جوهر بهار، مريم رهايي، در راه است، مي آيد تا سر سبزي و آزادي به ارمغان آورد.
مي آيد، تا دار و درفش، درد و شکنج را براي هميشه از زيباترين وطن رخت بندد.
دير نيست، که همه تشنگان آزادي در ايران زمين مقدمش ر ا گرامي بدارند
در انتظار، مريم رهايي
من در پس، همه نا باوريهايم، باور را، باور دارم.
در جاده خيالم به انتظار آرزوي عبث و واهي، ننشسته ام.
جاده خيالم، آرزويم، بن بست نيست، تاريک نيست.
من جاده آرزويم را دير زمانيست، با عشق مريم، راه مريم، روشن کرده ام، روشن، روشن
من، يقين دارم، که هاشور تازيانه بر پيکر مردم، رخت مي بندد و تير هاي کينه دشمن غدار، تا ابد بر پيشاني و قلب خلقم نمي نشيتد.
ميدانم، که مي داني؛
دژخيمان، در بها را بستند، پنجره ها را شکستند، ديوار ها را بلند کردند.مثله کردند، کشتند و بردند.
اما،
پيام مريم، از همه روزنه هاي دربهاي بسته، ديوار هاي قطور به اعماق قلبهاي خلق قهرمان راه يافت
پدرم، مادرم، خواهرم، فرزندم
گر چه داغ و فراق عزيزان، شمايان را شکسته کرد.
شلاق، شرزه دوران بر اندام نحيفتان نشانه رفت
ايستاده اند، اشرفيان چون کوه، استوار و پا برجا
قلبهايشان ما لامال از عشق وطن،عشق شمايان وشور آزاديست
پدرم، مادرم، خواهرم، فرزندم
مگر، عطر و بوي بهار، به مشامت نمي رسد
فرياد حق طلبانه، مريم به گوشت نمي رسد
من، نمي گويم، نگاه کن،
نگاه کن، مگر تصاويرخندان و با صلابت مريم، در جاي جاي وطن، زينت بخش هر خياباني نشده است؟
ميدانم که ديدي و شنيدي،
فرخنده سالگرد انتخاب رئيس جمهور مريم رجوي است.
بله، آنکه سوداي آزادي در سر دارد در انتظار اوست
جوهر بهار، مريم رهايي، در راه است، مي آيد تا سر سبزي و آزادي به ارمغان آورد.
مي آيد، تا دار و درفش، درد و شکنج را براي هميشه از زيباترين وطن رخت بندد.
دير نيست، که همه تشنگان آزادي در ايران زمين مقدمش ر ا گرامي بدارند
مقدم، رئيس جمهور مريم رجوي را
محمود نيشابوري