۱۳۹۴ آذر ۲۹, یکشنبه

مریم رجوی در باره رژیم ایران و داعش درگفتگو با ورلد پلیسی

به‌نظر می‌رسد به‌رغم همه پیشرفتهای ما در زمینه اجتماعی و انسانی، با هرنسل جدید، جناحهای افراطی ظهور می‌کنند که جهان را با تواناییشان برای متقاعد‌کردن مردم عادی به ارتکاب جنایات بی‌سابقه، به لرزه درمی‌آورند.
در قبال حملات اخیری که با استناد به خدا و مذهب در پاریس و سن برناردینو انجام گرفت، با همان سردرگمی واکنش نشان داده می‌شود که ما در برخورد با بیرحمیهای بی‌هدف قرن بیست و یکم دچارش شده بودیم. ما تلاش می‌کنیم این مساله را درک کنیم که چگونه چنین خشونت بیرحمانه‌یی، در ذهن انسان شکل می‌گیرد و مانند آتش گسترش پیدا می‌کند و البته خودمان را آماده می‌کنیم که آن را تصحیح کنیم، و از خود می‌پرسیم که چگونه می‌توانیم با این اشکال جدید افراطی‌گری که جهان را در بر گرفته، مبارزه کنیم.
این نوع از افراطی‌گری که ما امروز با آن مواجه هستیم، ترکیبی از بربریت قرون وسطایی و فاشیسم مدرن امروزی است. این یک جهان بینی است که از تحمل سیاسی اجتناب می‌ورزد و زن‌ستیزی و خشونت را ترویج می‌نماید و البته خشونت را پرستش می‌کند. این دیدگاه خاص، سعی در جاری نمودن شریعت و مجازاتهای فوق‌العاده سخت و شدید آن می‌نماید. این دیدگاه، هرگز و هیچگونه ربطی به اسلام نداشته و به‌روشنی در جهان مدرن امروز، جایی برای یک چنین جهان بینی وجود ندارد. 
 با این حال این یک جهان بینی است که نمونه آن را در عصر حاضر مشاهده نموده‌ایم. از زمانی‌که روح‌الله خمینی در سال ۱۳۵۷ به قدرت رسید، رژیم ایران خودش را به‌عنوان یک مدل موفق ارائه کرد که بنیادگرایان اسلامی با آن می‌توانند ابهت، قدرت، و مشروعیت حاکمیت را به‌دست بیاورند. این یک پیام تحریک‌آمیز را به سنی‌های افراطی نظیر داعش ارائه می‌کند که در حالی که بنیادگرایان شیعه «حکومت اسلامی» خودشان را دارند، چرا آنها نتوانند «حکومت اسلامی» خودشان را داشته باشند؟
به‌رغم این که منشاء تئوریک این ایدئولوژی افراطی در سالهای اولیه ظهور اسلام شکل گرفته بود، اما تنها پس از آن که بنیادگرایی بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران حاکم شد، به یک نیروی جهانی قدرتمند تبدیل گردید.


رژیمی که جایگزین رژیم شاه شد، که آن هم منفور و غیر دموکراتیک بود، تقریبا یک شبه و از همان ابتدا شروع به صدور بنیادگرایی اسلامی در ابعاد بی‌سابقه‌یی نمود. در حالی‌که ملاهای تهران شروع به ساختن یک نظام دین‌سالاری مدل خودشان کردند، گروگانگیری پر سرو صدا، بمب گذاری، حملات انتحاری و ترور، هنجارهای عادی شدند.

در آن مراحل اولیه، فرقه‌های مختلف تروریستی تحت عنوان شیعه مانند شبه‌نظامیان عراق، حزب الله لبنان و حوثیهای یمن به طور مستقیم توسط رژیم ایران تشکیل گردیدند. بدون حمایت دولتی از سوی ایران، قدرت و نفوذ آنها به سرعت از بین رفته و از هم می‌پاشیدند. این ایدئولوژی شرور و مدل تکثیر شده آن با دستیابی حامیان آن به مخازن نظامی، دیپلوماتیک و تبلیغاتی در کشورهای همسایه ایران به‌طرز فزاینده‌یی مرگبارتر شد.
 بدین سان، اولین خلافت، سالها قبل از آن که اولین حمله القاعده یمن را به آتش بکشد، و سه دهه کامل قبل از سربرداشتن داعش شکل گرفت. بسیاری بر این پندارند که بنیادگرایی سنی یک پدیده منحصر به‌فرد و به طور کامل جدا از افکار تبلیغ شده توسط ملایان شیعه در تهران است، اما واقعیت امر این است که تفاوت آنها بسیار فرعی است. در واقع، بنیادگرایان سنی زیر چتر سیاسی و معنوی حکومت مذهبی ایران، به قدرت فوق‌العاده‌یی دست یافتند. هردوی آنها از یک پایه ایدئولوژیک برخوردارند و هر دوی آنها خواهان ایجاد یک دولت مذهبی برای ترویج قانون شریعت با زور می‌باشند.

شواهد قابل توجهی موجود است که نشان می‌دهد رژیم تهران در زمانها و مکانهای مختلف، بنیادگرایان سنی را تامین مالی و تسلیحاتی نموده است. همانطوری‌که وزیر امور خارجه آمریکا، جان کری گفت «داعش با آزاد کردن ۱۵۰۰ زندانی توسط اسد و ۱۰۰۰ زندانی دیگر توسط نوری‌المالکی تشکیل گردید». رژیم ایران، هدایت‌کننده شناخته‌شده هر دو آلت دست می‌باشد.
قتل عام صدها هزار سنی توسط رژیم ایران و عواملش در عراق و سوریه در سالهای اخیر، منبع و سرچشمه سیاسی اجتماعی بی‌پایانی را برای داعش به‌وجود آورد. رژیم ایران، کماکان از همه جوانب، به این پدیده افراطی‌گری کمک می‌کند و راههای جدیدی برای زنده کردن این حیوان پیدا می‌کند. اگر ایران، یکی از مراکزی است که افراطی‌گری جهانی اسلامی را مشروع می‌کند، راه حل چیست؟ 
تاریخ به ما می‌گوید که برای بنیادگرایی و افرطی‌گری هیچ چیز خطرناکتر از آرمانهای دموکراتیک و مدره نیست. این به‌خوبی در تاکتیکهای سرکوبگرانه‌ آنها علیه هدف اصلیشان، که جناحهای مدره مسلمان از جمله مجاهدین خلق هستند، مشخص است. 
برای دستیابی به موفقیت واقعی، کمپین نظامی و عملیات اطلاعاتی موجود در منطقه، باید با تقویت تفسیر اسلام واقعی که دموکراتیک و بردبار است، تکمیل شود. تنها توسط یک استراتژی متفاوت و روشن که پشتیبانی اخلاقی و فیزیکی پایدار از مردم ایران و منطقه در تلاش آنها برای دستیابی به آزادی و رهبری مدره بکند، از تکرار تاریکترین دوران تاریخ، اجتناب خواهد شد. 
مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران است که خواهان استقرار یک ایران دموکراتیک، براساس جدایی دین و دولت و غیر اتمی است. 

ورلد پالیسی ۲۵ آذر ۱۳۹۴  - به‌قلم مریم رجوی
اینجا بیشتر بخوانید

برگرفته از سایت مریم رجوی