۱۳۹۱ فروردین ۲۲, سه‌شنبه

۱۹ فروردين و آيندۀ مقاومت ملي- اسماعيل محدث




اگر در شناخت دنائت رژيم ولايت فقيه هر روز مرزي تازه باز مي شود و ما فصلي تازه در وجود اين هويت عقب افتاده و شرکايش در هر شکل و لباس کشف مي کنيم، اما چيزي به واقع چشمها را خيره مي کند عنصر مبارز مجاهد خلق است که با پاکي ايدئولوژيک در تاريکي مطلق راه باز مي کند و با ارادۀ مبارزاتي و دفاع تمام عيار، از حيثيت انساني دفاع مي کند. داستان زيباي مبارزه و مقاومت تاريخي مردم ايران، باري از ستار خان و ميرزا کوچک و مصدق به دورۀ ما رسيد تا نسلي که با بدعت محمد حنيف نژاد پا به ميدان مبارزه گذاشت در مقابل وظيفۀ تاريخي اش سر بلند بماند. اگرچه خميني دجال بدترين بلا را بر سر انقلاب شکوهمند ضدسلطنتي آورد اما در يک بزنگاه تاريخي نسلي با رجوي حرکت آغاز کرد و رشد نمود و جريان پيشرفت انقلاب نوين را در زيباترين سرزمين در جاده اي قرار داد که آيندۀ روشن آنرا مي توان به خوبي مشاهده کرد. آزادي که مردم ما از يک قرن پيش بدنبال آن بودند و به خاطر آن چه بسيار سرها که به بالاي دار رفت، چنان دشمني را در طرفهاي بومي و اجنبي گشود که براي مبارزه کردن مي بايست انساني دگر شد. و مجاهدين که مرد ميدان اين مبارزه بودند انساني دگر شدند و در تداومي سيال و خودآگاه با رهبري اشان مقاومت تمام عيار را کشف کرده و آنرا با سربلندي وارد ميدان مبارزۀ روزمره اشان کردند. فقط با توجه به اين امر است که صدهزار اعدامي، بمب هاي غير دمکراتيک کشورهاي مدرن و سيل سرسام آور تهمتهاي متنوع نه تنها سازمان مجاهدين را از پاي در نياورد بلکه امروز آنرا در ميان بهت و اکراه ارباب دنيا در مداري بالابلند جاي داد. اگر با شهر اشرف و ساکنان آن غير انساني ترين رفتار را کردند، اما شهروندان سلحشور اين شهر زيبا چنان درسي به تاريخ عرضه داشتند که ملت بزرگ ايران مي تواند تا ابد سربلند بماند. اگر محمد حنيف نژاد در مقابل مرگ و تسليم شک نکرد وبراي سازمانش آبرو خريد، امروز فرزندانش با رهبري رجوي براي ملت ايران و براي انسانيت آبرو ذخيره کرد و در فصلي نو ثابت کرد که اين نسل به چيزي کمتر از آزادي وطن و مردم محبوبش رضايت نخواهد داد. امروز مفلساني که مي خواهند قهرمانان مجاهد خلق در ميان ديوارهاي قطور و بلند و بدترکيب ليبرتي محسور کنند حتما خودشان هم به چشم مي بينند که آب در هاون مي کوبند، جرا که آوازۀ اين جماعت هر مرزي را گذرانده و امروز کساني به نا حق اسم سازمان را در ليست سياه کردند در موضعي ضعيف و خنده دار از دادگاه فدرال مي خواهند که سکوت و مدارا کند و بر حق سازمان مجاهدين پا بگذارد. چه کسي آينده دارد صبا و يا باتلرو کوبلر. آيا کسي هست که شک کند که آيندۀ مقاومت ايران کدام است و آيندۀ مالکي و خامنه اي کدام. در تاريخ معاصر هرگز مقاومتي با اين همه مشکلات داخلي و خارجي برخورد نداشت اما اگرچه معاندين مقاومت ملي از هيچ دناعتي فرو گذار نکردند سازمان مجاهدين خلق ايران با بضاعتي خيره کننده از پس مشکلات کمر شکن برآمد و راه را نشان داد و باز کرد. خون پاک صبا، عنصر رزمنده و آگاه و کلماتي که دقيقا با نفس آخر از جانش خارج شدند:" ما تا آخر ايستاده ايم . ما تا آخرش مي ايستيم !" به همراه خون گرم همرزمانش در اشرف صداي خروش انقلاب نوين مردم ايران را به گوشهاي سنگين نيز فرو کردند. سياست نواستعماري ديگر توان استقامت در برابر مقاومت ناب و تمام عيار مجاهدين اشرفي را نخواهد داشت. قيمتي که رزمنگان سلحشور اشرفي براي نگهداري مقاومتشان دادند در ذهن جا نمي گيرد. رهبري مريم رجوي براي به کرسي نشاندن حرف حق مقاومت ملي براستي اعجاب انگيز است. اما نمي شود انکار کرد که ما، به برکت رهبري و مبارزه، از تنگه اي تاريخي گذر کرده ايم. اگرچه ننگ رژيم منحوس ولايت فقيه و شرکايش به آساني پاک نخواهند شد و ما امروز هنوز گردنه هاي صعب العبوري را بايد رد کنيم. اما مقاومت ملي ما در مدراي مترقي راه آزادي ايران در معرض ديد همه قرار داده است. از عکس العمل نيروهاي ميرا، در هر لباس و رنگ و کرسي، بر عليه نيروي مترقي و اصلي مقاوت ملي اصلاَ نبايد تعجب کرد. همۀ نيروهاي دخيل در سرنوشت کشورمان ايران بايد راه مقاومت ملي نگاه کنند. حملۀ هولناک به شهر اشرف در ۱۹ فروردين اگرچه نمايش اوج وحشيگري انسانهاي آدمخوار مسخ شده با ايدئولوژي ارتجاعي بود اما از آن طرف مقاومت خالص انسانهاي ديگر با ايدئولوژي مترقي را نيز در معرض ديد قرار داد و آيندۀ اين زيباترين وطن را ترسيم نمود. با سر تعظيم به خاک پاي شهداي قهرمان و رزمنگان حاضر ميدان چنگ ۱۹ فروردين.
۱۹ فروردين ۹۱