میلاد آریائی از ماموران اجیر شده و اعزامی وزارت اطلاعات به اروپا می باشد که در کشور آلمان ودر شهر کلن مقیم است . نام اصلی وی ادهم طیبی است؛ اما در سایت های وزارت اطلاعات با نام مستعار «میلاد آریایی» فعالیت می کند. گفته می شود او گاهی خودش را مسعود طیبی هم معرفی میکند .
میلاد آریایی فعالیت های خود برای وزارت اطلاعات را زیر عنوان اعضای سابق مجاهدين انجام می دهد. این مزدور هزارچهره یکبار هم در سال ۱۳۷۳ به نام فرهنگ گلستان پناهندگی گرفته بود.
در آذر ماه ۱۳۸۰ وقتی که همراه با یکی از مجاهدین به بغداد رفته بود . در حوالی بغداد با طرح قبلي اقدام به ربودن خودرو و سلاح از مجاهدين، نموده و با هدف قرار دادن يكي از مجاهدين به قصد كشت از طريق كردستان عراق و با همكاري پايگاههاي وزارت اطلاعات ايران در آن منطقه ازطریق بانه و سقز به ایران تحت حاکمیت ملاها رفت .
وزارت اطلاعات پس از ارائه آخرين آموزشها و دستورالعملها، اين مزدور را به منظور جاسوسي و زمينه سازي اقدامات تروريستي عليه پناهندگان ايراني و فعالين مقاومت به اروپا اعزام كرد. مسئول كميسيون خارجه شورا درنامه اي به عفو بين الملل در اين باره نوشت: « اين فرد مسعود طيبي نام دارد ( پناهنده سابق در ايتاليا با نام فرهنگ گلستان), و همه شواهد حاكي است كه وي فردي نفوذي بوده كه نزد ملايان بازگشته تا مانند سبحاني و شاهسوندي در توطئه هاي وزارت اطلاعات عليه مجاهدين ومقاومت ايران مورد استفاده قرار گيرد. اين فرد هرگز تحت كمترين فشاري قرار نگرفته و هيچ كمبودي نداشته است. او هرگز از چيزي شكايت نكرده بود.»
قبل از آن نيز درگزارش مديريت ضد اطلاعات ارتش آزاديبخش تحت عنوان يك مورد مشكوك در مورد میلاد آریایی نوشته شده است : « فردي در آذر ماه سال گذشته, به هنگام تردد در حوالي شهر بغداد,ناپديد شد.جزئيات امر (از قبيل پياده كردن غدرآميز سرنشين ديگر اتوموبيل و ربودن سلاح و خودرو) به وضوح حاكي از تباني و ارتباطات قبلي با وزارت اطلاعات براي رفتن به ايران بود. به خصوص كه بعدا نقشه و مسير حركت او از منطقه چوارتا و چومان دركردستان عراق به جانب بانه در خاك ايران, بدست آمد و در ذيل آن مسافتهاي جغرافيايي و «محمل قاچاق» و «برگه عبور» و تبديل «دينار سوئيسي» (رايج در كردستان عراق) به «دينار عراقي» نيز ثبت شده بود. هر چند همه شواهد حاكي از مزدوري و نفوذي گري و رفتن به نزد رژيم است, با اين همه, درگزارش حاضر از ذكر نام او در ليست اسامي مزدوران, صرفنظر شده تا تحقيقات به نتيجه قطعي برسد. بنا بر اين انتشار اسامي و اطلاعاتي را كه در حال حاضر امكانپذير نيست و تحقيقات درمورد آنها ادامه دارد, به گزارشهاي آينده موكول مي كنيم.»
حميد ارباب, يكي از اعضاي ارتش آزاديبخش ملي ايران كه قبل از فرارش همراه وي بوده لحظه فرار را چنين شرح مي دهد : میلاد آریایی«در بين راه بطور مشكوك وعجيبي سرعت را كم مي كرد كه بعد فهميدم مترصد عبور اكيپ پشت سري ما براي اجراي نقشه اش بوده است. ضمنا به شدت مضطرب و بهم ريخته بود. بعد از عبور از پل ”سوق العدل” حالتش طوري بود كه انگار ديگر نمي تواند رانندگي كند و قرار شد من رانندگي را به عهده بگيرم. درحالي كه سلاح و مدارك و بي سيم و كت وكيف پولم درخودرو بود از درب جلو پياده شدم تا به سمت درب راننده بيايم در اين هنگام خودرو لندكروز از جا كنده شد و از سپر محكم به من خورد به نحوي كه چندين متر آن طرف تر در وسط حيابان نقش زمين شدم و ديگر چيزي نفهميدم . دقايقي طول كشيد تا مجددا تعادلم را بدست آوردم و تازه فهميدم كه وي قصدفرار داشته و براي اين كار ميخواسته مرا هم از ميان بردارد.»
میلاد آریایی در اروپا به همکار ی با ماموران وزارت اطلاعات مانند کریم حقی و مسعود خدابنده و محمد حسین سبحانی پرداخت . در بدو ورود وزارت اطلاعات به او گفته بود که خودش را یک فعال حقوق بشر و فیلمبردار جا بزند.
میلاد آریایی درکلیه اکسیون های چندنفره و یا جلسات مزدوران نقش فیلمبردار را دارد تا جیره و مواجب بیشتری از رژیم دریافت کند.
وزارت اطلاعات مدتی اورا تحت مسئولیت علی اکبر راستگو قرار داده بود . (اطلاعات بیشتر در باره علی اکبر راستگو در اینجا بخوانید ) این مساله خیلی به او برخورده بود. زیرا میلاد آریایی خودش را بالاتر از علی اکبر راستگو میدانست و به همین علت مدتی بسیار پاسیو شده بود . وزارت اطلاعات برای این که دل او را بدست بیاورد مدتی برایش یک وبلاگ به نام هم آواز راه اندازی کرد ولی این مساله میلاد آریایی را راضی نکرد و همچنان از وزارت اطلاعات طلبکار مانده بود. وزارت اطلاعات سعی میکند با بکار گرفتن او در کار های فیلمبرداری او را راضی نگه دارد .
هم اکنون میلاد آریایی مسئول مصاحبه های تکراری و بی محتوی با تجمعات چند نفره ماموران وزارت اطلاعات میباشد . میلاد آریایی فرد بسیار فاسدی است که در حال حاضر در کلن در پوش راننده تاکسی در میان ایرانیان وپناهندگان مخالف رژیم مشغول جمع آوری اطلاعات و جاسوسی میباشد.
اینجا بیشتر بخوانید
میلاد آریایی فعالیت های خود برای وزارت اطلاعات را زیر عنوان اعضای سابق مجاهدين انجام می دهد. این مزدور هزارچهره یکبار هم در سال ۱۳۷۳ به نام فرهنگ گلستان پناهندگی گرفته بود.
در آذر ماه ۱۳۸۰ وقتی که همراه با یکی از مجاهدین به بغداد رفته بود . در حوالی بغداد با طرح قبلي اقدام به ربودن خودرو و سلاح از مجاهدين، نموده و با هدف قرار دادن يكي از مجاهدين به قصد كشت از طريق كردستان عراق و با همكاري پايگاههاي وزارت اطلاعات ايران در آن منطقه ازطریق بانه و سقز به ایران تحت حاکمیت ملاها رفت .
وزارت اطلاعات پس از ارائه آخرين آموزشها و دستورالعملها، اين مزدور را به منظور جاسوسي و زمينه سازي اقدامات تروريستي عليه پناهندگان ايراني و فعالين مقاومت به اروپا اعزام كرد. مسئول كميسيون خارجه شورا درنامه اي به عفو بين الملل در اين باره نوشت: « اين فرد مسعود طيبي نام دارد ( پناهنده سابق در ايتاليا با نام فرهنگ گلستان), و همه شواهد حاكي است كه وي فردي نفوذي بوده كه نزد ملايان بازگشته تا مانند سبحاني و شاهسوندي در توطئه هاي وزارت اطلاعات عليه مجاهدين ومقاومت ايران مورد استفاده قرار گيرد. اين فرد هرگز تحت كمترين فشاري قرار نگرفته و هيچ كمبودي نداشته است. او هرگز از چيزي شكايت نكرده بود.»
قبل از آن نيز درگزارش مديريت ضد اطلاعات ارتش آزاديبخش تحت عنوان يك مورد مشكوك در مورد میلاد آریایی نوشته شده است : « فردي در آذر ماه سال گذشته, به هنگام تردد در حوالي شهر بغداد,ناپديد شد.جزئيات امر (از قبيل پياده كردن غدرآميز سرنشين ديگر اتوموبيل و ربودن سلاح و خودرو) به وضوح حاكي از تباني و ارتباطات قبلي با وزارت اطلاعات براي رفتن به ايران بود. به خصوص كه بعدا نقشه و مسير حركت او از منطقه چوارتا و چومان دركردستان عراق به جانب بانه در خاك ايران, بدست آمد و در ذيل آن مسافتهاي جغرافيايي و «محمل قاچاق» و «برگه عبور» و تبديل «دينار سوئيسي» (رايج در كردستان عراق) به «دينار عراقي» نيز ثبت شده بود. هر چند همه شواهد حاكي از مزدوري و نفوذي گري و رفتن به نزد رژيم است, با اين همه, درگزارش حاضر از ذكر نام او در ليست اسامي مزدوران, صرفنظر شده تا تحقيقات به نتيجه قطعي برسد. بنا بر اين انتشار اسامي و اطلاعاتي را كه در حال حاضر امكانپذير نيست و تحقيقات درمورد آنها ادامه دارد, به گزارشهاي آينده موكول مي كنيم.»
حميد ارباب, يكي از اعضاي ارتش آزاديبخش ملي ايران كه قبل از فرارش همراه وي بوده لحظه فرار را چنين شرح مي دهد : میلاد آریایی«در بين راه بطور مشكوك وعجيبي سرعت را كم مي كرد كه بعد فهميدم مترصد عبور اكيپ پشت سري ما براي اجراي نقشه اش بوده است. ضمنا به شدت مضطرب و بهم ريخته بود. بعد از عبور از پل ”سوق العدل” حالتش طوري بود كه انگار ديگر نمي تواند رانندگي كند و قرار شد من رانندگي را به عهده بگيرم. درحالي كه سلاح و مدارك و بي سيم و كت وكيف پولم درخودرو بود از درب جلو پياده شدم تا به سمت درب راننده بيايم در اين هنگام خودرو لندكروز از جا كنده شد و از سپر محكم به من خورد به نحوي كه چندين متر آن طرف تر در وسط حيابان نقش زمين شدم و ديگر چيزي نفهميدم . دقايقي طول كشيد تا مجددا تعادلم را بدست آوردم و تازه فهميدم كه وي قصدفرار داشته و براي اين كار ميخواسته مرا هم از ميان بردارد.»
میلاد آریایی در اروپا به همکار ی با ماموران وزارت اطلاعات مانند کریم حقی و مسعود خدابنده و محمد حسین سبحانی پرداخت . در بدو ورود وزارت اطلاعات به او گفته بود که خودش را یک فعال حقوق بشر و فیلمبردار جا بزند.
میلاد آریایی درکلیه اکسیون های چندنفره و یا جلسات مزدوران نقش فیلمبردار را دارد تا جیره و مواجب بیشتری از رژیم دریافت کند.
وزارت اطلاعات مدتی اورا تحت مسئولیت علی اکبر راستگو قرار داده بود . (اطلاعات بیشتر در باره علی اکبر راستگو در اینجا بخوانید ) این مساله خیلی به او برخورده بود. زیرا میلاد آریایی خودش را بالاتر از علی اکبر راستگو میدانست و به همین علت مدتی بسیار پاسیو شده بود . وزارت اطلاعات برای این که دل او را بدست بیاورد مدتی برایش یک وبلاگ به نام هم آواز راه اندازی کرد ولی این مساله میلاد آریایی را راضی نکرد و همچنان از وزارت اطلاعات طلبکار مانده بود. وزارت اطلاعات سعی میکند با بکار گرفتن او در کار های فیلمبرداری او را راضی نگه دارد .
هم اکنون میلاد آریایی مسئول مصاحبه های تکراری و بی محتوی با تجمعات چند نفره ماموران وزارت اطلاعات میباشد . میلاد آریایی فرد بسیار فاسدی است که در حال حاضر در کلن در پوش راننده تاکسی در میان ایرانیان وپناهندگان مخالف رژیم مشغول جمع آوری اطلاعات و جاسوسی میباشد.
اینجا بیشتر بخوانید