۱۳۹۰ بهمن ۱۳, پنجشنبه
بحران سياسي عراق
-با حکم دستگيري طارق الهاشمي, معاون رئيس جمهور, و حذف ضمني صالح مطلک, معاون نخست وزير, و تهديد و پيگرد استاندار و اعضاي شوراي استان ديالي ،«بدترين بحران سياسي» عراق آغازشد, و با کشتارهاي وحشيانه مخالفان و مردم بي گناه کوچه و بازار بغداد ادامه يافت. به نوشته نيويورک تايمز ۱۰بهمن (۲۹ژانويه): «از زمان خروج نيروهاي آمريکايي از عراق تا کنون, بيش از ۴۰۰ عراقي کشته شدند».
به گزارش سايت حقوق بشر ملل متحد در روز ۲۴ژانويه (۴بهمن), خانم ناوي پيلاي, کميسر عالي حقوق بشر ملل متحد, اعلام کرد: «اعدام ۳۴ تن, شامل دو زن در عراق براي او, سخت, تکان دهنده بود... اين افراد در ۱۹ژانويه (۲۹ دي) اعدام شدند. ... اين رقم, بسيار تکاندهنده است...» در همان روز اعلام اين خبر (۴بهمن) تلويزيون «الرافدين» اعلام کرد: «بر اثر انفجار دو خودرو بمبگذاري شده در شهرک صدر بغداد چهل و يک تن کشته و مجروح شدند. يک خودرو بمبگذاري شده ديگر در منطقه الشعله در بغداد منفجر شد و بيست تن کشته و مجروح به جاگذاشت». بنا به گزارش «الرافدين» در همين روز, ناظم الجبوري, يکي از رهبران شوراي بيداري عراق, در منطقه المنصور بغداد ترور شد. «نيروهاي بيداري, مخالف دخالتهاي رژيم ايران در عراق و فعاليت شبه نظاميان وابسته به اين رژيم هستند».
به گزارش همين تلويزيون, در روز جمعه ۷بهمن (۲۷ژانويه) بر اثر انفجار يک خودرو بمبگذاري شده در منطقه زعفرانيه در جنوب بغداد, سي و هشت تن کشته و پنجاه تن مجروح شدند. تلويزيون الجزيره در همين روز اعلام کرد انفجار خودرو بمبگذاري شده در زعفرانيه بغداد, در حالي رخ داد که جمعيت زيادي در نزديکي بازار سبزي فروشان اين منطقه, براي تشييع پيکر سه تن از کشته شدگان انفجار خودرو بمبگذاري شده ديروز (پنجشنبه ۶بهمن) در اين مکان گردآمده بودند.
دستگيري و شکنجه و اعدام مخالفان خودکامگيهاي دولت مالکي و دخالتهاي تجاوزکارانه رژيم ايران در عراق و کشتار مردم بي گناه با انفجار خودروهاي بمبگذاري شده, از زمان خروج نيروهاي آمريکايي از عراق و به ويژه پس از ديدار مالکي از واشينگتن شتاب بسيار بيشتري به خود گرفته است.
از سوي ديگر، به نوشته روزنامه واشينگتن تايمز ۱۲دسامبر۲۰۱۱, اوباما در کنفرانس خبري مشترک با مالکي به خبرنگاران گفت: «وقتي نخست وزير عراق مي گويد منافع او در اين است که حاکميت عراق را حفظ کند و از دخالتهاي هر کشوري در عراق جلوگيري کند, گفته او را باور مي کند. او نشان داد که خواهان گرفتن تصميمات سختي به خاطر منافع ملي عراق است, حتي اگر باعث ايجاد مسائلي با همسايه اش [ايران] بشود». امااينکه دلسوزي و دغدغه مالکي براي منافع ملي و حفظ حاکميت عراق و ايجاد مانع و راهبند دربرابر دخالتهاي رژيم ايران در اين کشور چقدر ريشه در واقعيت دارد، امر ديگري است. همچنانکه ميزان پاي بندي مالکي به تعهدات مکتوبش به امريکا، در هنگام تحويل گيري مسؤليت حفاظت اشرف، که حفاظت و حقوق ساکنان اشرف را تضمين و رعايت خواهد کرد، امر ديگري است.
البته اين که عراق به «حياط خلوت رژيم ايران» تبديل شده, امر پنهاني نيست. حتي گاه خود همان آمران و عاملان کشتارها, بارها, بر زبان آورده اند. ازجمله, پاسدار سرلشکر جنايتکار قاسم سليماني, سرکرده نيروي تروريستي قدس سپاه پاسداران.
«ديلي تلگراف», ۱۳آذر۹۰: «قاسم سليماني، در سال ۲۰۰۸، طي پيامي به ديويد پترائوس, که در آن زمان فرمانده نيروهاي آمريکايي در عراق بود، اعلام کرد: “ژنرال پترائوس: شما بايد بدانيد من, قاسم سليماني، [فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران], سياست ايران را در عراق، لبنان، غزّه و افغانستان هدايت مي کنم. سفير ايران در بغداد نيز عضو نيروي قدس است. فردي هم که جايگزين او مي شود، مانند او, از اعضاي نيروي قدس است”».
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران در اطلاعيه يي به تاريخ اول بهمن۹۰ (۲۱ژانويه۲۰۱۲) در همين باره اعلام کرد: «پاسدار سرلشکر قاسم سليماني، سرکرده جنايتکار نيروي تروريستي قدس و يکي از نزديکترين افراد به خامنه اي، رهبر رژيم آخوندي، سه هفته پس از خروج نيروهاي آمريکايي از عراق پرده ها را کنار زد و ضمن تأکيد بر اين که رژيم آخوندي بر عراق و جنوب لبنان تسلّط دارد, تهديد کرد که از اين دو کشور براي جنگ با جامعه جهاني استفاده خواهد کرد. وي گفت “عراق و جنوب لبنان تحت اراده تهران و افکار آن قرار دارند” و رژيم آخوندي “اين قدرت را دارد که جنبشهايي به منظور ايجاد دولتهاي اسلامي در اين دو کشور جهت مبارزه با استکبار” به راه بيندازد... به اين ترتيب ترديدي باقي نمي ماند که همچنان که مقاومت ايران بارها اعلام کرده است، حاکم واقعي عراق نيروي تروريستي قدس و پاسدار قاسم سليماني است و دولت کنوني عراق دست نشانده فاشيسم ديني حاکم بر ايران و مجري اوامر آن است. همچنان که حمله و کشتار و محاصره ضدانساني ساکنان اشرف و پروژه زندان سازي در کمپ ليبرتي براي انتقال ساکنان اشرف به آن محل، به طور کامل توسط نيروي قدس طرّاحي و هدايت ميشود».
هنوز چند روزي بيشتر، از اين سخن آقاي اوباما ـ که دولت مالکي «الگوي دموکراسي» است ـ نگذشته بود که واشنگتن پست ۳۰آذر در سرمقاله اش چنين نوشت: «رئيسجمهور اوباما هفته گذشته به هنگام استقبال از نوري مالکي... درمورد نخستوزير عراق گفت او فراگيرترين دولت عراق تا اکنون را هدايت ميکند. آقاي مالکي، بهمحض بازگشت به بغداد، تلاشي مشابه يک کودتا عليه رهبران ارشد سني کشور را به راه انداخت... ضربه آقاي مالکي به شيوه اتّهامات جنايي عليه معاون رئيسجمهور, طارق الهاشمي, وارد آمد. هاشمي که خود سنّي است, به تلاش براي رسيدن به وحدت با رهبران شيعه معروف است. سه محافظ امنيتي آقاي هاشمي, که هفته گذشته بازداشت شدند، روز دوشنبه [۲۹آذر] در تلويزيون دولتي ... به اعمال تروريستي اعتراف کردند و مدّعي شدند که آقاي هاشمي آنها را هدايت کرده است. در اين ميان، آقاي مالکي از پارلمان خواست که به صالح المطلک, معاون نخستوزير، که او نيز سنّي ميباشد، رأي عدم اعتماد بدهد.
اعضاي العراقيه در پارلمان و وزيران کابينه با تعليق کار خود... به مالکي پاسخ دادند... نيروهاي امنيتي تحت کنترل آقاي مالکي، اماکن رهبران سنّي را در بغداد محاصره کردند...». سرمقاله واشينگتن پست با اين «پيام» پايان مي يابد: «پيام اين است که اتّحاد [آمريکا] نميتواند با يک دولت عراقي که يک برنامه فرقهيي را پيش ميبرد يا در پي قدرت استبدادي است, پايدار بماند».
بي مناسبت نيست که گوشه هايي از واقعيات موجود درعراق تحت حکومت مالکي را از زبان کساني که در ميانه گود طعم اين «دموکراسي» را مي چشند, بشنويم:
ـ ۲۹ آذر۹۰ (۲۰دسامبر۲۰۱۱) ـ تلويزيون الجزيره ـ طارق الهاشمي در يک کنفرانس مطبوعاتي گفت:... از ۲ماه پيش من از محاصره شدن در منطقه الخضرا رنج ميبرم، و در مقابل خانه ام تانکها و خودروهاي ويژه زره دار ايستاده اند و من معاون رئيسجمهور هستم و فرض بر اين است که من هم بخشي از امنيت عراق باشم و نه اينکه منبع خطري عليه منافع عموميباشم يا عليه آرامش مردمم... خانهام با تانکها محاصره شده است بدون اينکه علت را بدانم و بدون اينکه بدانم اين اقدامات از جانب چه کسي است و علت چيست، بعد تانکها رفتند روز بعد خودروها و افراد زرهي آمدند، و هر لحظه محاصره و فشار بيشتر شد تا اينکه ۲هفته گذشت و من توانستم از خانهام بيرون بروم... به زور به خانه ام وارد شدند و محافظانم را توقيف کردند و کارتهايشان را گرفتند, اسلحههايشان را گرفتند، اينها محافظان شخصي من در خانه و دفترم بودند... من بخدا قسم که تعجب ميکنم از اظهارات رئيسجمهور آمريکا اوباما که ميگويد که ما عراق را با يک کشور دموکراتيک ترک کرديم و قضائيه آن سالم است و شفّافيت وجود دارد و فسادي وجود ندارد. منظور رئيسجمهور آمريکا از اين سخنان چه بود؟ ... من بهعنوان معاون رئيسجمهور او را مورد خطاب قرار ميدهم درحاليکه خانه من امروز در محاصره تانکهاست. آقاي اوباما شما از کدام دموکراسي صحبت ميکنيد؟»
ـ اول دي (۲۲دسامبر): طارق الهاشمي در مصاحبه يي درباره دخالتهاي گسترده رژيم ايران در عراق گفت: «آنچه مرا متأسف کرده توصيف غيردقيق رئيسجمهور آمريکا درباره عراق فعلي است، آن هم بدون آن که به حجم دخالتهاي رژيم ايران در امور داخلي عراق اشاره کند. نيروهاي آمريکايي در حالي عراق را ترک کردند که رژيم ايران به طور همه جانبه و گسترده در امور عراق دخالت مي کند».
ـ ۳۰ژانويه (۱۰بهمن) - طارق الهاشمي در مصاحبه با تلويزيون سي.ان.ان, درباره مالکي گفت: «... قوه قضاييه در موضوع من درگير نبوده است. مالکي خودش، خانه و دفتر کار مرا از سه ماه قبل در محاصره قرار داده بود. [به دستور او] تمامي ورود و خروج افراد و کارتهاي شناسايي آنها را کنترل مي کردند و از آنها مي پرسيدند که براي چه مي خواهند طارق الهاشمي را ببينند؟ من صبور باقي مانده بودم با اين اميد که مالکي زماني رفتار معقولي پيدا خواهد کرد. و اوضاع به مرور زمان وخيم تر شد».
طارق الهاشمي در پاسخ اين پرسش گزارشگر سي.ان.ان, که «آيا شما مي گوييد که نوري مالکي درحال تبديل شدن به يک ديکتاتور است؟» گفت: «من چه توصيفي مي توانم در مورد يک تمرکز قدرت واقعي و جدّي به کار ببرم، مردم عادي عراق يا اتباع عادي آمريکايي چه مي توانند بگويند در مورد نخست وزيري که, فرمانده کل قوا، وزير دفاع، وزير کشور و رئيس اطلاعات و رئيس امنيت ملي است؟ ... در واقع ما داريم در جهت برپايي همان رژيمي که قبل از سال ۲۰۰۳ وجود داشت, حرکت مي کنيم... من به کساني که پشت تصميم گيريها هستند, هشدار مي دهم که آينده عراق تيره و تار است. آنها بايد به اين سؤال پاسخ بدهند که بر چه اساسي دولت آمريکا تصميم گرفت که در چنين روندي شرکت کند و تمامي هزينه ها را قبول کرد و سرانجام هم طرفي که [در عراق] داراي نفوذ است, ايران است, نه ايالات متحده آمريکا؟».
۵بهمن (۲۵ژانويه): دکتر صالح مطلک, از رهبران العراقيه و معاون نخست وزير در مصاحبه با تلويزيون الجزيره گفت: «... العراقيه به اين دليل دولت و مجلس را تحريم کرد, چون معتقد بود که خط مشي دولت فعلي و مشخصاً مالکي, خط مشي خطرناکي است. او در حال استقرار يک ديکتاتوري تک حزبي و خودکامه است. اين امري خطرناک است... رهبران سياسي بايد جايگزيني براي مالکي پيداکنند».
ـ ۶بهمن (۲۶ژانويه): صالح مطلک در مصاحبه با تلويزيون بغداد: «وقتي آمريکاييها بيرون رفتند, برخي از نيروهاي سياسي ديدند که اکنون فرصت آن رسيده که رقباي خودشان را در روند سياسي تصفيه کنند و حاکميت را در انحصار خود دربياورند. آمريکايي ها خيلي به آنچه که دموکراسي در عراق ميگفتند علاقمند بودند, ولي هيچ يک از آنچه را که براي عراقيان وعده داده بودند, محقق نکردند... مردم من دارند از گرسنگي مي ميرند, آنها در زير بار سرکوب و ستم زندگي مي کنند. مردم من در بدبختي و بيچارگي دست و پا مي زنند. در تلويزيون مي بينيم که روزانه دهها نفر از مردم عراق جلو چشمانمان کشته مي شوند. درعين حال از من مي خواهيد که در مقابل اين حرف که مي گويد ما در عراق يک دموکراسي نمونه و ممتاز ايجادکرده ايم, سکوت پيشه کنم؟... با تاٌسّف بسيار دولت ما با کمک اراده خارجي تشکيل شد و همچنان مساُله به وسيله اراده خارجي اداره مي شود و در نتيجه هنگامي که ما به اين اراده خارجي وصل نيستيم در اکثر مواقع نمي توانيم آنچه را که مي خواهيم محقّق کنيم زيرا اين اراده خارجي امروز به اعتراف خودش با زور بر اين کشور حاکم شده است...
با حکم دستگيري طارق الهاشمي, معاون رئيس جمهور, و حذف ضمني صالح مطلک, معاون نخست وزير, و تهديد و پيگرد استاندار و اعضاي شوراي استان ديالي ،«بدترين بحران سياسي» عراق آغازشد, و با کشتارهاي وحشيانه مخالفان و مردم بي گناه کوچه و بازار بغداد ادامه يافت. به نوشته نيويورک تايمز ۱۰بهمن (۲۹ژانويه): «از زمان خروج نيروهاي آمريکايي از عراق تا کنون, بيش از ۴۰۰ عراقي کشته شدند».
به گزارش سايت حقوق بشر ملل متحد در روز ۲۴ژانويه (۴بهمن), خانم ناوي پيلاي, کميسر عالي حقوق بشر ملل متحد, اعلام کرد: «اعدام ۳۴ تن, شامل دو زن در عراق براي او, سخت, تکان دهنده بود... اين افراد در ۱۹ژانويه (۲۹ دي) اعدام شدند. ... اين رقم, بسيار تکاندهنده است...» در همان روز اعلام اين خبر (۴بهمن) تلويزيون «الرافدين» اعلام کرد: «بر اثر انفجار دو خودرو بمبگذاري شده در شهرک صدر بغداد چهل و يک تن کشته و مجروح شدند. يک خودرو بمبگذاري شده ديگر در منطقه الشعله در بغداد منفجر شد و بيست تن کشته و مجروح به جاگذاشت». بنا به گزارش «الرافدين» در همين روز, ناظم الجبوري, يکي از رهبران شوراي بيداري عراق, در منطقه المنصور بغداد ترور شد. «نيروهاي بيداري, مخالف دخالتهاي رژيم ايران در عراق و فعاليت شبه نظاميان وابسته به اين رژيم هستند».
به گزارش همين تلويزيون, در روز جمعه ۷بهمن (۲۷ژانويه) بر اثر انفجار يک خودرو بمبگذاري شده در منطقه زعفرانيه در جنوب بغداد, سي و هشت تن کشته و پنجاه تن مجروح شدند. تلويزيون الجزيره در همين روز اعلام کرد انفجار خودرو بمبگذاري شده در زعفرانيه بغداد, در حالي رخ داد که جمعيت زيادي در نزديکي بازار سبزي فروشان اين منطقه, براي تشييع پيکر سه تن از کشته شدگان انفجار خودرو بمبگذاري شده ديروز (پنجشنبه ۶بهمن) در اين مکان گردآمده بودند.
دستگيري و شکنجه و اعدام مخالفان خودکامگيهاي دولت مالکي و دخالتهاي تجاوزکارانه رژيم ايران در عراق و کشتار مردم بي گناه با انفجار خودروهاي بمبگذاري شده, از زمان خروج نيروهاي آمريکايي از عراق و به ويژه پس از ديدار مالکي از واشينگتن شتاب بسيار بيشتري به خود گرفته است.
از سوي ديگر، به نوشته روزنامه واشينگتن تايمز ۱۲دسامبر۲۰۱۱, اوباما در کنفرانس خبري مشترک با مالکي به خبرنگاران گفت: «وقتي نخست وزير عراق مي گويد منافع او در اين است که حاکميت عراق را حفظ کند و از دخالتهاي هر کشوري در عراق جلوگيري کند, گفته او را باور مي کند. او نشان داد که خواهان گرفتن تصميمات سختي به خاطر منافع ملي عراق است, حتي اگر باعث ايجاد مسائلي با همسايه اش [ايران] بشود». امااينکه دلسوزي و دغدغه مالکي براي منافع ملي و حفظ حاکميت عراق و ايجاد مانع و راهبند دربرابر دخالتهاي رژيم ايران در اين کشور چقدر ريشه در واقعيت دارد، امر ديگري است. همچنانکه ميزان پاي بندي مالکي به تعهدات مکتوبش به امريکا، در هنگام تحويل گيري مسؤليت حفاظت اشرف، که حفاظت و حقوق ساکنان اشرف را تضمين و رعايت خواهد کرد، امر ديگري است.
البته اين که عراق به «حياط خلوت رژيم ايران» تبديل شده, امر پنهاني نيست. حتي گاه خود همان آمران و عاملان کشتارها, بارها, بر زبان آورده اند. ازجمله, پاسدار سرلشکر جنايتکار قاسم سليماني, سرکرده نيروي تروريستي قدس سپاه پاسداران.
«ديلي تلگراف», ۱۳آذر۹۰: «قاسم سليماني، در سال ۲۰۰۸، طي پيامي به ديويد پترائوس, که در آن زمان فرمانده نيروهاي آمريکايي در عراق بود، اعلام کرد: “ژنرال پترائوس: شما بايد بدانيد من, قاسم سليماني، [فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران], سياست ايران را در عراق، لبنان، غزّه و افغانستان هدايت مي کنم. سفير ايران در بغداد نيز عضو نيروي قدس است. فردي هم که جايگزين او مي شود، مانند او, از اعضاي نيروي قدس است”».
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران در اطلاعيه يي به تاريخ اول بهمن۹۰ (۲۱ژانويه۲۰۱۲) در همين باره اعلام کرد: «پاسدار سرلشکر قاسم سليماني، سرکرده جنايتکار نيروي تروريستي قدس و يکي از نزديکترين افراد به خامنه اي، رهبر رژيم آخوندي، سه هفته پس از خروج نيروهاي آمريکايي از عراق پرده ها را کنار زد و ضمن تأکيد بر اين که رژيم آخوندي بر عراق و جنوب لبنان تسلّط دارد, تهديد کرد که از اين دو کشور براي جنگ با جامعه جهاني استفاده خواهد کرد. وي گفت “عراق و جنوب لبنان تحت اراده تهران و افکار آن قرار دارند” و رژيم آخوندي “اين قدرت را دارد که جنبشهايي به منظور ايجاد دولتهاي اسلامي در اين دو کشور جهت مبارزه با استکبار” به راه بيندازد... به اين ترتيب ترديدي باقي نمي ماند که همچنان که مقاومت ايران بارها اعلام کرده است، حاکم واقعي عراق نيروي تروريستي قدس و پاسدار قاسم سليماني است و دولت کنوني عراق دست نشانده فاشيسم ديني حاکم بر ايران و مجري اوامر آن است. همچنان که حمله و کشتار و محاصره ضدانساني ساکنان اشرف و پروژه زندان سازي در کمپ ليبرتي براي انتقال ساکنان اشرف به آن محل، به طور کامل توسط نيروي قدس طرّاحي و هدايت ميشود».
هنوز چند روزي بيشتر، از اين سخن آقاي اوباما ـ که دولت مالکي «الگوي دموکراسي» است ـ نگذشته بود که واشنگتن پست ۳۰آذر در سرمقاله اش چنين نوشت: «رئيسجمهور اوباما هفته گذشته به هنگام استقبال از نوري مالکي... درمورد نخستوزير عراق گفت او فراگيرترين دولت عراق تا اکنون را هدايت ميکند. آقاي مالکي، بهمحض بازگشت به بغداد، تلاشي مشابه يک کودتا عليه رهبران ارشد سني کشور را به راه انداخت... ضربه آقاي مالکي به شيوه اتّهامات جنايي عليه معاون رئيسجمهور, طارق الهاشمي, وارد آمد. هاشمي که خود سنّي است, به تلاش براي رسيدن به وحدت با رهبران شيعه معروف است. سه محافظ امنيتي آقاي هاشمي, که هفته گذشته بازداشت شدند، روز دوشنبه [۲۹آذر] در تلويزيون دولتي ... به اعمال تروريستي اعتراف کردند و مدّعي شدند که آقاي هاشمي آنها را هدايت کرده است. در اين ميان، آقاي مالکي از پارلمان خواست که به صالح المطلک, معاون نخستوزير، که او نيز سنّي ميباشد، رأي عدم اعتماد بدهد.
اعضاي العراقيه در پارلمان و وزيران کابينه با تعليق کار خود... به مالکي پاسخ دادند... نيروهاي امنيتي تحت کنترل آقاي مالکي، اماکن رهبران سنّي را در بغداد محاصره کردند...». سرمقاله واشينگتن پست با اين «پيام» پايان مي يابد: «پيام اين است که اتّحاد [آمريکا] نميتواند با يک دولت عراقي که يک برنامه فرقهيي را پيش ميبرد يا در پي قدرت استبدادي است, پايدار بماند».
بي مناسبت نيست که گوشه هايي از واقعيات موجود درعراق تحت حکومت مالکي را از زبان کساني که در ميانه گود طعم اين «دموکراسي» را مي چشند, بشنويم:
ـ ۲۹ آذر۹۰ (۲۰دسامبر۲۰۱۱) ـ تلويزيون الجزيره ـ طارق الهاشمي در يک کنفرانس مطبوعاتي گفت:... از ۲ماه پيش من از محاصره شدن در منطقه الخضرا رنج ميبرم، و در مقابل خانه ام تانکها و خودروهاي ويژه زره دار ايستاده اند و من معاون رئيسجمهور هستم و فرض بر اين است که من هم بخشي از امنيت عراق باشم و نه اينکه منبع خطري عليه منافع عموميباشم يا عليه آرامش مردمم... خانهام با تانکها محاصره شده است بدون اينکه علت را بدانم و بدون اينکه بدانم اين اقدامات از جانب چه کسي است و علت چيست، بعد تانکها رفتند روز بعد خودروها و افراد زرهي آمدند، و هر لحظه محاصره و فشار بيشتر شد تا اينکه ۲هفته گذشت و من توانستم از خانهام بيرون بروم... به زور به خانه ام وارد شدند و محافظانم را توقيف کردند و کارتهايشان را گرفتند, اسلحههايشان را گرفتند، اينها محافظان شخصي من در خانه و دفترم بودند... من بخدا قسم که تعجب ميکنم از اظهارات رئيسجمهور آمريکا اوباما که ميگويد که ما عراق را با يک کشور دموکراتيک ترک کرديم و قضائيه آن سالم است و شفّافيت وجود دارد و فسادي وجود ندارد. منظور رئيسجمهور آمريکا از اين سخنان چه بود؟ ... من بهعنوان معاون رئيسجمهور او را مورد خطاب قرار ميدهم درحاليکه خانه من امروز در محاصره تانکهاست. آقاي اوباما شما از کدام دموکراسي صحبت ميکنيد؟»
ـ اول دي (۲۲دسامبر): طارق الهاشمي در مصاحبه يي درباره دخالتهاي گسترده رژيم ايران در عراق گفت: «آنچه مرا متأسف کرده توصيف غيردقيق رئيسجمهور آمريکا درباره عراق فعلي است، آن هم بدون آن که به حجم دخالتهاي رژيم ايران در امور داخلي عراق اشاره کند. نيروهاي آمريکايي در حالي عراق را ترک کردند که رژيم ايران به طور همه جانبه و گسترده در امور عراق دخالت مي کند».
ـ ۳۰ژانويه (۱۰بهمن) - طارق الهاشمي در مصاحبه با تلويزيون سي.ان.ان, درباره مالکي گفت: «... قوه قضاييه در موضوع من درگير نبوده است. مالکي خودش، خانه و دفتر کار مرا از سه ماه قبل در محاصره قرار داده بود. [به دستور او] تمامي ورود و خروج افراد و کارتهاي شناسايي آنها را کنترل مي کردند و از آنها مي پرسيدند که براي چه مي خواهند طارق الهاشمي را ببينند؟ من صبور باقي مانده بودم با اين اميد که مالکي زماني رفتار معقولي پيدا خواهد کرد. و اوضاع به مرور زمان وخيم تر شد».
طارق الهاشمي در پاسخ اين پرسش گزارشگر سي.ان.ان, که «آيا شما مي گوييد که نوري مالکي درحال تبديل شدن به يک ديکتاتور است؟» گفت: «من چه توصيفي مي توانم در مورد يک تمرکز قدرت واقعي و جدّي به کار ببرم، مردم عادي عراق يا اتباع عادي آمريکايي چه مي توانند بگويند در مورد نخست وزيري که, فرمانده کل قوا، وزير دفاع، وزير کشور و رئيس اطلاعات و رئيس امنيت ملي است؟ ... در واقع ما داريم در جهت برپايي همان رژيمي که قبل از سال ۲۰۰۳ وجود داشت, حرکت مي کنيم... من به کساني که پشت تصميم گيريها هستند, هشدار مي دهم که آينده عراق تيره و تار است. آنها بايد به اين سؤال پاسخ بدهند که بر چه اساسي دولت آمريکا تصميم گرفت که در چنين روندي شرکت کند و تمامي هزينه ها را قبول کرد و سرانجام هم طرفي که [در عراق] داراي نفوذ است, ايران است, نه ايالات متحده آمريکا؟».
۵بهمن (۲۵ژانويه): دکتر صالح مطلک, از رهبران العراقيه و معاون نخست وزير در مصاحبه با تلويزيون الجزيره گفت: «... العراقيه به اين دليل دولت و مجلس را تحريم کرد, چون معتقد بود که خط مشي دولت فعلي و مشخصاً مالکي, خط مشي خطرناکي است. او در حال استقرار يک ديکتاتوري تک حزبي و خودکامه است. اين امري خطرناک است... رهبران سياسي بايد جايگزيني براي مالکي پيداکنند».
ـ ۶بهمن (۲۶ژانويه): صالح مطلک در مصاحبه با تلويزيون بغداد: «وقتي آمريکاييها بيرون رفتند, برخي از نيروهاي سياسي ديدند که اکنون فرصت آن رسيده که رقباي خودشان را در روند سياسي تصفيه کنند و حاکميت را در انحصار خود دربياورند. آمريکايي ها خيلي به آنچه که دموکراسي در عراق ميگفتند علاقمند بودند, ولي هيچ يک از آنچه را که براي عراقيان وعده داده بودند, محقق نکردند... مردم من دارند از گرسنگي مي ميرند, آنها در زير بار سرکوب و ستم زندگي مي کنند. مردم من در بدبختي و بيچارگي دست و پا مي زنند. در تلويزيون مي بينيم که روزانه دهها نفر از مردم عراق جلو چشمانمان کشته مي شوند. درعين حال از من مي خواهيد که در مقابل اين حرف که مي گويد ما در عراق يک دموکراسي نمونه و ممتاز ايجادکرده ايم, سکوت پيشه کنم؟... با تاٌسّف بسيار دولت ما با کمک اراده خارجي تشکيل شد و همچنان مساُله به وسيله اراده خارجي اداره مي شود و در نتيجه هنگامي که ما به اين اراده خارجي وصل نيستيم در اکثر مواقع نمي توانيم آنچه را که مي خواهيم محقّق کنيم زيرا اين اراده خارجي امروز به اعتراف خودش با زور بر اين کشور حاکم شده است...
عبد العلي معصومي
پنجشنبه، ۱۳ بهمن ۱۳۹۰ / ۰۲ فوريه ۲۰۱۲
http://www.hambastegimeli.com/-سايت همبستگي ملي