10 اسفند1387خامنه اي پرده ها را كنار زد و در ديدار با رئيس جمهور عراق, به دهان دريدگي عليه مجاهدين پرداخت و خواهان «عملي شدن توافقها» شد.انگار كه عراق تيول و مِلك طِلق ولايت ارتجاع است,«به صورت جدي عملي شدن توافق دوجانبه در خصوص اخراج» مجاهدين را بستانكاري مي كند و به گونه حكم حكومتي رژيم آخوندي, مقرر مي كند: «اين تصميم بايد عملي شود و ما منتظر تحقق آن هستيم». زيرا مجاهدين به گفته بزرگ عمامه داران ولايت, «مايه شر و فساد» هستند به خصوص كه اتحاديه اروپا هم آنها را از ليست گروههاي تروريستي خارج كرده است. اما در همين حال مي گويد كه دولتهاي اروپا «حاضر به پذيرفتن منافقين در كشورهاي خود نيستند».
به فرمودة ولي فقيه ارتجاع: «نظاميان اشغالگر (هم) بايد هرچه زودتر از عراق خارج شوند زيرا هريك روزي كه خروج آنها به تاخير بيافتد به ضرر ملت عراق خواهد بود».طفلك فرتوت فراموش كرده است كه منقل خودش و رژيمش ازهمين آتش اشغال عراق گرم شد! به روي خودش هم نمي آورد كه مردم عراق در انتخابات اخير در كربلا وبغداد و بصره و ديالي آنچنان به رژيم منفور آخوندي و عوامل و وابستگانش سيلي زدند كه صورت آخوندهاي حاكم در تهران و قم سرخ شد! مردم عراق در اين ساليان با گوشت و پوست و استخوان مفهوم اشغال خزنده و پنهان را دريافته اند.
اما آنچه به طور مضاعف خامنه اي را زخمي و برآشفته كرده است, دانشجوياني هستند كه در تهران به دفن استخوان و گورستان كردن دانشگاهها از يكسو و به «دانشگاه» شدن شكنجه گاه اوين در حاكميت آخوندي از سوي ديگر معترضند. از اين روست كه دِقّ دلِ خود را بي محابا بر روي مجاهدين خالي مي كند و آنها را مايه و موجب «شر و فساد» مي داند.راست مي گويد! الحق كه مجاهدين در همه جا «شر و فساد» حكومت آخوندي را خوب برملا كردند. دست مريزاد!
در آبان 86 پس از نامگذاري نيروي تروريستي قدس و سپاه پاسداران ارتجاع گفته بوديم : «تبريك و آفرين بر آنها كه در مجاهدتي بي همتا, در مبارزه يي بغرنج و جانفرسا, در برابر تسليحات كشتار جمعي و تروريسم افسار گسيختة فاشيسم مذهبي و در برابر اشغالگري خزنده و درندة آن در عراق, سينه سپر كردند و سدّ بستند. برملا كردند, به كرسي نشاندند و به ثبت دادند. با تحمل فشار و پرداخت بها و فداي بسيار, كه پايداري پرشكوه پنج ساله در اشرف, نمونة آن است.اگر مجاهدين و ارتش آزادي از20سال پيش در كنار مرزهاي ميهن در خاك عراق صف نبسته بودند,اگر شيرزنان و كوهمردان اشرف از 5سال پيش عزم صبر و پايداري نكرده بودند,اگر بيش از 80سلسله افشاگري و روشنگري وقفه ناپذير بين المللي در باره تسليحات كشتار جمعي اين رژيم نبود,اگر شوراي ملي مقاومت ايران, به رغم همة فشارها, بر مواضع اصولي خود عليه استبداد مذهبي پاي نمي فشرد,اگر رئيس جمهور برگزيدة اين شورا از 4سال پيش, در شرايطي كه احدي را ياراي آن نبود, بر خطر دخالتها و جنايتهاي رژيم آخوندي در عراق, فراتر از خطر اتمي انگشت نمي گذاشت,اگر حدود 3700 فقره دخالت و جنايتهاي اين رژيم در عراق طي 4سال گذشته برملا نمي شد (از ليست 32هزار مزدور گرفته تا 53 موسسه خيريه پوششي رژيم و از ليست 8331 عراقي كه توسط نيروي قدس براي ترور شناسايي شده اند تا 692 نفراز اعضاي شبكه هاي ترور نيروي قدس و وزارت اطلاعات رژيم و ليست 497 نمايندگي ولي فقيه در عراق و 53 مقام ارشدي كه رژيم ايران در دولت عراق كاشته است),به راستي وضعيت چگونه بود؟شيخكان سركنگبين هسته يي را با عراق سر كشيده و لابد اكنون در شاخ آفريقا مستقر بودند و با بمب اتمي شاخ و شانه مي كشيدند. مهمتر اينكه تسمه هاي ستمْ شيخي بر گُردة مردم ايران محكم مي شد و چشمانداز سرنگوني روشن نبود. خوشا مجاهديني كه تا امروز به عهدشان وفا كرده اند و بي سلاح بيشتر و بيشتر با اين رژيم اهريمني چنگ در چنگ شدند و جنگيدند.آري, اشرف ايستاد و جهاني به ايستادگي برخاست».
يك ماه پيش در گفتگو با قهرمانان اشرف به اطلاعشان رساندم كه « ملايان حاكم، دولت عراق و فرستادگان آن به تهران را بهشدت براي اقدامات جنايتكارانه عليه ساكنان اشرف تحت فشار قرار دادهاند. ايميلها و اسناد مربوطه قابل ارائه به هر دادگاه بيطرف بينالمللي و كميسيون حقيقتياب ملل متحد در ژنو ميباشد و شهود عيني درصورت نياز آمادة شهادت دادن در دادگاه هستند».«پس از حذف نام مجاهدين از ليست تروريستي اتحاديه اروپا، رژيم زخم خوردة آخوندي بر اشرف چنگ انداخته تا كلان ضربهيي را كه خورده است جبران كند و به تعادل بازگشتناپذير پيشين دستيابد. بستن اشرف، خواسته و ديكتة ارتجاع پليد آخوندي و از اساس غيرقانوني است.رژيم آخوندي، اشرف را ديناميسم انزجار و مخالفت 3ميليون شيعه و 5ميليون و 200هزار تن از مردم عراق با خودش ميداند و گمان ميكند با ممنوعكردن تردد شهروندان عراقي به اشرف، از خشم و انزجار مردم عراق در امان ميماند».
پس از انتخابات شوراي استانها در عراق و شكست فاجعه بار براي رژيم آخوندي,ولايتي و متكي سراسيمه به بغداد شتافتند. وزير خارجه آخوندها, طبق سناريوي مصوب از سوي ولي فقيه به مخاطبان خود گفت : «علت عمده اين شكست اين بود كه مجاهدين خلق پشت نيروهاي ملي و غيرديني قرارداشتند بنابراين از طرف جمهوري اسلامي دو نكته را تاكيد ميكنم : اولا- به اين مجموعه (مجاهدين) نبايد فرصت داده شود. آنها علت اصلي شكست فراكسيونهاي اسلامي بودند . مجاهدين با جلسات و كنفرانسها و جمع كردن سنيها و بعثي ها و تروريستها , آنها را آموزش و شستشوي مغزي دادند و به اين نقطه رساندند. اگر با مجاهدين سازش شود, بيش از اين هم خواهند كرد. ما وقتي در تهران نتايج اولية انتخابات وشكست احزاب ديني را شنيديم بسيار ناراحت شديم و به كانال ارتباطي ابلاغ كرديم كه بايد اين قرارگاه به طور كامل بسته شود تا در انتخابات پارلمان آينده دچار اين توطئه نشويم . به اين مسئله بي نهايت بايد اهميت داده شود در غيراينصورت همين بلاي انتخابات استاني در انتخابات پارلماني هم تكرار ميشود.ما در ايران بهزودي انتخابات رياست جمهوري داريم. چند ماه بعداز آن عراق انتخابات پارلماني دارد. اگر به مجاهدين تا آن زمان فرصت داده شود تاثيرات خود را خواهند گذاشت.لذا همين حالا اين سرطان بايد از تن عراق ريشه كن شود.ثانياً- درشرايطي كه عراق از طرف آمريكا اشغال شده و ما هم درتهديد اشغال هستيم مذاكرات آينده ما با آمريكاييها يك نقطه ضعف جدي دارد و آن مجاهدين هستند. نقطه ضعف ما در مذاكرات آينده مجاهدين هستند و نقطه قوت آمريكاييها هم مجاهدين هستند بنابراين بايد اين برگ برنده را از قبل بسوزانيم . ما به آمريكاييها گفته ايم كه خارج كردن مجاهدين از ليست براي ما به معني اعلام جنگ آمريكا به ما ميباشد و دموكراتها اهل جنگيدن نيستند و الان ميخواهند به مسالة داخلي و مساله اقتصادي بپردازند و بنابراين مطمئن باشيد هيچوقت مجاهدين را از ليست خارج نميكنند. دولت عراق بايد به آمريكاييها بگويد ما با مجاهدين تا هر زماني كه شما آنها را در ليست داريد به عنوان تروريست برخورد ميكنيم و همة روابط و ارتباطات آنها را قطع ميكنيم».
خط كار رژيم آخوندي در استان ديالي عراق كه در انتخابات شوراي اين استان 8ميليون دلار هزينه كرد اما باز هم به سختي شكست خورد, بسيار قابل توجه است. عيناً قسمتهايي از يك سند موثق اطلاعاتي نيروي تروريستي قدس را ميخوانم :«براي اينكه در انتخابات آتي شوراهاي شهرها و بخشها كه قرار است در تابستان باشد, همين بلا تكرار نشود بايد فكري كرد.... افرادي هم هستند كه به حكومت محلي وارد ميشوند كه نبايد اجازه بدهيم. همة اين مسائل نياز به اين دارد كه از تجارب و پشتيباني و امكانات جمهوري اسلامي حداكثر استفاده صورتگيرد تا طرحي را براي مقابله با اين وضعيت مشخص بكنيم . آمار و ارقام بسيار تلخ است. آقاي ولايتي هم در نجف نظرشان اين بود كه ديالي از دست رفت و نياز به كار جدي دارد . خطوط و چارهجويي ما بهشرح زير است :
1-تعيين مكانيزمي در هماهنگي با كميساريا تا حدود 20 هزار خانوار به اين استان كوچ داده شوند. اساميشان در ليستهاي كميساريا (كميسارياي انتخابات) نيست و نتوانسته اند رأي بدهند و ما پافشاري ميكنيم تا بتوانند رأي بدهند.
2-البته استاندار آينده ديالي يقيناً سني خواهد بود كه به احتمال قوي يكي از اشرار است ولي ما تلاش ميكنيم كه رياست شوراي استان يا منصب مهم ديگري را براي شيعيان بگيريم. مهم اين است كه حداقل با يك منصب كليدي بتوانيم با مردم در رابطه با انتخابات شوراهاي شهرها و همچنين انتخابات پارلماني آينده كار بكنيم .
3-اقدام بعدي اين است كه با همراهي برخي برادران در ديالي در نجف و كربلا اقدام به آگاه سازي شخصيتهاي مذهبي و روحانيون در رابطه با خسارتي كه در ديالي متوجه شيعيان شده بنماييم . هدف اين است كه در شوراي استانها تا مجلس نمايندگان اگر نميتوانيم چيزي را كه خواهان آن هستيم به تصويب برسانيم , حداقل جلوي چيزي راكه مخالفش هستيم بگيريم.
4- ايجاد اختلاف بين احزاب عراقي كه ممكن است به زيان جمهوري اسلامي با يكديگر ائتلاف كنند. از اين ائتلافات به هر قيمت بايد جلوگيري شود. در حال حاضر جوانان و برادرانمان بهصورت كاملاً مخفي دارند روي بهم زدن و روي ايجاد اختلاف بين فراكسيون توافق و فراكسيون حوار كار ميكنند اعم از پخش شايعات , انجام برخي دستگيريها و ترويج اينكه اين دستگيري تقصير طرف مقابل بوده است.
5-كار كردن روي پيشينه مذهبي تمام كانديداها تا بتوان خطوطي را با نفرات مستعد باز كنيم و طرحها و پروژههاي مشخصي از طرف مقابل را با اخلال مواجه بكنيم و در پشت پرده قول و قرارهايي را بگذاريم و حداقل بتوانيم جلوي پيشرفت طرحهايي را كه بهنفعمان نيست بگيريم . حالا كه پيروز نشديم حداقل جلو ضرر را بگيريم. برخي افراد شرور را هم بايد از طريق هيات پاكسازي بركنار كرد.
6- در اجراي طرحهايي كه داريم, مشكل اين است كه شهروندان شيعه خوب همكاري نميكنند و بسيار سرخورده هستند و ميگويند چه فايده دارد كار كنيم كه دوباره همانهايي سركار بيايند كه ديديم چه كردند.
7-متاسفانه برخلاف ايران, مردم در عراق حتي از اسمهاي فراكسيونهاي ديني زده شده اند. امروز در عراق كساني دست بالا را پيدا ميكنند كه از جمهوري اسلامي فاصله مي گيرند. سياسيون اسلامي بايد روشهاي جديدي را در پيش بگيرند. در ماه محرم در مذهبيترين منطقه شيعه نشين ديالي نظرسنجي انجام شد و تلويزيون الفرات در رتبة هجدهم قرار داشت. روزنامهها و مجلاتي را هم كه ميگويند پول آن را جمهوري اسلامي ميدهد, ديگر استقبالي ندارد.
8-اگر آمريكاييها زودتر از عراق بروند, فضا براي كار با جمهور ي اسلامي بيشتر ميشود.9-اگر حساب منافقين رسيده شود طرفداران آنها حساب كار خودشان را خواهند كرد و بايد براي اين موضوع اولويت زيادي قائل شد».×××××××
اما اكنون اين خامنه اي است كه براي نخستين بار از طريق رسانه ها و شبكه راديو و تلويزيون «خودي» آشكارا به يك توافق پنهان دو جانبه براي اخراج مجاهدين از عراق اعتراف ميكند. به اين ترتيب اثبات ميشود كه«اخراج مجاهدين از عراق و بستن اشرف», خواسته و ديكته ودخالت و جنايت آخوند پسندي است كه ديكتاتوري آخوندي براي آن دولت عراق را به آشكار ترين و وقيحانه ترين صورت تحت فشار گذاشته است. در حالي كه خامنه اي خودش تصريح ميكند كه كشورهاي ديگر حاضر به پذيرفتن مجاهدين نيستند,اخراج از عراق, مفهومي جزكشتار يا تسليم به رژيم آخوندها و زانو زدن در برابر فاشيسم ديني ندارد. تصادفي نيست كه تلويزيون رژيم پس از ياوه گويي خامنه اي عليه مجاهدين سفير رژيم در بغداد را به صحنه مي آورد تا بگويد: «دولت عراق اين را رسما به اعضاي اين گروهك اعلام كرد كه بايد خاك عراق را ترك كنند و اينها بايد بروند به كشور ثالثي يا آن افراد نادم فريب خورده ميتوانند به كشور خودشان بازگردند....».
از اين رو گفته ايم و باز هم تكرار ميكنيم كه « بغايت استقبال ميكنيم كه عراق كشور قانون و دموكراسي و داراي حاكميت بالاستقلال و بهقول خودشان داراي سيادت- «ذات السياده»- باشد. اما اگر رژيم آخوندي بخواهد اين سيادت را سرقت كند و خط خودش را پيش ببرد و قوانين بينالمللي را زيرپا بگذارد، يعني همان چيزهايي را نقض كند كه جامعة بينالمللي و دولت آمريكا و كاخ سفيد و سفارت آمريكا و پارلمان اروپا و اكثريت پارلمانهاي كشورهاي اروپايي آن را در مورد حقوق ساكنان اشرف مورد تأكيد قرار دادهاند، آنوقت تا پاي جان ميايستيم»
مسعود رجوي- 11-اسفند 1387