۱۳۹۰ اردیبهشت ۲, جمعه

اندر احوالات و کمالات ثقه الاسلام (*) بي بي سي دامت برکاته

سابقه خوش خدمتي بخش فارسي بنگاه سخن! پراکني دولت فخيمه! به دارالخلافه جهل و جنايت آخوندي، به سال هاي دور بر مي گردد، اما در حافظه سياسي و اجتماعي ايرانيان امدادگري آن به اين طايفه واپسگرا در زمان حکومت ملي دکتر محمد مصدق و روي کار آمدن باند مافيايي آخوندها در بهمن پنجاه وهفت، به شکل ويژه اي عمده و پررنگ مي باشد و پس از آن هم در رابطه با مبارزه مردم عليه خلافت آخوندي فراتر از چوب زير بغل براي بقاي آن به ميدان آمده و به ايفاي نقش ناجي رژيم پرداخته است، وجه ديگر اين امدادرساني ولايي دشمني اين «بنگاه» خوشنام! با مقاومت و نيروي محوري آن؛ سازمان مجاهدين خلق ايران بوده که تا امروز مستمر و پايدار ادامه داشته، خوش خدمتي اين «بنگاه»داران خوش آوازه، نه فقط در باور انديشمندان ايران زمين همانند سراينده بلند آوازه، زنده ياد؛ احمد شاملو که «بي بي سي» را مخفف بي پرنسيب ترين، بي حياترين سانسورچي معنا و تصوير کرده بود، بلکه در بين توده هاي مردم نيز به خوشنامي! و گفتار و پندار و کردار نيک! شهره مي باشد، دکتر محمود اکرامي از استادان دانشگاه مشهد در کتاب: مردم شناسي و اصطلاحات خودماني؛ که پژوهش مردم شناختي در اصطلاحات جوانان مي باشد (چاپ سوم، نشر ايوار؛ مشهد سال ۱۳۸۵) در بخش واژه نامه، صفحه يکصد و سي و هشت «بي بي سي» را که در بين مردم به ويژه جوانان به عنوان متلک و ريشخند مورد استفاده قرار مي گيرد اين گونه معنا مي کند: خبرکِش/ جاسوس/ آنتن، وبه عنوان شاهد: بي بي سي داره مياد، حواستون باشه اشکل (مشکل) درست نکنه. که نشان دهنده انس و الفت ايرانيان به اين «بنگاه»خوش سابقه! و بي طرف! مي باشد. يکي دوسال پيشتر، عناصر اجرايي اين «بنگاه» براي علم کردن دفتر تلويزيوني خود در زير خيمه نظام ولايت، در نشيب ذلت و پستي براي گرفتن پروانه به صد زبان در گوش آخوندها مي خواندند که؛ تمام عناصر، دم و دستگاه تلويزيون افرادي خواهند بود که هيچ اختلافي و زاويه اي با رژيم ندارند واز مخالفين و معاندين نظام مقدس نمي باشند.
در مورد هم پيماني آخوند ها و «بنگاه» مربوطه و صاحب کاران دانه درشت آن عليه مقاومت، توجه تان را به تعهد ننگين حجت الاسلام مستر «جک استرا» با آخوندها براي بمبباران قرارگاه هاي مقاومت در خاک عراق، منعقد و به اجرا در آمد جلب مي کنم.
اما اين بار اين «بنگاه» سرسپرده نظام اهريمني ولايت پس از کشتار ددمنشانه زنان و مردان قهرمان «اشرف» و به خاک و خون کشيدن صد ها مجاهد ديگر توسط ايادي جنايت پيشه «مالکي» دژخيم، به فرموده حاکمان تهران رکورد ديگري در سرسپردگي و فرمانبرداري از دشمنان ايران زمين، عليه مقاومت گلگون پيکر ميهن، با به صحنه آوردن تني چند خودفروخته از قماش خود؛ رقم زد که هيچگاه از حافظه ايراني و ايران پاک نخواهد شد، گردانندگان بيگانه اين «بنگاه» جعل و دروغ و توطئه، آنچه که فرموده؛است مي کنند، اما آنان که در ظاهر شناسنامه ايراني در جيب يا کيف خود دارند براي تامين معاش خفيف و خائنانه خود چگونه تن به اين ننگ و ذلت داده اند!؟
اما آنچه که به مقاومت ايران زمين برمي گردد پيگيري مبارزه با اختاپوس جهل و جنايت که بر ميهن چنگ انداخته مي باشد، که اشرفيان دلير و سرفراز در نمونه اي حماسي در مقابل عمله و اکره تا دندان مسلح ارتجاع با دستان تهي از هر نوع سلاح و سنگ، سينه سپر کرده و آنها را در مقابل چشمان آزادگان گيتي به خاک ذلت و رسوايي کشيدند و حمايت گسترده و بي سابقه اي را در حمايت از حقوق به حق خود و عليه رژيم آخوندي را سبب شدند، خوش خدمتي «بنگاه» خوشنام، به قول قديمي ها؛ آب به ريسمان کردن و يا آب در قفس کردن است، همه ياران مقاومت و عناصر آن همچون هم ميهنانمان در ايران زمين، به دشمن بي امان، بيابيا مي گويند.
محمد بهروزي ـ
پنج‌شنبه، ۰۱ اردي‌بهشت ۱۳۹۰ / ۲۱ آوريل ۲۰۱۱


(*)ثقه: در فرهنگ معين، مورد وثوق، اطمينان، و معتمد، معني گشته است، و آگاهانه سرنويس اين نوشته به شيوه نگارش آخوندي رقم زده شده است تا سنخييت «بنگاه» مربوطه بهتر ادا شود.