۱۳۹۴ تیر ۲۵, پنجشنبه

در قلمرو زيباي انساني يا در منجلاب فساد و تباهي

به:  خواهران  مجاهد سميه محمدي و زينب حسين نژاد، شير زناني كه با همه تهديدات، فشارها، تهمت ها ي نا روا، همچون سرو سهي راست قامت و استوار  ايستادند و لحظه  اي مرعوب لجن پراكني و  شانتاژ رژيم نشدند. رژيمي كه از نا پدر يهاي مزدور اين دو مجاهد سوء استفاده كرده و آنها را  در مقابل يك انتخاب اصلح و انقلابي قرار داده است.
 دو دنيا ي سراپا متضاد در مقابل هم صف آرايي كردند. دنياي مبارزه و مجاهدت كه توان و انرژيش را از خلقش مي گيرد و آن كه به زور و تهديدو كينه ورزي مجهز است. اما، آنچه پيروز شد و مي شود  نيروي مقاومت و ايستادگي بر اصول است. 
 عزم و رزم شمايان، ارج نهادن به جايگاه انساني است، آنجا كه تبلور و جوهره اش، اختيار، انتخاب آزادانه است. مقاومت جانانه شما اثباتگر، فرداي روشن و آزادي، بعد از سرنگوني  رژيم آخوندي است، كه به شأن و مقام وجايگاه انساني پر بها داده و هيج اجبار ي در انتخاب راه و مسير زندگي كسي وجود ندارد.
كاشكي خميني و عوان و انصارش فقط انسان را مي كشت و كاري به مسائل عادي  ديگر جامعه نداشت.  اما مگر مي شود رژيمي كه انديشه و ايد ئولوژي منحطش آلوده، شرك آلوده و قرون وسطايي است بدور از تروريسم، ارعاب، شكنجه و  اعدام و دخالت در امور خصوصي ديگران و ... نباشد. از نخستين روز، نازل شدن اين بليه شوم  سعي در پاشاندن خانواده ها، تهديد و ارعاب كرد، اختلاف بين اعضاي خانواده ها، خبر چيني و تبليغ مزدوري از خانه، مدرسه ، كارخانه ، دانشگاه همه جا در دستور قرار گرفت. همه و همه بايد تحت نظر! باشند.
 گستردگي مجاهدين در سطح جامعه افزايش روز افزون هواداران ، سخنرانيها، متينگها ، روزنامه پر تيراژ مجاهد براي رژيم آحوند ي گران آمد ه بود، سركوبها،  چماقداريها، حمله ها به ستاد هاي مجاهدين آغاز شد، شهيد و مجروح، اما اراده اي مصمم و استوار مجاهدي  در برابر خميني بيشتر مي شد.
عاطفه ها سر بريده شدند:
 از  آن نامادري كه در شو تلويزيوني  پسرش را تهديد به مرگ مي كرد، كه از امام! معذرت بخواهد و... ازآخوند گيلاني ملعون  و  شيخ جنتي خائن، ملا حسني جلاد كه فرزندان مجاهدشان را تسليم دادگاه! كردند و حكم اعدام براي  آنهاصادر شد ولي بجايش ، مقام و ارتقا يافتند. اين فقط نمونه اي ا ز شقاوت و ترفتد هاي خميني دجال بود. در صورتي كه بعداً از ترفند خانواده، رژيم به طور بسيار گسترده اي در اشرف و حالا در  ليبرتي  استقاده كرد ه و مي كند، گسيل كردن  بريده و مزدوراني با پوش خانواده به اشرف، راه انداري سيرك ها ي مفتضح با شكل و شما يلهاي  سخيف، اراجيف گوئيها،  ماهها طبل و سنح و تهديد به انهدام اشرف و   در آوردن زبان مجاهدين!  در اين ميان مزدوران قربانعلي حسين نژاد و مصطفي محمدي نا پدريهاي  مجاهدين سميه و زينب، صحنه گردان  صحنه ها بودند كه با پوش فرزند، مزدوري با جيره و مواجب رژيم را مي‌كردند و هزاران رفتار سخيف ديگر. بلي خانواده مشكل رژيم نيست بلكه پاشاندن خانواده كار و خواست  رژيم است. اشك تمساح ريحتن رژيم نشان از حيله و تزوير ،  دغلكاري و مردم فريبي است.  در اين راستا، چندين وزارت، ادرات دولتي و سقارتخانه هاي رژيم، هزاران انجمن! درست كردند، صد ها سايت، صد ها جلسه و هزاران كتاب در مذمت مجاهدن و خانواده نوشتند و تبليغ  كردند، صد ها مزدور رابه خدمت گرفتند ولي به جز  نكبت و خواري چيزي  عايدشان نشد.
 پليد جفت پليد است     پاك جفت پاك
اينجا داستان پاياني بر يك توطئه نوشته سميه محمدي

http://www.mojahedin.org/links/books/5654_somayeh_mohammady_930911.pdf
محمود نيشابوري