بنام خدا، بنام ايران و بنام آزادي؛
بهنام قيامها و انقلابهاي دمکراتيک در دنياي اسلام، در سراسر خاورميانه و شمال آفريقا؛
بهنام کهکشان شهيدان با ۱۲۰ هزار شهيد برخاک افتاده در سيامين سالگرد ۳۰ خرداد؛
بهنام سردار خياباني و اشرف شهيدان بهنام صديقه و ندا آسيه و صبا، سعيد وحنيف و سيششمين شهيد فروغ اشرف، قهرمان مردم ايران، مجاهد خلق منصور حاجيان؛
بهنام اشرف پايدار شهر شرف و آرزو
ها مشعل دار و چراغ راهنما در نبرد مردم ايران براي سرنگوني فاشيسم ديني؛
و بهنام عدالت که هشت سال پس از ۱۷ ژوئن بر تخت پيروزي نشست.
همميهنان عزيز!
ياران و دوستان فراموشي ناپذير مقاومت ايران؛
۷۱ سال پيش در ۱۸ژوئن ژنرال دوگل رهبر مقاومت فرانسه از تبعيدگاه خود مقاومت عليه فاشيسم را اعلام کرد. صداي او هنوز بهگوش ميرسد که گفت: «هر اتفاقي که رخ دهد شعله هاي مقاومت نبايد خاموش شود و خاموش نخواهد شد».
بله مقاومت خاموش نخواهد شد بلکه برآن است که آرمان آزادي را به پيروزي برساند.
پس درود ميفرستيم به زنان و جوانان قيام به فعالان مقاومت در داخل و خارج ايران به ويژه اشرفنشانهايي که ماهها و ماههاست در واشنگتن و ژنو براي اشرف و براي آزادي مردم ايران تحصن کردهاند.
همچنين درود ميفرستيم به زندانيان سياسي در همه زندانها در سراسر ايران، به نمايندگي از سوي همين زندانيان دلير خواهر عزيزم مهين صارمي، امروز اينجا در کنار ماست. او که از ۳۰ خرداد سال ۶۰ تا بحال بارها دستگير شده است، اينبار به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود. ولي توانست از چنگ دژخيمان بگريزد. درود بر او و همه زندانيان سياسي در ايران.
ياد همسر شهيدش بخير. علي صارمي، برجسته ترين زنداني سياسي مقاوم در ايران که در مجموع ۲۴ سال را در زندان سپري کرد. بر همه شهيدان و اسيران خلق و بر مادران و خانوادههاي شجاع آنها، درود، درود، درود.
هموطنان عزيز؛
سيامين سالگرد مقاومت بزرگترين مقاومت مستمر سازمان يافته
تاريخ ايران بر شما گرامي و مبارک باد.
براستي که براي ايرانيان جاي افتخار و شرف و پيروزيست.
همچنانکه مسعود از قبل گفته بود: ثابت شد که افعي کبوتر نمي زايد و اين رژيم اصلاح پذير نيست. ثابت شد مفهوم ميانهروي در ولايت فقيه موهوم است.
ثابت شد هيچ آلترناتيوي در درون رژيم ملاها يافت نمي شود. ثابت شد که اين رژيم هيچ مشروعيت اجت
ماعي و تاريخي و سياسي ندارد و از بنياد با حاکميت و رأي مردم بيگانه است. ثابت شد که دجال است و ضد بشر جز با شکنجه و اعدام و حلق آويز جز با جنگ و صدور بحران و تروريسم بر سرکار نيست. و ثابت شد که آويختن رژيم به ريسمانهاي قطور مشوق و مماشات و برچسب و بمباران و پرونده سازي آنهم عليه جديترين مخالفانش، اهرمي است در برابر موج تغيير و سرنگوني.
البته اين هم ثابت شد که هر چند استمالت و مماشات، دو دهه بر عمر اين رژيم افزود، اما نميتواند براي اين رژيم مشروعيت و ثباتي را که هرگز به آن دست نمي يابد، فراهم کند. بله، کفهاي روي آب به کنار رفت. و اين تاريخ ايران و جامعه و مقاومت است که ميگويد: نه به مماشات نه به تسليم نه به قانون اساسي ولايت فقيه نه به تماميت فاشيسم ولايت فقيه. و در مقابل م
يگويد: آري، آري به آزادي، آري به دمکراسي و برابري و آري به جدايي دين و دولت.
حالا به اين رژيم درهمشکسته بنگريد که در مسير بيپايان حذف و انقباض حرکت ميکند. دائماً خودش
، خودش را ميخورد. همچنانکه جانشين اصلي خميني حذف شد. نخست وزير ۸ ساله خميني در حبس خانگي است. در پايان سال ۸۹ ستون اصلي حکومت خميني، (رفسنجاني) با خفت بسيار از رياست خُبرگان ارتجاع حذف شد. و حالا جنگ بيرحمانه قدرت بين خامنهاي و احمدي نژاد درگرفته است. خامنه اي ميخواهد گماشته ولايت فقيه را که ديگر حاضر نيست در اين نقش محدود بماند با ضربات پياپي مهار کند. اما او در حقيقت، به پاي خودش يعني به کل نظام شليک ميکند. اين بازتاب نارضايتي و بحران در “پايين” است که “بالا”ي رژيم را به پيچ و تاب انداخته است.
اين پيشلرزه سرنگوني رژيم آخوندي است. به آنها ميگوييم بيشتر بلرزيد و بيشتر بترسيد. زيرا خلقي بيتاب برانداختن شماست. به آن جوانان دلير قيام آفرين نگاه کنيد. به اين جمعيت سراپا شور و اشتياق براي آزادي نگاه کنيد. همه براي اين که اين رژيم و تمام پليديهايش را از سراسر ايران جارو کنند آماده و حاضرند.
بله شما حاضريد و انقلابهاي دمکراتيک در خاورميانه به ياري شما آمده است.حکومت سوريه مهمترين
متحد استراتريک آخوندها در آستانه سرنگوني است. جبهه رژيم در تمام منطقه در حال از همپاشيدن است. از افغانستان تا عراق و سوريه همهجا مردم خواستار خلع يد از اين رژيم در کشورشان ميشوند. رژيم آخوندي در ورشکستگي عميقي فرو رفته است. تحريمهاي بينالمللي راه تنفس آنرا هر روز تنگتر ميکند. و طرح حذف يارانهها يعني، بزرگترين پروژه اقتصادي ۳۰ سال اخير در باتلاق شکست است. برآيند اين وضعيت رودررويي خامنهاي و احمدينژاد است.
از هشت سال پيش خامنهاي براي خط بستن در برابر مقاومت و خيزش مردم پروژه فوق ارتجاعي اصولگرايي را ابداع کرد. سپس احمدينژاد را از قعر شکنجهگاهها بالا کشيد و به سردمداري اين طرح گماشت.پروژه «اصولگرايي» که ميخواست با ماجراجوييهاي بينالمللي و با پخش پول ميان پاسداران و بسيجيها راهي براي خروج از بنبست پ
يدا کند. حالا شکست خورده است.
بله! اصلاحطلبي قلابي شکست خورد اصولگرايي فاشيستي در گل فرو رفت. اما آنچه سربلندتر از هميشه پي
روز و پيشتاز قد برافراشته است جايگزين دمکراتيک رژيم آخوندي است.
از اينرو به آخوندهاي حاکم ميگوييم ادامه دهيد! در اين نکبت و فلاکت هر روز بيشتر فرو برويد. دوران مکافات شماست. اين پايان کار شماست. به فريادها و مژدگاني بهار عرب گوش کنيد: الشعبْ يريدْ اسقاطَ النظام. آري سقوط نظام. به آخوندهاي حاکم ميگوييم: اين سرنوشت محتومي است که شما هم از آن گريزي نخواهيد داشت. مردم ايران هم سرنگوني شما را ميخواهند و آن را محقق خواهند کرد.
همميهنان عزيز!
حمله ۱۹ فروردين به اشرف واکنش رژيم براي مهار نيروي سرکش آزادي در جامعه ايران مخصوصاً بعد از شعلهورشدن دوباره آتش قيامها از زير خاکستر خيانت بود.
در ۶ و ۷ مرداد سال ۸۸ هم يک ماه و نيم بعد از شروع قيامها وليفقيه، براي حفظ تعادل خودش بشدت به
حمله به اشرف نياز داشت. زيرا بود ونبود رژيم در ارتباط مستقيم با فنا و بقاي ضد رژيم است. اين حقيقتي است که در ۳۰ سال گذشته بارها آزمايش شده است. و حالا طوفان قيامهاي منطقه هم به آن افزوده شده و رژيم را ميلرزاند. اينجا بود که ستونهاي زرهي براي پاکسازي کامل به اشرف يورش بردند.
اما مجاهدان آزادي در کارزاري بيسابقه با دست خالي در برابر نيروهاي زرهي طرح قتلعام و انهدام اشرف را خنثي کردند.
دشمنان شما خواستند اشرف را منهدم کنند اما اشرف در تمام جهان بعنوان نبرد شعلهور مردم ايران براي آزادي شناخته شد.
ميخواستند خاموشش کنند اما آتشي در جان ميليونها ايراني افروخت که هرگز خاموشي نخواهد پذيرفت.
اينست افتخار مردم ايران و اينست قله پايداري اشرف در يک دهه اخير. سلام بر نسلي که در تاريخ ايران مظهر ايستادگي خللناپذير و ضد تمام عيار تسليم و سازش است. سلام بر راهبر و آموزگاري که راه و رسم تسليمناپذيري را به آنها آموخت. و نسلي را بر اساس پاکي و صدق و فروتني تربيت کرد که سرمايه مردم ايران براي کسب آزادي است. سلام بر مسعود، راهبر و معلم اين نسل.
حضار محترم!
حمله به اشرف در عين حال يک ضرورت مبرم را براي جهان آشکار کرد و آن حفاظت از ساکنان اشرف، بعنوان يک وظيفه و مسئوليت ملي و بينالمللي است. جامعه جهاني به ويژه ملل متحد و آمريکا در قبال حفاظت و امنيت ساکنان اشرف مسئولند.
به آنها ميگوييم: مجاز نيستيد به بهانه احترام به حق حاکميت عراق در قبال جنايت عليه بشريت و جنايت جنگي بيعملي پيشه کنيد. اين نقض آشکار تعهدات بينالمللي است.
۱۰۰ روز پيش پارلمان اروپا اعلام کرد: «موضوع حاکميت و قوانين داخلي ديگر نميتواند مانع رسيدگي به نقض حقوق بشر شود.
قطعنامههاي شوراي امنيت در مورد ليبي هم نيروهاي ملل متحد و کشورهاي عضو را موظف به حفاظت از شهروندان و ساکنان بي سلاح کرده است. بهانه حاکميت عراق براي حمله به اشرف، از جانب رهبران ملي عراق، قوياً رد و افشاء ش
ده است.
دکتر اياد علاوي در نامه خود به نوري مالکي با اشاره به خواست رژيم ايران براي حمله به اشرف نوشت: «ما بايد با اين مسئله حساس، مطابق با شرف و پرستيژ و عزت مردم عراق رفتار کنيم، و نه مطابق خواسته اين، يا آن طرف».
آقاي علاوي نوشت: « نامه من به شما در باره مجاهدين خلق، در قلب اخلاق متمدنانه عراق و ارزشهاي مترقي خلقمان و دين حنيفمان و عرف بينالملل، نهفته است که عراق بخشي از آن است».
رهبر العراقيه که هفته پيش خواستار استيضاح نخست وزير شد، به ملت عراق با صراحت در مورد ديکتاتورعراق جديد گفت:
حکومت ايران به مالکي کمک کرد تا نخستوزير شود.... او بيگناهان را به زندانهاي مخوف انداخت... فساد و نقضحقوقبشر را از حد گذراند... به غارت و چپاول و آتشزدن و کشتار و خونريزي دستزده و هر جا وارد شدند، آنجا را به ويراني و بدبختي کشيدند....».
بله حمله به اشرف، ربطي به حاکميت ملي عراق ندارد. اين کشتار در بيت خامنهاي طراحي شد، براي دفاع از ولايت
فقيه بود و حملهيي بود به کيان آزادي مردم ايران. خوشا مجاهدان آزادي که در برابر آن ايستادند و پرچم هيهات و تسليم ناپذيري را در برابر فاشيسم سياه ديني، در اهتزار نگهداشتند.
ميخواهم تأکيد کنم همچنانکه در طرح اروپا آمده است بايد محاصره اشرف خاتمه پيدا کند بايد افراد مسلح از اشرف بيرون بروند و بايد تحقيقات بيطرفانه بينالمللي در باره جنايت ۱۹ فروردين بلادرنگ آغاز شود.
راستي ممانعت از ورود هيأتهاي بينالمللي به اشرف چه دليلي دارد؟چرا از ورود هيأت پارلمان اروپا جلوگيري کرديد؟چرا از ورود هيأت کنگره آمريکا جلوگيري کرديد؟چرا نگذاشتيد کاروانهاي عربي به اشرف بروند؟ چه چيزي براي پنهانکردن داريد؟ جز جنايت بزرگ عليه بشريت؟ و جز جنايت جنگي ؟ و جز جنايت عليه جامعه بين المللي، همچنانکه در حکم دادگاه اسپانيا آمده است.
پس تا تعيين تکليف نهايي لازم است ملل متحد حفاظت اشرف را برعهده بگيرد و ناظران سازمان ملل در
اشرف مستقر شوند.
از ايالات متحده و اتحاديه اروپا فقط ميخواهيم حفاظت همين ناظران را تأمين کنند. اين کمترين و ضروريترين خواست براي حفاظت از جان مجاهدان اشرف است. اکثريت سنا ومجلس ملي فرانسه و ۵۵۰۰ شهردار فرانسوي و همچنين، قانونگزاران و نمايندگان منتخب از ۴۰کشور در ۵ قاره جهان، مواضع درخشان خود را در اين زمينه اعلام کرده اند. اين بلندترين فرياد حقانيت مردم ايران و فرزندان رشيد آنها در دنياي معاصر است.
اهالي شهرهاي سوريه حق دارند که ميخواهند زرهيها و سلاحهاي سنگين بشار اسد از مناطق مسکونيشان بيرون برده شود. مردم ليبي حق دارند که ميگويند شليک کردن به مردم از سوي رژيم قذافي بايد متوقف شود. ساکنان اشرف هم حق دارند که ميگويند لوله سلاحها را از روي شقيقههاي ما برداريد.
اينرا هم بايد خاطرنشان کنم که ايالات متحده بخاطر واگذاري مسئوليت حفاظت اشرف مسئوليت دارد. زيرا آن
را به دولتي سپرد که قصد آن براي سرکوب ساکنان اشرف پيشاپيش محرز بود. همچنانکه در بستن راه تغيير در ايران مسئوليت دارد. زيرا نيروي اصلي تغيير در ايران را با يک برچسب واهي به بند کشيده است.
بنابراين به آنها ميگوييم؛ به حکم دادگاه و به فراخوان نمايندگان کنگره و شخصيتها و صاحبنظران بلندپايه آمريکا توجه کنيد که کمترين اعتباري براي مماشات و دست تکان دادن براي فاشيسم ديني از طريق برچسب تروريستي قائل نيستند. براين اساس، ما ايالات متحده را فرا ميخوانيم که به اين نامگذاري رسوا خاتمه بدهد و سياست شکستخورده مماشات و تعامل با بانکدار مرکزي تروريسم را کنار بگذارد. اين به سود مردم آمريکا نيز هست.
بله، بيش از اين حق مردم ايران براي به زير کشيدن يک ديکتاتوري خونآشام را لگدکوب نکنيد.من به شما سخنان آبراهام لينکلن فقيد را يادآوري ميکنم که «دولت و نهادها متعلق به مردم است. اگر مردم از دولتي ناراضي هستند ميتوانند … آن را تغيير دهند يا اگر نشد از حق انقلابي خود استفاده کرده و آن را از هم بپاشانند و سرنگون کنند».
خواهران و برادران عزيز!
خوشا ايستادگي شما که بزرگترين دسيسه عليه مقاومت را درهم شکست. پرونده توطئهگرانه ۱۷ ژوئن پروندهيي با صدها هزار برگ از اتهامهاي آخوندساخته و دستکم ده هزار سند که يکي از بزرگترين تحقيقات در فرانسه بود پس از ده سال فرو ريخت.
بنابراين گردهمايي امروز شما گردهمايي افتخار و پيروزيست. هشت سال با همه دسيسهها براي بستن راه مقاومت يک خلق در زنجير درافتاديد و سرانجام سياوش وار از آتش توطئهها عبور کرديد و سمبل بيگناهي و پاکدامني
شديد.
آنقدر که حالا قضاييه فرانسه در حکم درخشان خود مشروعيت و حقانيت مقاومت عادلانه مردم ايران عليه فاشيسم مذهبي را اثبات ميکند.اين حکم مايه سرفرازي ملت فرانسه به ويژه وکلا، قضات و حقوقدانان و منتخبان و شخصيتهاي نامدار و شريف آن است. سلام بر آنها که صداي وجدان فرانسه و تمامي اروپا هستند.
اين تحول در عين حال مهمترين حلقه پيشروي و غلبه مقاومت شما بر کارزار اهريمنسازي است.
راستي؛ سيلاب تهمتهاي رنگارنگ عليه جنبش مقاومت را بياد ميآوريد؟ اتهاماتي از قبيل شکنجه و کشتار اعضاي مقاومت توسط خود مقاومت، کيش شخصيت، سکت، کشتار صدها هزارتن از کردها و شيعيان عراق، پولشويي، تشکيل انجمن بزهکاري، اسارت جوانان و زنان، نداشتن پايگاه در ميان مردم ايران و مهمتر و رايجتر از همه اتهام تروريسم.
اکنون سقف تمامي اين اتهامات برسر صاحبانش آوار شده است!
راستي اين افترائات براي چه بود؟در تمام سه دهه گذشته اين اتهامات توجيهکننده حلقآويز و شکنجه عليه مردم و مقاومت ايران بوده است.اما ايستادگي اشرف نشان شما، اين هجوم مسموم را درهم شکست. شما در دهها دادگاه در اروپا و آمريکا پيروز شديد و آخوندها و مزدوران و پشتيبانان آنها را مفتضح کرديد.
حالا، مقاومت شما از ميان موج خون و سرکوب صد بار مستحکمتر قد برافراشته است. شما طومار تهمت و ممنوعيت عليه اين جنبش را در انگلستان درهم پيچيديد. شما ليست گذاري تروريستي عليه مجاهدين در اتحاديه اروپا را مفتضح کرديد. شما پرونده سازي و اتهام تروريسم عليه مقاومت را در فرانسه درهم شکستيد. شما بساط گزارش بياعتبار اداره حراست را در تمام ۱۶ايالت آلمان عليه اين مقاومت را برچيديد.
و بيترديد، نامگذاري وزارت خارجه آمريکا را هم درهم خواهيد شکست. اکنون؛ نوبت گشودن پرونده جنايتهاي اين رژيم است اين پرونده بايد در شوراي امنيت بازگشوده شود تا مردم ايران ببينند که در سطح بينالمللي چه کسي با آنها و چه کسي با ملاهاست؟!
اين پرونده بايد از طريق شوراي امنيت به ديوان کيفري لاهه ارجاع شود. مردم ايران ميخواهند حکم جلب خامنه اي صادر و بهاجرا گذاشته شود و چنين خواهد شد. همه ميدانند که ولي فقيه ارتجاع در جرم وجنايت و پليدي سرآمد همه ديکتاتورهاي جهان است.
هموطنان عزيز!
دوران پيشرفت و پيروزي انقلابهاي دمکراتيک آغاز شده است. دوران زنان؛ دوران جوانان؛
دوران قيام و جنگ صدبرابر، براي دانشجويان و کارگران براي معلمان، براي ايرانيان ستمديده در کردستان و بلوچستان و خوزستان و سراسر ايران.
آري، زمان برچيدن بساط ولايت فقيه است. ميتوان و بايد، مقاومت و قيام براي آزادي را به پيروزي رسان
د.
آخوندها براي بقاي خود در پي ساختن بمب اتمي هستند. ما براي شکوفايي جامعه در پي قدرتي هستيم که از آن ميليونها بار نيرومندتر است: و آن؛ انتخاب آزادانه و نقشآفريني و مسئوليت يکايک مردم و به ويژه زنان و جوانان است.
خواست ما برقراري يک جمهوري آزاد و دمکراتيک بر اساس جدايي دين و دولت است. جامعهيي بر اساس برابري زن و مرد و با تأکيد بر مشارکت برابر زنان در رهبري سياسي و همچنين يک ايران غيراتمي.
برنامه ما در سه کلمه خلاصه ميشود: آزادي، برابري و حاکميت رأي مردم.
آرماني که از آغاز پيشاروي مقاومت ما بوده، آزادي و دمکراسي است. ما براي بدستگرفتن قدرت مبارزه و فداکاري نميکنيم. ما حتي به سهيم شدن در قدرت و حکومت چشم ندوختهايم. اين برقراري حاکميت مردم و دمکراس
ي است، که بزرگترين رسالت ماست. ما همگي با آموزش از مسعود راه و رسم خاوران را برگزيدهايم و به آن افتخار ميکنيم. ما افتخار ميکنيم که فداي انتخاب آزادانه مردم ايران باشيم.
هموطنان عزيز!
همواره به اين ميانديشم که آيا دردهاي ميليونها زن و مرد ايراني، پاياني دارد؟ آيا ميتوانند به يک زندگي بدون ترس و همراه با شادي و آزادي دست پيدا کنند؟ ميخواهم با رساترين فرياد به آنها پاسخ بدهم که آري، من و ما براي زندهنگهداشتن شعله همين اميد و تحقق همين آرزو، تمامي سختيها را پذيرفتهايم و از همهچيزمان گذشتهايم تا آن فرداي روشن و آ
ن زندگي شکوفا و امن و آسوده براي تمام مردم اسران و منطقه فراهم شود.
ما تا بن استخوان به پيروزي آزادي يقين داريم. راه و رسم تغيير و انقلاب فرا راه نسل قيام ميدرخشد: و اشرف با پايداري پرشکوهش پيام اميد و پيروزيست.
سلام بر آزادي ـ سلام بر اشرف ـ سلام بر مردم ايران ـ درود بر همه شما