تأملي بر يك واقعيت تاريخي:
بدون اغراق، رژيم ضد ايراني آخوندي، بهيج وجه نماينده مردم از ابتدا تا كنون نبوده و نيست. اما! در اين دنياي وانفسا! و براي بعضي ها، مفتخوري، دريوزگي، چاكرمنشي، حتي با عبور از روي خونهاي بنا حق ريخته فرزندان دلير خلق، توسط دژخيمان رژيم حلال و طيب و طاهر مي شود! و از آنجائيكه عده اي معلوم الحال، سنگ رژيم را به سينه ميزنند و مي گويند: بريد دنبال كارتان رژيم ماندگار! است. و عده اي مي گويند« جا جا كنعبدو و جاجا كنستعين» و يا تعدادي مطرح مي كنند، ما كاره اي نيستيم! ولي اگر شد هر از گاهي مجاهدين را لو بدهيم كه جيبمان خالي نباشه و ثواب دنيا و اخرت را هم ببريم، و خرج زن و بچه در بياد، بد نيست.
اما! همه چيز بوي خزان و نا اميدي، يأس و انفعال نمي دهد، درخششي بي همتا، ستارگان ظمت سوزي همچون مجاهدين در آسمان تيره و تار ايران زمين، كه از نخستين روز در برابر ايلغار آخوندي درخشيدند و روشنايي دادند ، خودشان را سوزاندند تا نور مقاومت بماند و براي آن بهايش را دادند و مي دهند، همه چيزشان را فداي خلفشان كردند بي نام و نشان.
حالا بنا بر اصل ديالكتيك و واقعيت آيا اين سازمان و مقاومت سترگ نماينده واقعي مردم ايران هست يا خير
آنكس كه خون120000 مجاهد را نمي بيند، معلوم است رژيمي هست بخواهد يا نخواهد، بايد از رژيم دفاع كند چون منافعشان تامين است، بلي مزدور و بي هويت است، در خارجه باشد يا داخله همه يكي است.
اما، اين مزدوران خارجه نشين در اصل با همان شكنجه گر زندانهاي رژيم از يك قماشند. چرا؟
به خاطر اين كه براي دستگيري يك نفر، چندين نفر بسيج مي شوند، يكي جاسوسي مي كند،يك نفر دستگير ميكند ، نفر ديگر شلاق مي زند، ديگري بساط دار و جر اثقال را راه انداري مي كند، دژخيم ديگري طناب دار بر گردن مجرم! مي اندارد و آخري با پيروزي! چار پايه را از زير پاي محكوم بيرون مي اندازد.
طفيلي و انگل:
درحاكميت پليدان، رژيم از ترس مجاهدين، يك سري كار هايي را كه هرگز راهي به توليد ندارد در دستوركار مزدوران خود گذاشته و سيل عظيمي را استخدام كرده است، يك عده ضد مجاهدين كتاب مي نويسند ، يك عده سايت و سخنراني راه مي اندازند، عده ديگري مقاله و روزنامه براي همه هواداران خارجي مجاهدين مجاناً ارسال مي كنند، تعدادي بساط خانواده را كوك مي كنند، لابي درست مي كنند كه جلو ويلپنت را بگيرند!، سنگ انداري كنند! ، لجن پراكني و هويت خودشان را افشا كنند ،...
اما. اين نابخردان سالهاي سال هست كه در ماهيت حيوانيشان سقوط كرده اند، نبايد خرده گرفت، آخر مزدور يعني انگل و ميكروب.
اثبات ويلپنت و ضرورتهاي آن:
اين گردهمايي عظيم اثبات كرد، مقاومت مشروع و سازمانيافته و مردمي ،و تنها آلترناتيو و سخنگوي مردم ايران و نماينده برحقشان است.
اثبات كرد كه عليرغم همه تلاشهاي معاندين بهتر و پرشكوه تر از سالهاي قبل بر گزار شد، آخر مزدوران خارجه نشين نمي توانند 20 نفر را براي كارهاي خودشان بسيج كنند چرا؟ چون فرصت طلب و ترسو هستند و حرفي براي گفتن ندارند. ماشالله به اين مقاومت سترگ كه چون سرو سهي هميشه سبز و رويان است، همان شجره طيبه و پاك كه ريشه اش در همه جاي ايران زمين و همه قلبهاي مشتاقان آزادي ريشه دوانيده است.
بلي ويلپنت از حيثيت ايراني دفاع كرد، صداي رساي رئيس جمهور محبوب مريم رجوي تا فراسوي روح و روان ايرانيان شرافتمند رخنه كرد و همه فرياد شدند كه: بلي همه ما آماده ايم، سرنگوني ، سرنگوني و پيش به سوي دولت مردمي مهر تابان
محمود نيشابوري
بدون اغراق، رژيم ضد ايراني آخوندي، بهيج وجه نماينده مردم از ابتدا تا كنون نبوده و نيست. اما! در اين دنياي وانفسا! و براي بعضي ها، مفتخوري، دريوزگي، چاكرمنشي، حتي با عبور از روي خونهاي بنا حق ريخته فرزندان دلير خلق، توسط دژخيمان رژيم حلال و طيب و طاهر مي شود! و از آنجائيكه عده اي معلوم الحال، سنگ رژيم را به سينه ميزنند و مي گويند: بريد دنبال كارتان رژيم ماندگار! است. و عده اي مي گويند« جا جا كنعبدو و جاجا كنستعين» و يا تعدادي مطرح مي كنند، ما كاره اي نيستيم! ولي اگر شد هر از گاهي مجاهدين را لو بدهيم كه جيبمان خالي نباشه و ثواب دنيا و اخرت را هم ببريم، و خرج زن و بچه در بياد، بد نيست.
اما! همه چيز بوي خزان و نا اميدي، يأس و انفعال نمي دهد، درخششي بي همتا، ستارگان ظمت سوزي همچون مجاهدين در آسمان تيره و تار ايران زمين، كه از نخستين روز در برابر ايلغار آخوندي درخشيدند و روشنايي دادند ، خودشان را سوزاندند تا نور مقاومت بماند و براي آن بهايش را دادند و مي دهند، همه چيزشان را فداي خلفشان كردند بي نام و نشان.
حالا بنا بر اصل ديالكتيك و واقعيت آيا اين سازمان و مقاومت سترگ نماينده واقعي مردم ايران هست يا خير
آنكس كه خون120000 مجاهد را نمي بيند، معلوم است رژيمي هست بخواهد يا نخواهد، بايد از رژيم دفاع كند چون منافعشان تامين است، بلي مزدور و بي هويت است، در خارجه باشد يا داخله همه يكي است.
اما، اين مزدوران خارجه نشين در اصل با همان شكنجه گر زندانهاي رژيم از يك قماشند. چرا؟
به خاطر اين كه براي دستگيري يك نفر، چندين نفر بسيج مي شوند، يكي جاسوسي مي كند،يك نفر دستگير ميكند ، نفر ديگر شلاق مي زند، ديگري بساط دار و جر اثقال را راه انداري مي كند، دژخيم ديگري طناب دار بر گردن مجرم! مي اندارد و آخري با پيروزي! چار پايه را از زير پاي محكوم بيرون مي اندازد.
طفيلي و انگل:
درحاكميت پليدان، رژيم از ترس مجاهدين، يك سري كار هايي را كه هرگز راهي به توليد ندارد در دستوركار مزدوران خود گذاشته و سيل عظيمي را استخدام كرده است، يك عده ضد مجاهدين كتاب مي نويسند ، يك عده سايت و سخنراني راه مي اندازند، عده ديگري مقاله و روزنامه براي همه هواداران خارجي مجاهدين مجاناً ارسال مي كنند، تعدادي بساط خانواده را كوك مي كنند، لابي درست مي كنند كه جلو ويلپنت را بگيرند!، سنگ انداري كنند! ، لجن پراكني و هويت خودشان را افشا كنند ،...
اما. اين نابخردان سالهاي سال هست كه در ماهيت حيوانيشان سقوط كرده اند، نبايد خرده گرفت، آخر مزدور يعني انگل و ميكروب.
اثبات ويلپنت و ضرورتهاي آن:
اين گردهمايي عظيم اثبات كرد، مقاومت مشروع و سازمانيافته و مردمي ،و تنها آلترناتيو و سخنگوي مردم ايران و نماينده برحقشان است.
اثبات كرد كه عليرغم همه تلاشهاي معاندين بهتر و پرشكوه تر از سالهاي قبل بر گزار شد، آخر مزدوران خارجه نشين نمي توانند 20 نفر را براي كارهاي خودشان بسيج كنند چرا؟ چون فرصت طلب و ترسو هستند و حرفي براي گفتن ندارند. ماشالله به اين مقاومت سترگ كه چون سرو سهي هميشه سبز و رويان است، همان شجره طيبه و پاك كه ريشه اش در همه جاي ايران زمين و همه قلبهاي مشتاقان آزادي ريشه دوانيده است.
بلي ويلپنت از حيثيت ايراني دفاع كرد، صداي رساي رئيس جمهور محبوب مريم رجوي تا فراسوي روح و روان ايرانيان شرافتمند رخنه كرد و همه فرياد شدند كه: بلي همه ما آماده ايم، سرنگوني ، سرنگوني و پيش به سوي دولت مردمي مهر تابان
محمود نيشابوري