۱۳۹۴ مهر ۸, چهارشنبه

گزارشي از تظاهرات ايرانيان عليه حضور آخوند حسن روحاني در مقر ملل متحد در نيويورك

  
 روزنامه الشرق عربستان سعودی6مهر 94 گزارش داد : اپوزیسیون ایران طی اطلاعیه‌ای که ”الشرق“ یک کپی از آن را دریافت کرد اعلام داشت: سازمانهای آمریکایی - ایرانی امروز در نیویورک در اعتراض به حضور حسن روحانی رئیس‌جمهور رژیم ایران در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل دست به تظاهرات خواهند زد.
همزمان با سخنرانی حسن روحانی رییس جمهور رژيم آخوندي در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، هواداران شورای ملی مقاومت و سازمان جوامع ایرانی ـ آمریکایی تظاهراتی علیه سیاست های جمهوری اسلامی بویژه در زمینه حقوق بشر در خیابانهای نیویورک برگزار كردند.  بيشتر تظاهركنندگان  جواناني بودند كه به انگليسي  و فارسي سخن مي گفتند و همبستگي خود را با مبارزه جوانان ميهنشان براي آزادي را اعلام مي كردند.          به گزارش نیویورك تایمز تظاهر کنندگان می‌گفتند که در دو سال گذشته بیش از ٢٠٠٠ نفر در ایران اعدام شده اند. بنابر این حسن روحانی نماينده  حكومتی است كه ناقض حقوق بشر است و مردم ایران را نمایندگی نمی كند.  تظاهركنندگان خواستار تغییر حکومت در ایران بودند .
تظاهر كنندگان مي گفتند كرسي ايران در ملل متحد بايد به جنبش مقاومت ايران سپرده شود كه خانم مريم رجوي آن را نمايندگي مي كند.  
به گزارش خبرنگار العربيه،اينجا تظاهر کنندگان شعارهایی از قبیل نه به روحانی، روحانی را از سازمان ملل اخراج کنید سر دادند.
در این تظاهرات علاوه بر هزاران ایرانی مخالف رژیم جمهوری اسلامی که از طیف های مختلف اپوزیسیون تشکیل شده اند، شمار زیادی از آمریکایی ها عرب تبار که مخالف سیاست ایران در منطقه و شماری از سوری ها نیز حضور داشتند. 
در این تظاهرات تعدادی از شخصیتهای آمریکایی نیز در محکومیت وخامت حقوق‌بشر در ایران، موج اعدام ها، سرکوب اقلیتها و دخالت رژیم جمهوری اسلامی ایران در امور کشورهای منطقه سخنرانی کردند.
بیل ریچاردسون وزیر پیشین انرژی آمریکا طی سخنانی کوتاه در حضور تظاهر گنندگان گفت: «پیام اصلی این است، با وجود توافق اتمی میان آمریکا و رژیم ایران من به‌شدت نگران دخالتهای رژیم در کشورهای خاورمیانه هستم. این رژیم از تروریسم جهانی حمایت می‌کند».
تظاهر کنندگان از جامعه جهانی خواستند تا زمانی که رژیم ایران الزامات قانونی و وظایف اعمال شده توسط جامعه جهانی را انجام نداده تحریم ها از روی آن برداشته نشود.»
گزارش خبرنگار تلويزيون فاكس نيوز از اين تظاهرات اينجا
مجري: خبرنگار ما اريك شاون در سازمان ملل است و جنبه ديگر اين داستان (تظاهرات مخالفان. م) را برايمان توضيح مي‌دهد.
 اريك شاون: بله وي از شعار رسواي مرگ بر آمريكا دفاع كرده بود ولي در سخنراني خود كه دو ساعت ديگر برگزار مي كند رئيس‌جمهور ايران حسن روحاني قرار است پيام خود را به جهان برساند. به باور ما وي از توافق جنجالي اتمي با 6 قدرت جهان دفاع خواهد كرد و هم‌ چنين ‌به بحران سوريه و جنگ عليه گروه تروريستي داعش نيز خواهد پرداخت. روحاني دو روز است كه در نيويورك است، وي در برنامه توسعه سازمان ملل روز شنبه سخنراني كرد كه به برخي از اين موضوعات جهاني اشاره كرد.وي هم چنين با رهبران جهاني از جمله دبيركل بان كي‌مون ملاقات كرد كه احتمالاً موضوع حقوق ‌بشر در آن ملاقات مطرح نشده است اما روحاني گفته است كه تهران مايل است كه همكاري كند، وي گفته است كه توافق اتمي يك گام مهم رو به پيش است.
 روحاني: ما مشتاقيم با همسايگان مان براي بهبود توسعه پايدار منطقه‌اي از طريق ديپلوماسي منطقه‌اي، روابط سازنده با ساير كشورها درزمينه هاي انتقال فن‌آوري و علوم و شركت در فعاليتهاي مشترك علمي، همكاري كنيم. 
اريك شاون خبرنگار فاكس نيوز: اما سخنان روحاني در ميان اين نفرات خريداري ندارد، شما تصاويري را ازخيابان مقابل سازمان ملل مشاهده مي‌كنيد. اين تظاهرات فعالان ايراني آمريكايي عليه رژيم تهران توسط شوراي ملي مقاومت ايران برگزاري مي‌شود كه رهبر آن مريم رجوي است. وي به ما گفته است شوراي امنيت بايد مكانيزمي داشته باشد كه ميلياردها دلار سرمايه ها‌يي كه به ايران از بابت توافق اتمي سرازير مي‌شود را رديابي كنند.
 مريم رجوي مي‌گويد رژيم و روحاني بايد به‌خاطر حمايت از 
تروريزم تحت پيگيرد قانوني قرار گيرند نه اين‌كه در سازمان ملل مورد استقبال قرار گيرند. 
مريم رجوي: اين رژيم و رئيس‌جمهور آن حسن روحاني به هيچ ترتيبي مردم ايران را نمايندگي نمي‌كنند. وي يك جنايتكار و قصاب است، وي شكنجه، اعدام و سركوب را نمايندگي مي‌كند. اريك شاون: روحاني امروز بعدازظهر با پوتين ملاقات مي‌كند. به ما گفته شده است كه تا كنون همين ملاقات است و طرح ديگري ندارند كه با رئيس‌جمهور اوباما ملاقات كند. رئيس‌جمهور روحاني اواخر امشب به تهران باز مي‌گردد.
تظاهرات نيويورك توسط سازمانهاي ايراني –آمريكايي و «شورای ملی مقاومت ایران» سازماندهي شده بود.  شوراي ملي مقاومت ايران ديرپاترين  ائتلافی است که عمده ترین گروه متشکل آن سازمان مجاهدین خلق ایران است كه پنجاه سال سابقه مبارزه با دو ديكتاتوري را در كارنامه خود دارد و در سالهاي اخير بزرگترين سونامي را از سر گذرانده است. 

مجاهدین با کدام رویا زندگی و مبارزه می کنند؟


«این یادداشت در ستایش از مبارزه و پایداری مجاهدین خلق طی پنجاه سال گذشته » است .«اما همان گونه که یک انقلاب تنها یک کنش سیاسی نبوده و انباشتی از  شور، شوق، غم، شادی، عشق، تخیل و رویای ملیونها تن از مردم است، یک سازمان و یا فرد انقلابی هم بدون این احساسها به طور کامل نمی تواند تعریف شود.به گمان من هر انقلاب، اختراع، تحول و آرمانی، بدون رویا تحقق پذیر نیست. بنابرین سوال این است که مجاهدین با کدام رویا زندگی و مبارزه می کنند؟»



در ماه گذشته سازمان مجاهدین خلق ایران پنجاهمین سال تاسیس خود را پشت سر گذاشت. این سازمان از شش سالگی که با اولین تهاجمات ساواک روبرو شد تا اکنون که تحت ضد انسانی ترین و ظالمانه ترین فشارها در کمپ بدتر از زندان لیبرتی محاصره شده، دورانی پر از تلاطم و چالش را گذرانده و در این مسیر پر از فراز و نشیب هزینه های کلانی را آگاهانه پذیرفته و با جانفشانی پرداخت کرده است. مبارزه مداوم و خستگی ناپذیر علیه دشمن اصلی در دو نظام و همزمان رویارویی با پیچیده ترین و بی سابقه ترین توطئه های رذیلانه از جانب قدرتهای استعماری و امپریالیستی، این سازمان را آبدیده کرده است. برای من که طی چهل و چهار سال گذشته از نزدیک با مجاهدین آشنا و با نگاه از بیرون آنان را ارزیابی کرده ام، پایداری، ایثار و ماندگاری این جریان شگفت انگیز است. همگان می دانند که عَمَله و اَکَره خمینی و خامنه ای بارها مرگ و نابودی این سازمان را با تبلیغات پرمایه اعلام کرده و همزمان از سر دادن شعار «مرگ بر منافق» غافل نشده اند. شگفتا که کمترین زاویه کارگزاران حکومت با ولی فقیه، با برچسب «منافق» معرفی و شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه، همردیف شعار مرگ بر منافق می شود. این پدیده بسیار ساده که به طور مداوم در جریان است، از نظر سیاسی یک قطب بندی مشخص را روشن می کند؛ مجاهدین خلق به عنوان تشکیلاتی قدرتمند بر محور نیروهایی که برای سرنگونی استبداد مذهبی حاکم بر ایران و تحقق دمکراسی، استقلال، آزادی و جمهوری غیر دینی تلاش می کنند قرار دارد. این جایگاه سیاسی، صرف نظر از میزان موافقت و یا مخالفت با این سازمان، به طور عینی وجود داشته و از نظر سیاسی بیان تضاد اساسی جامعه ما و مبارزه مردم ما برای رهایی است. کتمان این واقعیت، نادیده گرفتن مهمترین قطب بندی در درون جامعه است و هنگامی که این کتمان در سیاستهای راهبردی و کاربردی تبلور پیدا کند، به هَدَر دادن انرژیهای لازم برای رسیدن به هدف مبارزه آزادیبخش منجر می شود.


چنین است جایگاه و نقش مجاهدین خلق در آغاز پنجاه و یکمین سال تاسیس آن و بنابرین این ماندگاری و پایداری شایان تبریک به همه کسانی است که درچارچوب این سازمان خود را تعریف می کنند.

در قطب مخالف، ولایت خامنه ای قرار دارد. در مورد موقعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین المللی رژیم حاکم، در بیانیه سال جاری شورای ملی مقاومت ایران که مجاهدین خلق هم به آن رای مثبت داده اند، به تفصیل نوشته شده و بنابرین تکرار آن نباید جایی در این یادداشت کوتاه داشته باشد. اما طرح یک نکته در مورد ولی فقیه برای شناخت عمیق تر این قطب بندی را ضروری می دانم. 
خامنه ای نمونه کامل یک سیاستمدار مستبد و یک آخوند ریاکار است. ریاکاری علی خامنه ای هیچ حَد و مرزی ندارد. او از جمله آن واعظانی است که چون به خلوت می رود آن کار دیگر می کند و چون به منبر می رود با روده درازی در نقش «اولیا و انبیا» ظهور می کند. برملا شدن مذاکرات و ساخت و پاخت او با آمریکا نمونه ای از ریاکاری اوست. گماشتگان رنگارنگ علی خامنه ای از او به عنوان «سید خراسانی» که از اولین کسانی است که در رکاب امام غایب شیعیان خواهد بود، یاد می کنند. برخی از مزدبگیران بی دنده و ترمز ولی فقیه از دیدار او با امام غایب صحبت کرده و خامنه ای در این موارد سکوت، به علامت تایید، کرده است. خامنه ای به چندین دوجین جریان ارتجاعی و تروریستی در سراسر جهان که نام «الله» را در تابلو خود حک کرده اند جیره و مواجب می پردازد تا در حفاظب از امنیت ولایت مطلقه اش شریک باشند. عملکرد این نیروها سیمای ریاکار خامنه ای را برملا می کند. این نیروها به عنوان «الله و اسلام» به کشتار مسلمانان کَمر بسته اند. کشتارهای سَبُعانه مردم عراق، سوریه و....نمونه ای روشن از حِرص و طَمع خامنه ای برای حفظ قدرت است. این شخصیت به بیان زردشتیان، اهریمنی و به بیان مسلمانان شیطانی با گفته زیر به بهترین نحو تعریف می شود.
ابلیس گفت؛ هان ای به رَه مانده مُریدان نابِکار، با نام ما چه کار،

زین پس به سادگی نام خدا برید و به دل کار ما کنید.
این یادداشت در ستایش از مبارزه و پایداری مجاهدین خلق طی پنجاه سال گذشته می تواند به همین جا خاتمه یابد. اما همان گونه که یک انقلاب تنها یک کنش سیاسی نبوده و انباشتی از  شور، شوق، غم، شادی، عشق، تخیل و رویای ملیونها تن از مردم است، یک سازمان و یا فرد انقلابی هم بدون این احساسها به طور کامل نمی تواند تعریف شود.
به گمان من هر انقلاب، اختراع، تحول و آرمانی، بدون رویا تحقق پذیر نیست. بنابرین سوال این است که مجاهدین با کدام رویا زندگی و مبارزه می کنند؟ آیا پاسخ مجاهدین به این سوال «جامعه بی طبقه توحیدی» و یا تحقق «اسلام دمکراتیک» است؟ من تاکنون از هیچ مجاهدی این سوال را نپرسیده ام. اما به گمانم اگر پاسخ آنان چنین باشد، به چند دلیل کُنه مساله بیان نشده است.
اول آن که درک از این مفاهیم می تواند متفاوت و حتی از راس تا قاعده ناهمگون باشد. به سختی می توان درک یکسان و همگون از این مفاهیم را تصور کرد.
دوم آن که این مفاهیم به خاطر کلی بودن و بنابرین به میزانی انتزاعی بودن می تواند به یک دُگم یا تَعصُب منجر شود که برای یک جریان پیشرو مُهلک است.
سوم آن که تحقق چنین رویاهایی در مدت کوتاه عملی نیست و بنابرین در زندگی روزمره در حالی که طعم شیرین آن حس نمی شود، تلخی، سختیها و ناهمواریها می تواند ذهن و جان انسان را درهم شکند. رژی دبره به درستی می نویسد: «اگر یک ملاک بلند مدت تاریخی نتواند تبدیل به ملاک کوتاه مدت سیاسی و عملی شود، انتظار این که چنین مفهوم مجردی بتواند پایه های استراتژی موثر در تاکتیک را بریزد بیهوده است.» (رژی دبره، نقد سلاح، برگردان: م. امین لاهیجی)
به خاطر این سه دلیل باید به دنبال چیز دیگری بود که نه فقط در کوتاه مدت که در لحظه به لحظه زندگی عملی باشد. این چیز دیگر و یا این رویا که نه با اندیشیدن به «مدینه فاضله» که با رفتار و کردار در هر شرایط قابل حِس است، چیزی جز مبارزه برای بازیافتن «انسانیت خود» نیست. رویای انسانی که به دنبال بازیافتن و پروراندن انسانیت در خود است، رویای انسانی که «انسان» را در ثقل هر اندیشه و عمل خود قرار می دهد، رویایی دور و غیرقابل لمس نیست. لحظه به لحظه در جدال درونی و بیرونی می توان به میزانی انسانیت خود را پیدا کرد و پرورش داد و یا آن را ویران کرد.
با شناختی که طی چهل و چهار سال گذشته از مجاهدین خلق دارم، تصور می کنم رویای «انسانی که در تلاش برای بازیافتن انسانیت» خود است، عمیق ترین و در عین حال عملی ترین و قابل حس ترین و بدون تردید زیباترین رویا و نقطه مشترک همه اجزای این سازمان از راس تا قاعده است.
مهدي  سامع

منبع: نبردخلق شماره 363، چهارشنبه اول مهر 1394 - 23 سپتامبر 2015