنبه

مريم رجوي : صداي ايران

به کجا می‌روند؟ 
پنجره را که باز کنیم، عده‌یی را می‌بینیم که دارند می‌روند. همه به یک سو روانه‌اند. یکی بلیط خریده و به سوی فرودگاه می‌رود، یکی به سمت قطار، یکی با اتوبوس می‌رود.
دست تکان می‌دهیم و از این بالا می‌پرسیم: چه خبر است. شماها مگر کار و زندگی ندارید؟ 
از توی خیابان، یکی داد می‌زند: می‌رویم صدای اعدامی باشیم.
ـ صدای اعدامی؟! 
یکی دیگر می‌گوید: صدای زندانی! 
و صداها هم‌چنان پیاپی ادامه می‌یابد: صدای بچه‌ها، صدای زنها، صدای روستائیان، صدای کارگران، معلمان... ..تقریبا هیچ طبقه و قشری نمی‌ماند که در میان این صداها از آن نام برده نشود.بعد همه‌ی این کلمات در هم گره می‌خورند، فشرده می‌شوند، و یک کلمه می‌شوند: «ایران» می‌رویم صدای ایران باشیم.می‌گوییم: بله! بله! می‌دانیم که گلوی ایران بسته است! اما از میان صداها یکی می‌گوید: می‌خواهی ببینی آن صدای بسته چه فریاد بلندی دارد؟ 
ـ بله! 
می‌گوید: روز 23خرداد گوش کن! در همه‌ی جهان می‌پیچد. آن صدای ایران است. و ما کار و زندگی خود را رها کرده‌ایم تا «کار» و «زندگی» را به ایران برگردانیم.ديدار مشتاقان آزادى ايران ، 13 ژوئن 2015 برابر با 23 خرداد 1394 ويلپنت پاريس 
، از دوستان خوب و مبارزم در فيس بوك دعوت ميكنم با كليك بر روى عكسها از آنها ديدن كنيد. 

سپاسگزارم

جواد شفايي