۱۳۸۸ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

ما راويان اين روايت ”شوم” ايم!

بگذار اگر تاريخ شرح روايت شمشير است و خاکستر ، ما نيز شارحان آن روايتي باشيم که به آينده گان مان گفته باشيم :"روزي روزگاري در ايران رژيمي بر سر کار بوده است که ذات اش از مرگ بود و کردارش مرگ آفريني . رژيمي که در نابهنگامي زيست اش از واپس ترين و انگلي ترين شيوه ي حيات بهره مي جست تا زالو وار پروار شود و ذائقه ي سيري ناپذيرش از خون ، حيات مرگ بارش را به صباحي به درازا بکشاند . "بگذار ما راويان وقايعي باشيم که سياهي و خاکستر کمترين نشانه هاي به جا مانده از آن است . وقايعي که مبداء و منشاء اش نظام جمهوري اسلامي در ايران است !
آنچه که هم اکنون در اردوگاه اشرف در عراق بر مجاهدين خلق ايران مي گذرد ، بي شک نماد تلاش زندگي و مرگِ دو جريان ، دو گونه و دو نوع نگاه به زندگي و مرگ است . در يکسو جلوه هاي زندگي متبلور است و اين که انسان هايي در تلاش ِ زيستن و بقاي خويش در کار نبرد با رژيم جمهوري اسلامي ، مرگ آفريني او را و مصيبت زايي ِ ـ " هست " اش را به مصاف مي کشند و در سوي ديگر اما تمامي دست هاي متجاوز به حقوق مردم ايران در کار است تا حق حيات ، زندگي و تمام آنچه را که دنياي متمدن به مثابه ي حقوق شهروندي و حقوق بشر و دفاع از خويش در برابر تجاوز و تعرض ، در کنوانسيون هاي بين المللي و مصوبات حقوقي خود پذيرفته است ، در گرو معامله اي شوم وجه المصالحه سازد تا رژيم ضد انساني حاکم بر ايران ، همچنان در کار مرگ آفريني و ويرانگري باشد !
فشار جمهوري اسلامي بر دولت عراق و نيز بوي نا خوشايند سازش معامله گرانه ميان امريکا و حاکمان تهران بر سر منافع مشترکشان در غارت منابع ملي ايران و منطقه ، قرار است به بهاي قرباني شدن فرزندان ايران و ساکنان مجاهد خلق در اردوگاه اشرف منجر شود !
بگذار ما راويان اين روايت شوم باشيم اگر که داس مرگ اين بار بي پرواتر به کشتار در آيد و فرزندان ايران را به خاک در غلتاند .
بر ما ست که از اين شهادت تاريخي رو گردان نباشيم .بر ما ست که اعتراض کنيم و از جان فرزندان ايران ، خواهران و برادران مان در اشرف حفاظت کنيم و دست هاي متعرض و خون آلود را در اين معامله ي کثيف در چشم جهان به نمايش بکشيم !بر ماست که از حرمت آزادي دفاع کنيم !
شهريار دادور ـ استکهلم 29 آپريل 2009