چشم ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد "
نزديك به نود و سه سال از ظهور اولين حكومت فاشيستى در ايتاليا ميگذردكه در طى ٢٧ تا ٢٩ اكتبر ١٩٢٢ در آنچه كه به مارش رم مشهور است به قدرت رسيد . اين فاجعه در زمانى رخ داد كه موج انقلاب أكتوبر ١٩١٧ هنوز در جريان بود و دولت نوپاى اتحاد شوراها سمبل يك دنياى جديد به شمار ميرفت . در مورد شكست حزب كمونيست ايتاليا به رهبرى گرامشى در تقابل با فاشيسم موسولينى زياد نوشته اند ، اما تفاوت برداشت او از رهبرى حزب با تعريفى كه در انقلاب اكتبر به پيروزى رسيده بود به مثابه ى يك علت قلمداد ميشود. به هر رو قدرت گرفتن فاشيسم در ايتاليا زنگ خطرى براى نيروهاى مترقى و دموكراتيك محسوب ميشد ، صحنه ى بعدى هماوردى در آلمان و اسپانيا بود . هيتلر با سياست چراغ خاموش كسب قدرت ، توانست نيروهاى مخالف را يك به يك از صحنه ى قدرت حذف كرده و بعد حكومت نازيستها را در قدرت مطلق جا بياندازد. در اسپانيا اما جبهه ى آزاديخواهان گسترده تر بود و تسليح حتى ابتدائى نيروهاى جمهورى ، دست فرانكو را براى قبضه ى يك جاى قدرت ،بسيار تنگ كرده بود . در جنگ بين نيروهاى انقلابى و آزاديخواه با فاشيسم فرانكو ، بين سال ١٩٣٦-١٩٣٩ ميلادى ، كه توسط آلمان هيتلرى و فاشيسم موسولينى حمايت ميشد ، بسيارى از آزاديخواهان و انقلابيون از اقصى نقاط اروپا براى جنگيدن عليه كودتا چيان فاشيست ، خود را ابتدا به پاريس رسانده و بعد به اسپانيا ميرفتند تا با فاشيستها وارد جنگ بشوند ، گردانهاى بين المللى (Brigadas Internacionales) حدود ٣٢تا ٣٥ هزار نفر بودند و بيش از ده هزار نفر داوطلب خارجى هم در يگانهاى پشتيبانى ، سازماندهى شده بودند. از چهره هاى مشهور كه در اين بريگاد عضويت داشتند ميتوان از ويلى برانت ، أنور خوجه ، تيتو ،و جورج ارول نام برد .
بمباران هاى مستمر نيروهاى جمهورى خواه توسط آلمان هيتلرى و ايتاليا ، سياست مماشات با ألمان هيتلرى و تفوق نظامى فرانكو در نهايت به شكست آزاديخواهان انجاميد اما نام انها به مثابه ى سمبل اتحاد در مقابل فاشيسم در تاريخ ثبت شده است .
در دوران كنونى فاشيسم بنياد گرائى بيش از سى سال است كه در ايران به جنايت و حكومت مشغول است و با تبعيت از استراتژى گسترش مداوم ، براى پوشانيدن ضعف تاريخى و دورانى از حل و فصل جامعه ى نوين ايران ، به ترويج ، تسليح و تطميع نيروهاى بنيادگرا از هر رنگ و قوم و قبيله اى پرداخته و در اين راه از هيچ مهمى كوتاهى نكرده است . دخالت مستقيم رژيم در مسائل عراق و سوريه و يمن و ... بر همه آشكار و اظهر من الشمس است . نيروى محورى مبارزه عليه اين بنياد گرائى مذهبى در ميدانهاى انسانى ، ارزشى ، عقيدتى ، سياسى و نظامى در طى اين سالها نيروى جز سازمان مجاهدين خلق ايران و مقاومت مردم ايران نبوده است . اين نيرو هم در مبارزه عليه فاشيسم مذهبى ،از سياست مماشات و بمب باران غير ، بسيار لطمه ديده است ، اما بر خلاف تجربه ى گرانقدر اسپانيا توانسته است كه دشمن را ناكام سازد و با وجود قدر قدرت خود ، به مسير تحولات چرخش ديگرى بدهد، اين نيرو توانست رژيم خمينى را در قالب و تابوت ولايت فقيه ، قفل و آچمز كند و معادله ى تغيير رفتار رژيم يعنى تغيير رژيم را جا بياندازد. الان ديگر افسانه ى ميانه روى رژيم خريدارى ندارد. اين مقاومت توانسته است بزرگترين كمپين صلح را در تاريخ ايران راه بياندازد و به عنوان مهمترين عامل درونى ، تنور جنگ ضد ميهنى خمينى با عراق را گل بگيرد ، اين مقاومت با إفشاء جاه طلبى هاى رژيم براى كسب سلاح اتمى ، شيشه ى عمر را به جام زهر ديگرى تبديل كرده است ، در شرايطى كه رژيم ملايان با بذل و بخشش از جيب مردم مظلوم ايران و با استفاده ى حد اكثر از سياست مماشات ، براى وارد آوردن تمامى اشكال فشار كه به ذهن ميرسد ، براى ادامه ى حكومت اهريمنى خويش به هر شيطان سازى و تبليغات زهر آگين عليه مجاهدين و مقاومت دست ميزند ، اين وظيفه ى مبرم اين مقاومت است كه در دفاع از موجوديت خويش و در دفاع از آرمان آزاديخواهان ايرانى ، به تشكيل گردانهاى بين المللى خويش در دوران جديد دست بزند و حمايتهاى بين المللى را در هر سطح و در هر كشور ى ، جلب كند . اين وظيفه ى اين مقاومت است كه با تبليغ سياسى و كار آگاه كننده در أقصى نقاط جهان ، نسبت به خطر فاشيسم مذهبى دست به اقدام بزند، سياست مدار ها و مردم كشور ها را از وضعيت مبارزات مردم ايران آگاه بكند . اگر حاميان مقاومت ايران ، علاوه بر مليت ايرانى از هر مليت و كشور ديگرى باشند اين به معناى ايزولاسيون سياسى براى رژيم است و بس . تنها اين رژيم هست كه از افشاء ماهيت و وضعيت نزار و در حال فروپاشى خودش ، هراسان است. وقتى به جديت مسئوليتى كه براى آزادى مردم ايران از چنگال ولايت فقيه فكر ميكنيم ، وقتى به اين ايقان رسيده ايم كه حتى يك روز كمتر براى اين حكومت يعنى يك روز جهنم مردم ايران كوتاه تر ميشود ، با آغوش باز به ياران جهانى در مبارزه عليه فاشيسم اخوندى خوش آمد ميگوييم ، از هر كشور و دين و قاره و نژادى كه باشند .
ويلپنت پاريس جهبه ضد بيناد گرايي و صحنه ى همبستگى آزاديخواهان جهان معاصر عليه فاشيسم مذهبى آخوندى است . به اميد ديدار همه خلقهاي جهان برعليه بنيادگرايي مذهبي
سينا دشتى
نزديك به نود و سه سال از ظهور اولين حكومت فاشيستى در ايتاليا ميگذردكه در طى ٢٧ تا ٢٩ اكتبر ١٩٢٢ در آنچه كه به مارش رم مشهور است به قدرت رسيد . اين فاجعه در زمانى رخ داد كه موج انقلاب أكتوبر ١٩١٧ هنوز در جريان بود و دولت نوپاى اتحاد شوراها سمبل يك دنياى جديد به شمار ميرفت . در مورد شكست حزب كمونيست ايتاليا به رهبرى گرامشى در تقابل با فاشيسم موسولينى زياد نوشته اند ، اما تفاوت برداشت او از رهبرى حزب با تعريفى كه در انقلاب اكتبر به پيروزى رسيده بود به مثابه ى يك علت قلمداد ميشود. به هر رو قدرت گرفتن فاشيسم در ايتاليا زنگ خطرى براى نيروهاى مترقى و دموكراتيك محسوب ميشد ، صحنه ى بعدى هماوردى در آلمان و اسپانيا بود . هيتلر با سياست چراغ خاموش كسب قدرت ، توانست نيروهاى مخالف را يك به يك از صحنه ى قدرت حذف كرده و بعد حكومت نازيستها را در قدرت مطلق جا بياندازد. در اسپانيا اما جبهه ى آزاديخواهان گسترده تر بود و تسليح حتى ابتدائى نيروهاى جمهورى ، دست فرانكو را براى قبضه ى يك جاى قدرت ،بسيار تنگ كرده بود . در جنگ بين نيروهاى انقلابى و آزاديخواه با فاشيسم فرانكو ، بين سال ١٩٣٦-١٩٣٩ ميلادى ، كه توسط آلمان هيتلرى و فاشيسم موسولينى حمايت ميشد ، بسيارى از آزاديخواهان و انقلابيون از اقصى نقاط اروپا براى جنگيدن عليه كودتا چيان فاشيست ، خود را ابتدا به پاريس رسانده و بعد به اسپانيا ميرفتند تا با فاشيستها وارد جنگ بشوند ، گردانهاى بين المللى (Brigadas Internacionales) حدود ٣٢تا ٣٥ هزار نفر بودند و بيش از ده هزار نفر داوطلب خارجى هم در يگانهاى پشتيبانى ، سازماندهى شده بودند. از چهره هاى مشهور كه در اين بريگاد عضويت داشتند ميتوان از ويلى برانت ، أنور خوجه ، تيتو ،و جورج ارول نام برد .
بمباران هاى مستمر نيروهاى جمهورى خواه توسط آلمان هيتلرى و ايتاليا ، سياست مماشات با ألمان هيتلرى و تفوق نظامى فرانكو در نهايت به شكست آزاديخواهان انجاميد اما نام انها به مثابه ى سمبل اتحاد در مقابل فاشيسم در تاريخ ثبت شده است .
در دوران كنونى فاشيسم بنياد گرائى بيش از سى سال است كه در ايران به جنايت و حكومت مشغول است و با تبعيت از استراتژى گسترش مداوم ، براى پوشانيدن ضعف تاريخى و دورانى از حل و فصل جامعه ى نوين ايران ، به ترويج ، تسليح و تطميع نيروهاى بنيادگرا از هر رنگ و قوم و قبيله اى پرداخته و در اين راه از هيچ مهمى كوتاهى نكرده است . دخالت مستقيم رژيم در مسائل عراق و سوريه و يمن و ... بر همه آشكار و اظهر من الشمس است . نيروى محورى مبارزه عليه اين بنياد گرائى مذهبى در ميدانهاى انسانى ، ارزشى ، عقيدتى ، سياسى و نظامى در طى اين سالها نيروى جز سازمان مجاهدين خلق ايران و مقاومت مردم ايران نبوده است . اين نيرو هم در مبارزه عليه فاشيسم مذهبى ،از سياست مماشات و بمب باران غير ، بسيار لطمه ديده است ، اما بر خلاف تجربه ى گرانقدر اسپانيا توانسته است كه دشمن را ناكام سازد و با وجود قدر قدرت خود ، به مسير تحولات چرخش ديگرى بدهد، اين نيرو توانست رژيم خمينى را در قالب و تابوت ولايت فقيه ، قفل و آچمز كند و معادله ى تغيير رفتار رژيم يعنى تغيير رژيم را جا بياندازد. الان ديگر افسانه ى ميانه روى رژيم خريدارى ندارد. اين مقاومت توانسته است بزرگترين كمپين صلح را در تاريخ ايران راه بياندازد و به عنوان مهمترين عامل درونى ، تنور جنگ ضد ميهنى خمينى با عراق را گل بگيرد ، اين مقاومت با إفشاء جاه طلبى هاى رژيم براى كسب سلاح اتمى ، شيشه ى عمر را به جام زهر ديگرى تبديل كرده است ، در شرايطى كه رژيم ملايان با بذل و بخشش از جيب مردم مظلوم ايران و با استفاده ى حد اكثر از سياست مماشات ، براى وارد آوردن تمامى اشكال فشار كه به ذهن ميرسد ، براى ادامه ى حكومت اهريمنى خويش به هر شيطان سازى و تبليغات زهر آگين عليه مجاهدين و مقاومت دست ميزند ، اين وظيفه ى مبرم اين مقاومت است كه در دفاع از موجوديت خويش و در دفاع از آرمان آزاديخواهان ايرانى ، به تشكيل گردانهاى بين المللى خويش در دوران جديد دست بزند و حمايتهاى بين المللى را در هر سطح و در هر كشور ى ، جلب كند . اين وظيفه ى اين مقاومت است كه با تبليغ سياسى و كار آگاه كننده در أقصى نقاط جهان ، نسبت به خطر فاشيسم مذهبى دست به اقدام بزند، سياست مدار ها و مردم كشور ها را از وضعيت مبارزات مردم ايران آگاه بكند . اگر حاميان مقاومت ايران ، علاوه بر مليت ايرانى از هر مليت و كشور ديگرى باشند اين به معناى ايزولاسيون سياسى براى رژيم است و بس . تنها اين رژيم هست كه از افشاء ماهيت و وضعيت نزار و در حال فروپاشى خودش ، هراسان است. وقتى به جديت مسئوليتى كه براى آزادى مردم ايران از چنگال ولايت فقيه فكر ميكنيم ، وقتى به اين ايقان رسيده ايم كه حتى يك روز كمتر براى اين حكومت يعنى يك روز جهنم مردم ايران كوتاه تر ميشود ، با آغوش باز به ياران جهانى در مبارزه عليه فاشيسم اخوندى خوش آمد ميگوييم ، از هر كشور و دين و قاره و نژادى كه باشند .
ويلپنت پاريس جهبه ضد بيناد گرايي و صحنه ى همبستگى آزاديخواهان جهان معاصر عليه فاشيسم مذهبى آخوندى است . به اميد ديدار همه خلقهاي جهان برعليه بنيادگرايي مذهبي
سينا دشتى