۱۳۹۴ آذر ۹, دوشنبه

فراخوان مجاهدین خلق ایران به دانشجویان مجاهد و مبارز برای گرامیداشت ۱۶ آذر روز دانشجو

ستاد اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران در داخل کشور به مناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو؛ به دانشجویان مجاهد و مبارز ایران فراخوان داد در گرامیداشت روز دانشجو  جنبش دانشجویی ایران «با هر گونه آلودگی به باندهای این حاکمیت غرقه در فساد و جنایت، مرزبندی کند و با پرچم اشرف‌نشان مقاومت انقلابی، حرکتهای اعتراضی مردم به جان آمده را بر ضد ام‌الفساد ولایت‌فقیه سمت و سو بدهد.»
متن این فراخوان بدین شرح است:
روز دانشجو، روز «اتحاد، مبارزه، پیروزی»

دانشجویان مجاهد و مبارز!

جوانان اشرف‌نشان ایران، ! 
قیام آفرینان! 
روز دانشجو، روزی که خون سه ستاره تابناک جنبش دانشجویی ایران، «بزرگ نیا»، «شریعت رضوی» و «قندچی»، دانشکده فنی دانشگاه تهران را در ۱۶آذر سال ۱۳۳۲گلگون کرد فرا می‌رسد.
از طنین شعارهای «اتحاد! مبارزه! پیروزی!» که از فردای آن روز در هر سالگرد۱۶آذر، در دانشگاههای ایران طنین‌افکن بود؛ تا رویارویی انقلاب و ارتجاع از فردای سلطه خمینی و کودتای ضدفرهنگی او در بهار به خون نشسته انقلاب در سال ۱۳۵۹؛ تا ۱۶آذر سال ۱۳۸۸ که دانشجویان انقلابی تصاویر خمینی و خامنه‌ای را در ورودی دانشگاه به آتش کشیدند؛ و تا همین امروز که دانشجویان به پاخاسته، به «ستاره‌دار شدن افتخار می‌کنند» و فریاد می‌زنند: «دانشجو می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد» ؛ این خون شهیدان جنبش دانشجویی است که می‌جوشد و مسیر پیکار آزادی را روشن می‌کند.
امسال اما، ۱۶آذر در شرایطی فرا می‌رسد که دیکتاتوری دینی در حال خفه شدن در باتلاق سه دهه جنایت و خیانت است. جام زهر اتمی، یعنی شکست استراتژی پرهزینه بمب‌سازی، جام زهر منطقه‌یی، یعنی به گل نشستن استراتژی دخالتهای پرهزینه خامنه‌ای در عراق و سوریه، شقه رأس نظام و جنگ قدرت بین باند رفسنجانی- روحانی با خامنه‌ای و سپاه پاسداران و فلج اقتصادی کشور حاکی از فسادی سرطانی و بی‌علاج در سراپای حاکمیت آخوندهاست.

۱۳۹۴ آذر ۸, یکشنبه

قاسم سلیمانی قاتل شدیدا زخمی است و در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان پاسداران رژیم بستری است

اپوزسیون رژیم ایران با استناد به اطلاعاتی از منابع داخلی خود در ایران از بستری شدن قاسم سلیمانی فرمانده نیروی تروریستی قدس بر اثر جراحت شدید در بخش مراقبت های ویژه در بیمارستان سپاه پاسداران در تهران خبر داد. اینجا
 در روزهای گذشته رسانه های خبری از زخمی  شدن قاسم سلیمانی  قاتل مجاهدین در اشرف و لیبرتی وجلاد خلقهای منطقه خاورمیانه درجبهه جنوبی حلب  خبر داد ه دادند و 
این خبر را منابع سوری نیز تایید کردند.  
کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت ایران با انتشار اطلاعیه ای با استناد به منابع خود در درون پاسداران رژیم ایران نوشت: 
بر اساس گزارشهاي رسيده از درون سپاه پاسداران، پاسدار قاسم سليماني سركرده جنايتكار نيروي تروريستي قدس دو هفته پيش در جبهه جنوبي حلب از چند نقطه از جمله سر به خاطر اصابت تركش به شدت مجروح شده است. خودروي قاسم سليماني كه بر عمليات پاسداران و ديگر نيروهاي مزدور نظارت مي كرد، توسط ارتش آزاد سوريه مورد آتشباري قرار گرفت.

۱۳۹۴ آذر ۶, جمعه

مریم رجوی: سرچشمه خشونت علیه زنان در این دوران بنیادگرایی اسلامی است و زنان باید با تمام قوا علیه آن قیام کنند

مریم رجوی در پیامی  به‌مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان گفت:
روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، روز رسوایی رژیم زن‌ستیزی است که پایه‌های حاکمیت خود را بر سرکوب و تبعیض علیه زنان بنا کرده است و روز مظلومیت زن ایرانی است که ۳۷سال است همه عرصه‌های زندگیش تحت نام خدا و اسلام، هدف خشونت و تبعیض قرار می‌گیرد. 
سرچشمه خشونت علیه زنان در این دوران بنیادگرایی اسلامی است که ریشه اندیشه آن زن‌ستیزی است و زنان باید با تمام قوا علیه آن قیام کنند.  
در این روز به یاد دهها هزار زن قهرمانی هستیم که در مبارزه علیه فاشیسم دینی شکنجه یا اعدام شدند. 
به یاد دخترانی مثل ریحانه و فریناز که در برابر تعدی دژخیمان این رژیم ایستادند و جان خود را از دست دادند و زنانی که رنج زندان و شکنجه را به جان خریده و در مقابل این رژیم ایستادگی می‌کنند. 

۱۳۹۴ آذر ۵, پنجشنبه

ریشه گسترش افراطی گری و تروریسم زیر نام اسلام و راه حل واقعی برای آن




در این مدت رویدادهای مهم و جانگداز و تاسف باری داشته ایم؛ موشک باران بُزدلانه و تروریستی کمپ لیبرتی؛ عملیات بُزدلانه و تروریستی پاریس و کشتار مردم بی گناهی که اوقات فراغت خود را در این شهر در کافه یا رستوران یا کلوبی می گذراندند و بی آنکه تصوری داشته باشند مورد حمله گروهی تبهکار مسلح به مسلسل و بمب قرار گرفتند و وحشیانه کشتار شدند.  همه تحلیلگران بویژه آنانکه درک و شناختی بهتر و واقعی تر نسبت به پدیده افراطی گری و تروریسم دارند و یا خود تجربه و شناخت عینی از این پدیده شوم را دارند؛ بر این حقیقت انگشت گذاشته اند که تهدید و خطر اصلی دنیای معاصر بنیادگرایی اسلامی است و سه عامل مهم باعث گسترش خطر بنیادگرایی و افراطی گری و تروریسم زیر نام اسلام شده است:




یکم- بحران خاورمیانه و نقش رژیم ایران در این بحران و مماشات غرب با آن
دوم- بحران بی عدالتی اجتماعی که جوانان بزرگ شده  و رانده شده در غرب را به دامن افراطی گری و  تروریسم کشانده است.
سوم- راه حل درست و اصولی مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی در میان مسلمانان و کشورهای منطقه است که خود قربانیان اصلی این پدیده شوم هستند.
در باره بحران خاورمیانه همه متفق القول هستند که ریشه گسترش تروریسم و افراطی گری و تبلیغ خشونت و کشتار به خمینی و رژیم ایران بر می گردد.

۱۳۹۴ آذر ۳, سه‌شنبه

حسن نایب آقا: بزرگترین داستان عالم

حسن نایب آقابازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه هّما  که از ورزشکاران خوش نام و  مردمی ایران است؛ پس از انقلاب ضد سلطنتی در ایران به مجاهدین و سپس شورای ملی مقاومت ایران پیوست. نایب آقا بیش از سه دهه است که تمام زندگی خود را وقف مبارزه ای خستگی ناپذیر برای آرمان آزادی مردم و میهنش و استقرار نظامی انسانی و مردمی نموده است. نایب آقا تاکنون تعدادی کتاب ترجمه و یا به رشته تحریر در آورده است که از جمله می توان از  « انسان مدرن و آینده»؛ «رویاها و ضد رویاها»؛ «شکست ناپذیران» و ... نام برد.
اطلاعات بیشتر در باره حسن نایب آقا در اینجا
حسن نایب آقا از اتحاد و همدستی شوم  سلطه گران چپاولگر علیه مردم ایران می نویسد که‌ «بزرگترین داستان عالم» است:
گندخواران جهان، در ایران و سراسر دنیا، به دور لاشة موجودی که نام آن رژیم جمهوری اسلامی است، گردآمده‌اند. بیش از 37 سال است که سلطه‌گران و چپاولگران شرق و غرب عالم بر سر مردم ایران ریخته اند تا به هر زوری آنها را وادار به تسلیم کنند. اتحاد و همدستی اینها علیه مردم ایران، از چین و روسیه گرفته تا کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا و استرالیا و بقیه، در تاریخ بشر هرگز دیده نشده است.

مریم رجوی: مبارزه مسلمانان دموکرات، مؤثرترين عامل براي از بين بردن خطر جهاني بنیادگرایی اسلامی است


نمايندگان، منتخبان و دوستان عزیز فرانسوي
از حضور شما در اين مراسم همبستگي سپاسگزارم. دلهای همه ما به خاطر كشته شدن ۱۳۰انسان بي‌دفاع و مجروح شدن ۳۵۰نفر دیگر در آتش بنيادگرايي و تروریسم داغدار است. وجدان بشر از اين وحشیگری به نام خدا و دين جريحه‌دار  است. مردم ايران خود را در غم فرانسویها شريك مي‌دانند.
مجاهدان ليبرتي در همين هفته‌ه
ا به وسيله رژيم ایران موشکباران شدند و ۲۴ نفر از یارانشان را از دست ‌دادند. هنوز كمپ نيمه‌ويران‌شان ترميم نشده، ولي آنها هم گفتند که قلب ما با فرانسویها مي‌زند. آنها روي همان خرابه‌ها دركنار پرچم فرانسه و پرچم ايران، سرود مارسيز و سرود ایران، مرز پرگهر را خواندند.
هيچ كس در جهان امروز، بيش از قربانيان بنيادگرايي اسلامي، درد مردم فرانسه را احساس نمي‌كند و ما مردم ایران، ما مسلمانان دموکرات، قربانيان اصلي اين پديده شوم هستيم.

آتش افراطي‌گرايي تحت نام اسلام كه در سال ۵۷، با حاكميت خميني برافروخته شد تا به حال ۱۲۰ هزار مخالف سياسي در ايران را به قتل رسانده است. در سال ۱۳۶۷، به فتواي خميني ظرف فقط چند ماه در ايران ۳۰ هزار زنداني سياسي را تنها به خاطر عقايدشان قتل‌عام كردند. امروز خانواده‌هاي قتل عام‌شدگان در ايران، بيش از هر كس درد خانواده‌هاي قتل‌عام ۱۳ نوامبر پاريس را حس مي‌كنند.

همين روزها، بيشتر از همه صداي مادران شهيدان و زندانیان سياسي ایران شنيده مي‌شود كه با فرانسویها همدردي مي‌كنند. با اين همبستگي ما به طراحان كشتار پاريس پاسخ مي‌دهيم.
آنها، فقط جان فرانسویها را هدف قرار نداده‌اند، بلكه بردباري جامعه فرانسه را هم هدف قرار داده‌اند. زندگي توأم با دوستي و احترام صاحبان فرهنگها و عقايد گوناگون را هم هدف قرار داده‌اند. تحت نام اسلام، زندگي همبسته مسلمانان و پیروان سایر مذاهب در فرانسه را هدف قرار داده‌اند. اما هم‌چنان كه پرزيدنت اولاند روز دوشنبه گفت: «چنين نيست كه ما در يك جنگ تمدنها قرار داريم. چرا كه اين قاتلان نماينده هيچ تمدني نيستند».
حمله آنها نشان داد كه يك جبهه‌بندي وجود دارد. از يك طرف مردم خواهان آزادي دموكراسي و جدايي دين و دولت كه ‏مسلمانان بردبار و دموکرات در اين جبهه قرار دارند. ‏از طرف ديگر جبهه استبداد و شقاوت و فناتيسم. داعش و بشار اسد و ملاهاي ايران در اين جبهه‌اند.
به‌همين دليل، چند ساعت پس از فاجعه باتاکلان، ‏ملاها از يك طرف رياكارانه آن را محكوم كردند از طرف ديگر، ابراز شادماني كردند. آنها‌، به‌طرز بی‌سابقه‌یی، در رسانه‌هایشان، فرانسه را مورد حمله قرار دادند. حتي رهبران فرانسه را مقصر كشتار معرفي كردند.
از يك طرف گروه داعش دهها جوان را قتل عام مي‌كند، از طرف ديگر ملاها بر اساس آن تهديد مي‌كنند كه اگر ادامه حكومت بشار اسد را نپذيريد، حملات بيشتري در راه است.  اين يك تقسيم‌كار چندش‌آور است. اما چرا اين ديكتاتور خونريز بايد باقي بماند؟
در حالي كه تحت حاكميت بشار اسد تا امروز نيمي از مردم سوريه آواره شده‌اند. در حالي كه ملت سوريه او را نمي‌خواهد. وانگهي، ادامه حكومت اسد يعني ادامه آوارگي ملت سوريه و آمدن جمعيت ميليوني پناهندگان به اروپا.
ادامه حكومت اسد يعني حفظ پناهگاهي كه داعش در آن بسر مي‌برد.
از بركناري بشار اسد دو طرف به شدت ضرر مي‌كنند: يكي داعش كه زمينه‌هاي حياتي خود را از دست مي‌دهد. ديگري ملاها كه جبهه منطقه‌يي‌شان فرو مي‌ريزد.
بعضیها‌ مي‌گويند براي از بين بردن داعش بايد با اسد همكاري كنيم. نباید فراموش کرد که او قاتل ۳۰۰هزار سوری است و از همان ابتدا، موجوديت داعش، به بشار اسد و رژيم ایران وابسته بوده است. همين روزها وزير خارجه آمريكا گفت بشار اسد و مالكي عمداً ۲۵۰۰ زنداني افراطي را آزاد كردند، تا گروه داعش شكل بگيرد.


دوستان عزيز،
افراطي‌گري تحت نام اسلام، ربطي به اسلام ندارد و علیه سنتهاي پيامبر آن است. هرچيزي از جنس تروریسم و ديكتاتوري ضداسلام است. هرچيزي كه آزادي مردم را نقض كند، هرچيزي كه برابري زنان را نفي كند، ضد اسلام است. اين بزرگترين ستم به اسلام و مسلمانان است كه آدمكشان حمله خود را به نام اسلام معرفي كردند.
بنابراين از دو چيز كه خواست داعش است، بايد پرهيز كرد: از يك سو، هرگونه نسبت دادن اين حملات به اسلام، از سوي ديگر بي‌تفاوتي مسلمانان. مبارزه ما مسلمانان دموکرات مؤثرترين عامل براي از بين بردن اين خطر جهاني است
بر اين اساس، به‌عنوان يك زن مسلمان و ازسوي مقاومت مردم ايران بر چند نكته تأكيد مي‌كنم:
۱ ـ فاجعه ۱۳نوامبر و كشتار انسانهای بي‌دفاع تحت نام اسلام، حمله‌ به  اسلام و مسلمانان است.
۲ ـ مسلمانان دموکرات در كنار فرانسه در نبرد عليه گروه داعش و سقوط بشار اسد قرار دارند. مبارزه با داعش بدون سرنگوني اسد به ثمر نمي‌رسد.
۳ـ مردم ايران از خوشحالي ملاها پس از فاجعه پاریس منزجرند. ملاها نشان دادند كه با جنايتكاران در يك جبهه قرار دارند.
۴ـ بنيادگرايي تحت نام اسلام چه در لباس شيعه و ولايت فقيه و چه در لباس سني و داعش، دشمن مسلمانان و بشريت است و قلب آن در تهران تحت حاكميت فاشيسم ديني است.
۵ ـ به‌عنوان مسلمانان حقيقي، ما مدافع دموكراسي، جدایی دین و دولت، برابري زن و مرد، و آزادي و بردباري هستيم.
۶ـ ما قوانين شريعه، اعمال اجباري احكام اسلام و تبعيض ديني را مردود مي‌شماريم.
۷ ـ همه مسلمانان از هر شاخه‌يي، به ويژه مسلمانان فرانسه، را فرا مي‌خوانيم كه در يك جبهه عليه تروریسم و  افراطي‌گري تحت نام اسلام گردهم‌آيند.
باز هم براي نجات و بهبود مجروحان و براي بازگشت امنيت و آسايش به جامعه فرانسه دعا مي‌كنم و از همه شما متشكرم.
بیشتر بخوانید

۱۳۹۴ آبان ۲۴, یکشنبه

عملیات تروریستی در پاریس

بهرام مودت دروازه بان پیشین تیم ملی فوتبال ایران و عضو شورای ملی مقاومت ایران در باره عملیات تروریستی پاریس می نویسد:
هنوز بیش از دو هفته از حملات موشکی گروه تروریستی وابسته به رژیم دیکتاتوری- مذهبی آخوندها با مسئولیت خامنه‌ای جانی و روحانی روباه به کمپ لیبرتی که در نتیجه 24 شهید و تعداد زیادی مجروح به جای گذاشت، نگذشته بود اینجا  که در جمعه شب 13 نوامبر شهر پاریس ناباورانه شاهد حملات تروریستی و عملیات انتحاری در چندین نقاط حساس و پر جمعیت بود.  اینجا 
عملیاتی که بیش از هرچیز قلب " آزادی“ را نشانه گرفت و تفاوتی هم نداشت که قربانیان اصلی انسانهای بی دفاع زن و مرد، پیر و جوان، کودک، مسلمان و یا مسیحی باشند.
اگر چه این فاجعه انسانی تا امروز تلفات سنگینی داشته است، اما بی تردید چنانچه در حین جریان مسابقه دوستانه فوتبال بین تیم ملی فرانسه و آلمان در استادیوم "استاد دو فرانس" که اتفاقاً رئیس جمهور فرانسه اولاند و وزیر خارجه آلمان اشتاین مایر حضور داشتند، هوشیاری و کنترل شدید مأمورین درب های ورودی به ورزشگاه با دقت و شجاعت صورت نمی گرفت کشور فرانسه و جامعه جهانی شاهد یک فاجعه عظیم انسانی در ابعاد گسترده و مهلک می بود.
در بررسی اخبار، تحلیل و تفسیرها بنظر میاید که گویا تروریست ها تصمیم داشتند با ورود به داخل استادیوم آنهم با حضور هشتاد هزار نفر از مشتاقان فوتبال که با پیام اتحاد، دوستی و همبستگی بر روی سکوها مشوق تیم خود بودند، ناجوانمردانه با شلیک دیوانه وار و با عملیات انتحاری در ورزشگاه سیلی ازخون انسان های بی دفاع را جاری کنند که با عدم موفقیت ورود به ورزشگاه در بیرون با عملیات کور تروریستی چندین نفر را به خاک و خون کشیدند. 
ناباورانه نیز تماشاگران و اعضای تیم فوتبال فرانسه و آلمان ساعتها تحت مراقبت و حفاظت مامورین در استادیوم بودند.
در امتداد این نگاه های مظلوم و بهت زده می توانستیم تصویری از صحنه های اعدام، یورش به تجمعات و سرکوب زنان را در ایران تجسم کنیم. همانطور که مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران در پیام تسلیت خودش به رئیس جمهور فرانسه و همدردی با ملت فرانسه تاکید کرد:
" بنیادگرایی تحت نام اسلام چه در لباس شیعه و ولایت فقیه و چه در لباس سنی و داعش و جنایات ضد بشری آنها هیچ ربطی به اسلام ندارد و این پدیده شوم در هر کجا که باشد دشمن صلح و بشریت است "
اکنون جامعه جهانی بخصوص کشور آمریکا و کشورهای اروپایی برای برخورد قاطع با جبهه تروریستی و برای جبران سیاست های غیر مسئولانه یعنی سیاست مماشات که نتیجتا رژیم های تروریستی و حامیان تروریست‌ها همچون رژیم آخوندها و بشار اسد را برای ادامه جنایت، کشتار و ترور وقیح تر کرده است، بایستی با اتخاذ یک تصمیم‌گیری مشترک متحدا به یک مبارزه و جنگ جدی با این جبهه تروریستی دست بزنند و به موازات آن از نیروهای مبارز آزادیخواه که بالقوه آلترناتیو دموکراتیک برای جایگزین این رژیم ها هستند حمایت کنند.
ورزشکاران ملی و مردمی ایران، عضو و حامی مقاومت با تاثر بسیار ضمن همدردی با تک تک مردم فرانسه و همبستگی با ورزشکاران فرانسه این ضایعه عظیم انسانی را به رئیس جمهور فرانسه اولاند، ملت آزادیخواه فرانسه و جامعه جهانی تسلیت گفته و همه شهروندان، سیاستمداران و رؤسای دول مختلف اروپایی و در کل جامعه جهانی را به اتخاذ یک عمل مشترک مقتدر جهت مانع شدن از تکرار فاجعه 13 نوامبر در هر گوشه جهان و غلبه بر جبهه ترور و ظلم فرا میخوانند. چرا که ما ملت ایران خود از قربانیان سیاست های تروریستی و سرکوب گرانه رژیم آخوندها هستیم.
مریم رجوی در همان پیام اشاره دارد: 
”مردم ایران که 37 سال است تحت حاکمیت سیاه دیکتاتوری مذهبی و تروریستی آخوند ها، یعنی پدر خوانده داعش، قرار دارند با این جنایت ها به خوبی آشنا هستند و مردم فرانسه و احساساتشان را در این لحظات سخت کاملاً درک می کنند و با آنها همدرد هستند".
اینجا  بیشتر بخوانید.

اعتراض زنداني سياسي سعيد ماسوري، پيروز منصوري و تعدادي ديگر از زندانيان سياسي به ضرب و شتم کشيش سعيد عابديني و خالد حرداني

بعد از حمله و يورش به سلول کشيش سعيد عابديني و زنداني سياسي خالد حرداني در تاريخ ۱۹ آبان ۹۴ کشيش سعيد عابديني جهت دريافت دارو به بهداري زندان رجايي شهر (گوهردشت) فراخوانده شد. يکي از پرسنل بهداري پس از مشاهده کشيش سعيد عابديني از او تقاضاي دعا به جهت بهبودي جسماني و برکت خود و خانواده مي کند. در اين بين تعدادي از حاضرين که زندانيان عادي، پرسنل بهداري و نيروهاي وظيفه را شامل مي شده به صورت همزمان چنين درخواستي از اين کشيش زنداني مي کنند. كه سعيد عابديني با اشاره به  انجيل ميگويد:  عيسي مسيح آمده است تا گمشده را بجويد و نجات و حيات بخشد (به خدا عيسي مسيح ايمان آور که تو و اهل خانه ات نجات خواهيد يافت.) سپس حاضرين تحت تاثير دعا و کلام و حضور خدا قرار مي گيرند ، كه موجب خشم و غضب مزدوران جنايتكار رئيس زندان گوهردشت مرداني و رئيس حفاظت زندان بحريني قرار گرفته و آنها دستور حمله به بند را ميدهند كه با شعار مرگ بر ديكتاتور زندانيان مواجه ميشوند.  

۱۳۹۴ آبان ۲۳, شنبه

جنايت ليبرتي محكوم است! بيانيه هنرمندان، روشنفكران، ورزشكاران،متخصصان و فعالين سياسي ايراني

           
  بيش از ۱۰۰تن از هنرمندان، روشنفكران، ورزشكاران، متخصصان و فعالين سياسي ايراني  با انتشار بيانيه اي جنايت ليبرتي را محكوم  و خواستار  تكميل پروسه انتقال اين پناهندگانت و تضمين حفاظت از آنها از  سوي آمريكا، سازمان ملل و دولت عراق شدند.                       در اين بيانيه آمده است: بعدازظهر روز پنجشنبه ۷ آبان ۱۳۹۴ رژیم جمهوری اسلامی از طریق عوامل خود در عراق با شلیک دهها موشک، «کمپ لیبرتی» محل استقرار اعضای بی دفاع و بی سلاح مجاهدین خلق در عراق را مورد حمله مرگبار قرار داد. در اثر این عمل تروریستی، تاکنون تعداد ۲۴ نفر از ساکنان کمپ کشته شده اند و تعداد کثیری نیز زخمی گردیده اند و بخش بزرگی از امکانات زیستی آنان نابود شده است.

این در حالیست که طی چند سال اخیر، بر اساس توافقنامه های چند جانبه بین المللی، امنیت ساکنان این کمپ که دارای موقعیت حقوقی «افراد حفاظت شده» طبق کنوانسیون چهارم ژنو میباشند، رسمآ به عهده سازمان ملل و دولتهای عراق و امریکا بوده است. ولی عملآ ساکنان کمپ ترانزیت لیبرتی که حدود چهار سال است در انتظار انتقال به مکان امن و کشور ثالث میباشند، با تبانی حاکمان تهران و بغداد و بی عملی غیرمسئولانه امریکا و ملل متحد، بارها هدف حملات این چنینی قرار گرفته اند.

کشتار ساکنان کمپ لیبرتی، نقض آشکار قوانین بین المللی است و ما امضاء کنندگان این بیانیه، قویا این حمله جنایتکارانه را محکوم کرده و از مقامات دولت آمریکا، سازمان ملل و دولت عراق می خواهیم تا تکمیل پروسه انتقال آنان، حفاظت کمپ لیبرتی را تضمین کرده و به فشارهای روزمره در ارسال سوخت، دارو و مایحتاج ضروری هموطنان ساکن کمپ پایان دهند.

۱- فیروزه اجاق عضو سابق تیم ملی بسکتبال ایران
۲- هادی اختری نویسنده
۳- اصغر ادیبی عضو سابق تیم ملی فوتبال ایران
۴- آناهیتا اردوان نویسنده و فعال سیاسی
۵- شهرزاد ارشدی فیلمساز
۶- منصور اسانلو از بنیانگذاران جنبش نوین سندیکاهای کارگری ایران
۷- فریار اسدیان شاعر
۸- پهلوان مسلم اسکندر فیلابی قهرمان کشتی ایران و آسیا، پرچمدار کاروان ایران در المپیک
۹- دکتر زری اصفهانی شاعر و نویسنده
۱۰- هنگامه افشار نقاش و نویسنده، برنامه ساز تلویزیونی
۱۱- رسا افشارچی نقاش و مجسمه ساز
۱۲- یوسف اکرمی فیلم ساز در تبعید
۱۳- دکتر صدرالدین الهی ژورنالیست
۱۴- مسعود امینی شاعر و ترانه سرا
۱۵- مینا انتظاری نویسنده و فعال سیاسی
۱۶- دکتر ناصر انقطاع برنامه ساز تلویزیونی و تاریخ نگار
۱۷- رضا اولیا نقاش و مجسمه ساز
۱۸- منوچهر آبرونتن فیلمساز
۱۹- وفا آذر بهاری ژورنالیست
۲۰- امیر آرام خواننده و آهنگساز
۲۱- محمد باقری بهروزی داور رسمی فوتبال
۲۲- رضا بدیعی فعال سیاسی
۲۳- علی بهروزیان نویسنده
۲۴- مهرداد پارسا برنامه ساز تلویزیون
۲۵- فرهاد پارسای مهندس توربین های خورشیدی
۲۶- مصدق پارسایی فوق لیسانس مدیریت
۲۷- شهرنوش پارسی پور داستان نویس و مترجم
۲۸- عزیز پاک نژاد نویسنده و فعال سیاسی
۲۹- حسین پویا (فرشید) طنز نویس
۳۰- جمشید پیمان شاعر و نویسنده
۳۱- دکتر محمد حسین تسوجی استاد دانشگاه
۳۲- فریدون توفیقی برنامه ساز و گوینده رادیو تلوزیون
۳۳- بهروز جاوید تهرانی فعال حقوق بشر
۳۴- لیلا جدیدی نویسنده و فعال سیاسی
۳۵- مصیب جلالی کشتی گیر فرنگی
۳۶- فرّخ حیدری نویسنده و فعال سیاسی
۳۷- علیرضا خادمی موسیقیدان
۳۸- پویا خادمی موسیقیدان
۳۹- رضا خبازیان موسیقیدان و کارگردان تاتر
۴۰- دکتر امیر خدیر نماینده مجلس ایالت کبک در کانادا
۴۱- حمید خلعتبری دکتر داروساز
۴۲- بیژن خلیلی ناشر و نویسنده
۴۳- هادی خرسندی نویسنده طنزپرداز
۴۴- اسماعیل خویی شاعر و فیلسوف
۴۵- حسن داعی نویسنده و پژوهشگر سیاسی
۴۶- شاپور دانشمند فیلم ساز
۴۷- نیلوفر دوپری خواننده و هنرمند
۴۸- زهره رمزی هنرپیشه تئاتر و سینما
۴۹- فریدون ژورک کارگردان و فیلمساز
۵۰- مسعود سپند شاعر
۵۱- محمود سرابی روزنامه نگار
۵۲- دکتر هوشنگ سلیمانی نژاد فعال سیاسی و رسانه ای
۵۳- گیسو شاکری خواننده، نویسنده، شاعر و بازیگر تئاتر
۵۴- محمد شمس رهبر ارکستر و آهنگساز
۵۵- تورج شهابی مهندس الکترونیک
۵۶- مهدی شهابی مهندس طراح
۵۷- دکتر خسرو شهریاری نویسنده و کارگردان تئاتر
۵۸- محسن شاه نظری مهندس ارشد هوا-فضا
۵۹- مسعود صدر شاعر و حماسه سرا، برنامه ساز تلویزیونی
۶۰- پرویز صیاد فیلمساز، کارگردان و بازیگر سینما و تاتر
۶۱- دکتر حمیدرضا طاهرزاده موسیقیدان و استاد تار
۶۲- دکتر سیاوش عبقری استاد دانشگاه
۶۳- دکتر شهلا عبقری استاد دانشگاه
۶۴- دکتر کوروش عرفانی استاد دانشگاه
۶۵- اردشیر عسگری قهرمان ارتشهای جهان، رئیس فعلی فدراسیون کشتی نیکاراگوئه
۶۶- توفیق عقیلی کاریکاتوریست
۶۷- مهدی غزال عضو سابق تیم ملی فوتبال ایران
۶۸- نرگس غفاری تهیه کننده برنامه رادیویی
۶۹- کاظم غلامی کشتی گیر سابق تیم ملی ایران
۷۰- ایرج فاطمی شاعر و نویسنده
۷۱- حسین فداکار عضو سابق تیم ملی فوتبال ایران
۷۲- حسین فرجی ژورنالیست آزاد، برنامه ساز تلویزیونی
۷۳- فاروق فقیه نصیری مهندس الکترونیک
۷۴- پرویز قاضی سعید نویسنده، مفسر سیاسی و برنامه ساز تلویزیونی
۷۵- لیلا قبادی نویسنده و مستند ساز
۷۶- دکتر محمد قربانی قهرمان کشتی ایران، آسیا و جهان
۷۷- کیوان کابلی نویسنده و برنامه ساز
۷۸- پرویز کاردان فیلمساز و برنامه ساز تلویزیون
۷۹- تقی مختار روزنامه نگار
۸۰- مرجان خواننده و بازیگر سینما
۸۱- شهرام مسیح نیا مهندس ارشد هوا-فضا
۸۲- بهرام مشیری پژوهشگر و تاریخ دان
۸۳- حجت مقدم (بادبان) کاریکاتوریست و وبلاگ نویس
۸۴- دکتر عبدالعلی معصومی نویسنده، پژوهشگر و تاریخ نگار
۸۵- مراد معلم برنامه ساز تلویزیونی
۸۶- غزال مفید کارشناس کامپیوتر
۸۷- سیروس ملکوتی موسیقیدان، کنشگر سیاسی فرهنگی
۸۸- سیمین منافی فعال سیاسی
۸۹- مسلم منصوری فیلمساز
۹۰- بهرام مودت عضو سابق تیم ملی فوتبال ایران
۹۱- دکتر کاظم موسوی نویسنده و متخصص امور محیط زیست
۹۲- بهنام مومنی استاد دانشگاه
۹۳- دکتر مرتضی میرآفتابی شاعر و نویسنده
۹۴- محسن نادری نژاد فیلمساز
۹۵- فریدون نجفی نقاش و داستان نویس
۹۶- دکتر مسعود نقره کار نویسنده
۹۷- دکتر اسماعیل نوری علاء نویسنده و فعال سیاسی
۹۸- عبدی هزارخانی فیلمساز
۹۹- دکتر منوچهر هزارخانی نویسنده و مترجم
۱۰۰- شاهین هزارخانی فعال سیاسی
۱۰۱- مینو همیلی فعال سیاسی پناهندگی
۱۰۲- دکتر منشور وارسته کارشناس روابط بین الملل
۱۰۳- دکتر فرشید وزیری استاد دانشگاه
۱۰۴- علی وکیلی فعال سیاسی
۱۰۵- حسین یعقوبی نویسنده و فعال سیاسی

بیشتر بخوانید   اینجا

مریم رجوی كشتار مردم بيگناه در پاريس را تروريسم وحشيانه توصيف و آن را قويا محكوم كرد

 مریم رجوی، كشتار مردم بيگناه در پاريس را تروريسم وحشيانه و جنايت عليه بشريت توصيف كرد و آن را قويا محكوم نمود. او اين فاجعه بزرگ را به رئيس جمهور، دولت و مردم فرانسه تسليت گفت و صميمانه‌ترين همدرديهايش را به خانواده قربانيان ابراز كرد.

وي افزود: امشب وجدان بشريت در شوك و ناباوري و حيرت فرو رفته است كه چگونه ميٰ‌توان تحت نام خدا و دين چنين جنايتي را مرتكب شد. مردم ایران كه 37 سال است تحت حاكميت سياه ديكتاتوري مذهبي و تروريستي آخوندي، يعني پدرخوانده داعش، قرار دارند با اين جنايتها به خوبي آشنا هستند و مردم فرانسه و احساساتشان را در اين لحظات سخت كاملاً درك مي‌كنند و با آنها همدرد هستند.
مریم رجوی تأكيد كرد بنيادگرايي تحت نام اسلام، چه در لباس شيعه و ولايت فقيه و چه در لباس سني و داعش و جنايات ضد بشري آنها هيچ ربطي به اسلام ندارد و اين پديده شوم در هر كجا كه باشد دشمن صلح و بشريت است.
در حملات هماهنگ تروریستی در پایتخت فرانسه دست‌کم ۱۲۰ نفر کشته و ۲۰۰ نفر مجروح شده‌اند. پلیس فرانسه می‌گوید ۸ تن از عاملان این حوادث تروریستی نیز کشته شده‌اند.

كمپ ليبرتي و قورباغه اي كه وكيل جنايت مٌلاها شده!

 اين قورباغه سالها بود كه  از دور ابوعطايش را مي شنيدم و هيچگا از نزديك وي را نديده و با او آداب و معاشرت و نشست و برخاست نداشتم. تا اينكه در گذراز درياي پرتلاطم روزگار ناملايم و ناهموار  و ناسازگار با او آشنا شدم و از نزديك در جريان احوالاتش قرار گرفتم.
هميشه ورد زبانش اين بود كه ليبرال است. البته اين گفتن و برداشت ايشان از بيان اين حرف يك جار زدن رو راست و بي تعارف از ماهيت خود بود. گفته اند و مي گويند كه ” از كوزه همان برون تراود كه در اوست.” واقعا اين ترواش درون يك آدم بي مايه و بالانشين بي عمل و  ترسو  و دوزيست بود كه ” همیشه سالم است.” 
راستش من به رغم اينكه  از قورباغه جماعت خوشم نمي آمد ولي به رسم دوستي و جوانمردي كه  از ماهي سياه كوچولوي صمد و درزندگي ميان ماهيان سرخ ره جوي و ره پوي دريا در سفري طولاني فراگرفته بودم به وي احترام مي گذاشتم و با  اين ”خرده بورژواهاي روشنفكرمآب! ”  كه ”ادعاي اصالت و نجابت دارند ” و  ”خيال ميكنند محور عالم وجودند. و بركه شان را دنيا ميپندارند .”  بر اساس ماهيت دوگانه و ” ذوحياتين!  ” آنها تنظيم رابطه مي كردم. اين را در داستان ماهي سياه كوچولو و تببين آن توسط دكتر منوچهر هزارخاني كه براي من آموزگاري بزرگ بوده و هست ياد  گرفته بودم.   
 ” قورباغه! ” مظهر خصلت دوگانه ي خرده بورژوازي، با دست پس زننده و با پا پيشكشنده؛ آن كه ميتواند هم در آب باشد و هم در خشكي و به اعتبار اين دوگانگي ماهيت، خيال ميكند هم در دسته ي حيوانات زمين است و هم رهبر جانوران آبي. مجسمه ي ادعا و تحقيركننده ي ديگران. همان كه خيال ميكند علم اول و آخر است و به ماهي سياه كوچولو ميتوپد كه: «حالا چه وقت فضل فروشي است؟ موجود بي اصل و نسب!... من ديگر آنقدر عمر كرده ام كه بفهمم دنيا همين بركه است...» و شايد براي اولين بار در عمرش حقيقت را ميشنود: «صدتا از اين عمرها بكني، باز هم يك قورباغه ي نادان و درمانده بيشتر نيستي.»

۱۳۹۴ آبان ۱۸, دوشنبه

مریم رجوی :هدف رژيم ايران از حمله موشکی به لیبرتی قتل‌عام تمامی مجاهدان آزادی در لیبرتی بود

 در این چند ماهه، محافلی که از ادامه حکومت آخوندها نفع می‌برند به دست و پا افتاده بودند و سعی می‌کردند این خیال واهی را ایجاد کنند که پس از توافقنامه، رژیم ولایت‌فقیه به سمت میانه‌روی و گشایش می‌رود. ادعا می‌کردند که وعده‌های اعتدال آخوند روحانی از این به بعد خود را نشان خواهد داد. ولی وعده بهبود اوضاع و اعتدال رژیم تا این‌جا بیشترین اعدام را در سال جاری نسبت به ربع قرن گذشته به بار آورده. آیا اسید پاشیدن به‌صورت خواهرانمان در اصفهان و کشتار سنیها و زجرکش کردن زندانیان سیاسی میانه‌روی است؟ آیا جنایت علیه بشریت در لیبرتی که آخوند روحانی به‌عنوان رئیس شورای عالی امنیت در آن مسئولیت دارد، اعتدال است؟.
 مریم رجوی: سلام بر شهیدان ‏و ‏مجروحان لیبرتی، فدیه‌های مردم ایران در دوران سرنگونی ولایت‌فقیه‌
 فيلم  اين سخنراني  در   اينجا
با سلام به همه شما، 
از این جا به لیبرتی غرقه به خون و ویران شده و به شهیدان سرفرازش هزاران سلام و هزاران درود.
آنچه عصر پنجشنبه در لیبرتی رخ داد، هر چند که خوشبختانه نتوانست هدف شوم خامنه‌ای را برآورده کند، اما یکی از مهیب‌ترین هجومهایی است که تا کنون علیه مجاهدین صورت گرفته است. این حمله، قتل‌عام تمامی مجاهدان آزادی در لیبرتی را هدف قرار داده بود.
یک آتشباری سنگین با هشتاد موشک که ده دقیقه بی‌امان ادامه داشت. بارش دهها موشک همه چیز را به آتش می‌کشید و همه جا را ویران می‌کرد. و امواج سنگینش هر چیزی حتی دیوارهای حفاظت بتونی را درهم‌ می‌کوبید و به این سو و آن سو پرتاب می‌کرد. سونامی انهدام و نابودی و حریق بود و گویی جنایت و تبهکاری خمینی و خامنه‌ای در تمام مدت حکومتشان را در ده دقیقه فشرده کرده بود. با این همه، لطف خدا و هوشیاری و عکس‌العمل به موقع و روحیه جنگنده مجاهدین، آنها را از کشتار بزرگ در امان نگهداشت تا باز هم چشم و دل مردم ایران به آنها و به رزم و پایداریشان روشن باشد و روشن بماند. 


نمی‌دانم مبارزه مرگ و زندگی زنان و مردانی را که در میان خون و آتش به‌پاخاستند چطور توصیف کنم؟ فقط به آنها می‌گویم آنچه هم که شما در آن شرایط نفس‌گیر انجام دادید، فشرده ‌ایمان و شور و نیروی ملتتان برای آزادی بود.

در دل تاریکی و سرما، با وسائل ابتدایی آتش را خاموش می‌کردید. اجساد همرزمانتان را از زیر آوارها بیرون می‌کشیدید. با بدنهای مجروح و خون‌چکان این طرف و آن طرف می‌دویدید و همه حقیقتاً تن واحد و یگانه‌یی شده بودید و نشان دادید که اراده و انگیزه انسانی که نبرد برای آزادی را انتخاب کرده حد و مرزی ندارد.

آن شب، در تمام لحظه‌ها، به فکر شما و با شما بودم. در کنار سنگرها، بالای سر شهیدان،
یا موقع مرهم گذاشتن بر زخم ‏مجروحان، ‏با صورتهای خونین، مشتهای گره ‌کرده و دستهایی را که به نشانه پیروزی بالا می‌بردید، دیدم و البته هرکس که دید غرق غرور و افتخار شد.

راستی که از این بهتر چطور می‌توانستید باز هم پیام شکست دشمن را به همه برسانید. آنشب در میان آتش و دود و موج و انفجار توانستید عظمت کارزار سرنگونی را در اراده‌های سترگتان و در یقینتان به مقاومت و نبرد و پیروزی نشان دهید و طاقت و توان مجاهدین را اثبات کنید. سلام بر شما و بر رزم و ایستادگیتان و سلام بر شهیدانتان. 


شعله‌های سرکش وجدان بیدار بشریت
السّلام علیک یا ثارالله وابن ثاره
سلام بر شما که خون جاری دورانید، ای شعله‌های سرکش وجدان بیدار جهان بشری، ای جانهای شیفته‌یی که تسلیم و یأس در اندیشه و هستی‌تان جایی نداشت و ای عشقهای پرشور یک ملت اسیر به آزادی و رهایی. به شما باد سلام، به شما باد درود.

سلام به برادران عزیزم منوچهر براتی، حمید دهقان، اکبر علیدوست، حسن توفیق جو، حمیدرضا ایمن کاشان، ابوطالب هاشمی، کیومرث یوسفی، ‏حسین گندمی، فرشید ربیعی، حسن ابراهیمی، محمدعلی میرزایی، سهراب همایونفر، بهزاد میرشاهی، حسین اداوی، ‏رجب قربانی، رضا وادیان، شریف ویسی، حسین سروآزاد، احمد مسچیان، جاسم قصیر و جواد سالاری

سلام به خواهر عزیزم نیره ربیعی از مسئولان مجاهدین که در همه صحنه‌های رزم حاضر و پیشتاز بود و سلام به فرمانده کاظم سردار دلیر نبردهای ارتش آزادیبخش.
برادرم حسین ابریشم‌چی که با بیش از 40سال سابقه مبارزاتی علیه دو نظام دیکتاتوری مسئولی همه‌جانبه و همه جا جلودار صحنه‌های سخت نبرد بود. همواره پرتلاش و همواره تازه و نو و سرشار و پر از ایمان به راه و آرمان آزادی که سر در راه آزادی نهاد و سرور آزادی شد. 

درست پنج روز قبل از شهادتتان در روز عاشورا، در آن مراسم پرشکوه‌ همه خطاب به حسین (ع) می‌گفتید که:
در دل دشت بلاخیز 
به شب توطئه‌انگیز 
شکنم هرچه حصار است
قفس و چوبه دار است ‏
حقا که یکایک شما در پیروی از پیشوای آرمانی‌تان حسین (ع) از همه چیز خود گذشتید. راستی کدام آتش، حریف شاخسار شماست؟ ‏
و من هم با شما تکرار می‌کنم:
خوشا در راه آزادی به خون عهدی دگر بستن
خوشا این‌گونه در زندان به مرگ شب کمر بستن
از این پس شما شور و نیروی هر جوان دلیری هستید که به نبرد با رژیم ولایت‌فقیه برمی‌خیزد و الهام‌بخش هرکس که در برابر ستم و استبداد قیام می‌کند.

حمله به لیبرتی، درماندگی رژیم آخوندی در برابر بی‌تابی ملت ایران برای آزادی
پس به شما مادرانی که عکس فرزندان‌ شهید یا اسیرتان را به دست می‌گیرید و در خیابانها و چهارراه‌های شهرهای ایران، آخوندها و پاسداران را افشا ‏می‌کنید، 
به شما زنان دلیر و مردان غیرتمندی که در مراسم گرامیداشت ریحانه و ستار هموطنانتان را به مبارزه با این رژیم فراخواندید، 
به شما زندانیان سیاسی شجاعی که از سیاهچالهای خامنه‌ای به همبستگی با مجاهدان لیبرتی برخاستید و به شما هموطنانی که از شنیدن خبر جنایت بزرگ رژیم در لیبرتی سراسر وجودتان را خشم و درد فرا گرفت.
بله به همه شما می‌گویم که ایستادگی شما و عزم و مبارزه شما برای به زیر کشیدن این رژیم کاخ ستم آخوندها را به لرزه درآورده است.

حمله به لیبرتی، نتیجه درماندگی این رژیم در برابر بی‌تابی ملت ایران برای آزادی است. بنابراین به شما و به‌خصوص به همه جوانان و اشرف‌نشانها در تمام ایران می‌گویم شعله‌های رزم و مقاومت برای سرنگونی رژیم را گسترش دهید و شهیدان لیبرتی را در خود زنده کنید.
خون و رنج شهیدان از جوش و خروش نمی‌افتد تا روزی که آزادی در ایران اسیر برقرار شود. 

رژیم ولایت‌فقیه، مفلوک، آشفته، ضربه‌خورده و بی‌راه‌حل
تا به‌حال سابقه نداشته که رژیم ولایت‌فقیه تا این حد مفلوک و آشفته و ضربه‌خورده و بی‌راه‌حل باشد.
چه خطراتی این رژیم را احاطه کرده که خامنه‌ای ناچار است سایتهای اتمی را با دست خود، گل بگیرد. در سوریه آخوندها پی‌درپی دچار شکست و تلفات می‌شوند، در عراق با تظاهرات بی‌وقفه مردم در مخالفت با عوامل رژیم مواجهند و در داخل ایران راه پس و پیش ندارند.

یعنی سرمایه‌گذاری چندین و چند ساله رژیم هم روی برنامه اتمی و هم روی سوریه و عراق و یمن، برباد رفته و روزی که سرمایه‌گذاری آخوندها روی کل سپاه پاسداران هم برباد برود دور نیست و دور نیست روزی که جوانان ایران، این سپاه جنایت و خونریزی و غارت و فساد را منهدم کنند. 

در این چند ماهه، محافلی که از ادامه حکومت آخوندها نفع می‌برند به دست و پا افتاده بودند و سعی می‌کردند این خیال واهی را ایجاد کنند که پس از توافقنامه، رژیم ولایت‌فقیه به سمت میانه‌روی و گشایش می‌رود. ادعا می‌کردند که وعده‌های اعتدال آخوند روحانی از این به بعد خود را نشان خواهد داد. ولی وعده بهبود اوضاع و اعتدال رژیم تا این‌جا بیشترین اعدام را در سال جاری نسبت به ربع قرن گذشته به بار آورده. آیا اسید پاشیدن به‌صورت خواهرانمان در اصفهان و کشتار سنیها و زجرکش کردن زندانیان سیاسی میانه‌روی است؟ آیا جنایت علیه بشریت در لیبرتی که آخوند روحانی به‌عنوان رئیس شورای عالی امنیت در آن مسئولیت دارد، اعتدال است؟ 

پس چرا دولتهای اروپا برای چنین کسانی فرش قرمز پهن می‌کنند؟ و چرا دست کسانی را می‌فشارید که مردم ایران خواهان محاکمه آنها هستند؟ 
واقعیت این است که دوران پس از توافق، دوران سر باز کردن خواستهای اساسی جامعه و در رأس همه، آن گوهر ناپدید شده، آن گوهر سنگسار‌ شده و آن گوهر پایمال ‌شده یعنی آزادی و آزادی و آزادی است.
به همین دلیل است که خامنه‌ای، مجاهدین را با پرتاب موشک‌ قتل‌عام می‌کند. چون ملت ایران آزادی می‌خواهد. چون ملت ایران سر به فریاد برداشته که این رژیم را نمی‌خواهد و باید سرنگون شود.

به آخوندها و اشقیای حاکم می‌گوییم همه طرحهایی که سالهای سال است برای سرکوب آزادیهای ملت ایران به‌کار می‌گرفتید، شکست خورده است.
حالا زمان حساب کشیدن از آخوندهای حاکم است. حالا زمان به زیر کشیدن رژیمی است که جز با خونریزی نمی‌تواند ادامه پیدا کند. به‌خصوص که انواع مانورها و فریبهای این رژیم و جناحها‌ی درونی‌اش نیز شکست خورده است.
نه سازندگی رفسنجانی و اصلاحات قلابی‌ خاتمی ‌توانست کاری از پیش ببرد، نه وعده‌های رئیس‌جمهور کنونی رژیم در مورد معجزات توافق اتمی. 
یک راه و فقط یک راه برای برقراری آزادی و دموکراسی در ایران و نجات کشور از فقر و فلاکت و عقب‌ماندگی وجود دارد و آن سرنگونی رژیم ولایت‌فقیه در تمامیت آن است. درست به همین دلیل خامنه‌ای زنان و مردان قهرمانی را موشک‌باران می‌کند که پرچم سرنگونی این رژیم و پرچم آزادی ملت ایران را هرچه محکمتر‌ در دست می‌فشارند.
و راستی که به قول مسعود، بدون مجاهدین «مردم ایران به چه می‌نازیدند و خلق در زنجیر و جوانان اشرف‌نشان، به کجا چشم امید می‌دوختند؟ از کجا ایده و آرمان می‌گرفتند و به کجا پشتگرم و دلگرم بودند؟».



زمینه‌سازی برای حمله موشکی به لیبرتی
در ماههای اخیر دیدید که چطور زمینه‌سازی برای این حمله را شروع کردند. ابتدا اکیپهای وزرات اطلاعات را تحت عنوان خانواده به ورودی لیبرتی فرستادند. همزمان مزدورانی را به سراسر اروپا اعزام کردند تا اغتشاش کنند و فضا را غبار آلود کنند.
در عین‌حال جبهه ولایت‌فقیه با سایتها و تلویزیونهای تحت تکفل وزارت اطلاعات، ناسزاگویی علیه مقاومت را گسترش دادند تا آتش تهیه برای کشتار را فراهم کنند. 
اما در مقابل، در روزهای اخیر با موجی از عواطف بی‌دریغ ایرانیان در داخل و خارج کشور، و هم‌چنین، زندانهای سیاسی نسبت به مجاهدان لیبرتی مواجه بودیم. از صمیم قلب از همه آنها سپاسگزاری می‌کنم. بیانیه‌ها و موضع‌گیریها و پیامهای آنها، صدای رسای مردم ایران، رودرروی قاتلان مجاهدین است. 
این درست رودرروی ریزه‌خواران ولایت‌فقیه است که با تقلید از اطلاعات بدنام آخوندها، از دل سوزاندن برای شهیدان هم استفاده می‌کنند تا خود مجاهدین و رهبر این مقاومت را مقصر کشتار معرفی کنند.
آشکارا یک تقسیم کار شناعت‌بار در کار است. رژیم ولایت‌فقیه بخش نظامی حمله را برعهده دارد و موشکها را شلیک می‌کند و سرانگشتانش در خارج ایران، بخش سیاسی حمله را برعهده‌ دارند و هم‌وزن همان حمله موشکی، افترا و هتاکی را به بالاترین حد می‌رسانند.

زمانی بر اساس رهنمود وزارت بدنام اطلاعات، قاعده 20 ـ 80 شیوه کار مزدوران بود. 80 درصد به خود رژیم می‌زدند تا حمله 20 درصدیشان به مجاهدین عادی جلوه کند. اما حالا پرده‌ها را کنار زده همان 80 درصد را نثار خود مجاهدین می‌کنند. اما اینها هیچ‌کدام چیز جدیدی نیست. بلکه همیشه بخش مکمل سرکوب و شکنجه و اعدام مجاهدین و همه رزمندگان آزادی در طول تاریخ بوده و خواهد بود.

راستی مگر چنین نسلی و چنین مقاومتی بدون یک راهبری ذیصلاح امکانپذیر بود؟ هرگز
و راستی اگر این نبردها و این فدیه‌ها نبود و اگر پایداری در مقابل رژیم ‏‏ضدبشری به چنین قله‌های رفیعی نرسیده بود، در فردای آزادی، چه بهای سنگینی برای تشخیص دوستان و دشمنان مردم ایران به ملت ما تحمیل می‌شد. 
سلام بر شهیدان و سلام بر قهرمانان آزادی.

دولت آمریکا و ملل‌متحد
باید به رویکرد غیرمسئولانه در مورد حفاظت لیبرتی خاتمه دهند.
اجازه بدهید در این فرصت همچنین به طرفهای بین‌المللی و مسئولیتها و تعهدات اخصی که در مورد حفاظت لیبرتی دارند، اشاره کنم.
چنان که در همان ساعت اول پس از حمله گفتم، به‌طور رسمی و حقوقی، دولت عراق و سازمان ملل باید پاسخگو باشند زیرا آنها با امضای یک یاداشت تفاهم از دی ماه 1390 لیبرتی را تحت عنوان «محل موقت برای انتقال» اعلام کرده‌اند. اما به نظر ما، مانند ‏‏‏6حمام خون قبلی در اشرف و لیبرتی، عوامل رژیم ایران در حکومت عراق مسئولیت حمله را برعهده ‏‏دارند و ایالات متحده و سازمان ملل هم از این واقعیت کاملاً مطلعند.‏

دولت آمریکا و ملل‌متحد که تا کنون به قولهای رسمی خود نسبت به حفاظت مجاهدین از ‏‏جمله ‏‏تعهدات مکرر خود هنگام انتقال اشرفیها به این کمپ عمل نکرده‌اند، باید به ‏‏این رویکرد غیرمسئولانه و فاجعه‌بار خاتمه دهند. به‌خصوص که به‌رغم ‏‏هشدارهای بی‌شمار، کمپ لیبرتی ‏‏ کماکان تحت کنترل قاتلان اشرفیها و عوامل وابسته به رژیم ‏‏است و در عین‌حال جریان انتقال آنها به ‏‏کشورهای خارج که وعده خیانت‌ شده ملل‌متحد و آمریکا بود با مخالفت و کارشکنی روبه‌روست.

نیازهای مبرم لیبرتی
بنابراین، در شرایط اضطراری کنونی در لیبرتی، بر این اقدامها تأکید می‌کنم:
اول، رسیدگی فوری به وضعیت مجروحان و مستقر شدن یک تیم تخصصی پزشکی در لیبرتی
دوم، تأمین ابزارها و وسائل و مصالح مورد نیاز برای ترمیم مناطق ویران شده
سوم، تأمین الزامهای امنیتی و حفاظتی از جمله برگرداندن تی‌والها، ‏‏‏کلاهها و جلیقه‌های حفاظتی و تجهیزات پزشکی‏ و تأمین وسایل مورد نیاز افراد که آسیب دیده است.
چهارم، انجام تحقیقات توسط ملل‌متحد درباره این حمله وحشیانه و محاکمه عاملان آن  مجاهد خلق یعنی ایستادگی مردم ایران در مقابل ستم هر چند که تا به‌حال، مجاهدین در لیبرتی، رنجهای بسیار کشیده و قیمتهای کلان پرداخته‌اند، اما تا وقتی که ستم و استبداد هست و مردم ایران در عطش آزادی می‌سوزند، مجاهدین هستند و می‌رزمند. 
راستی مگر مجاهد خلق به چه معناست؟ 
مجاهد خلق یعنی اشتیاق مردم به آزادی
یعنی ایستادگی مردم ایران در مقابل ستم.
یعنی شعله‌های امید را فروزان نگهداشتن.
یعنی دوستی و همبستگی را در بین مردم ایران زنده کردن.
بله این کیمیای آزادی است؛ نه خمینی توانست با قتل‌عام سی هزار زندانی سیاسی، این جنبش را خاموش کند نه خامنه‌ای می‌تواند با موشک‌باران و ریختن آتش بر سر و روی مجاهدین آنها را از میان بردارد. 
از کهکشان فرمانده کاظم در هفت آبان، تا کهکشان زهره و شهیدان 6و 7مرداد و 19فروردین تا شهیدان فروغ جاویدان و 120هزار شهید قهرمان، که همه سمبل اراده خلق ایران و مجاهدین خلق ایران و این مقاومت و مردم ایرانند که می‌گویند رژیم ولایت‌فقیه باید سرنگون شود و ما می‌گوییم:
به خون شهیدان و پاکان قسم
به رزم‌آوران و دلیران قسم
که تا صبح آزادی توده‌ها
بجنگیم با خون و ایمان قسم
سلام بر شهیدان ‏
و سلام بر آزادی ‏‏.
۱۰آبان ۱۳۹۴
در  اينجا  بيشتر در باره حمله موشكي به ليبرتي بخوانيد.