۱۳۹۴ مهر ۱۸, شنبه

بر كودكان ميهن ما چه ميگذرد؟!

نيش عقرب نه از ره كين است
 اقتضاي طبيعتش اين است
 در جامعة خميني زده كه قانون جنگل و بربريت در آن حكمفرماست, معيارهاي ارزشگذاري را افرادي تعيين ميكنند, كه در وحشيگري, ظلم و قساوت بر مردم هيج حد و مرزي نمي

شناسند. به راستي در قاموس ايدئولوژي متحجّر و ارتجاعي آخوندي, انسان, چگونه تفسير ميشود؟ جوهره وجودي انسان چيست؟ 
در نظرگاه آخوندهاي ضدفرهنگ, انسان موجودي است گناهكار, بدون اراده و اختيار, كه تابع شرايط موجود, يعني شرايط تحميل شده از جانب آخوندهاي پست و فرومايه هستند, بدون داشتن نقشي در تغيير و اجبارات ضدانساني موجود. شرايطي كه بر كودكان ميهن ما تحميل شده, تا حدي در رديف ستمي است كه زنان جامعه ما به آن گرفتارند. متأسفانه وضعيت مصيبت باري كه بر روح, جسم و زندگي كودكان ميهنمان چون بختكي سنگيني ميكند, نه تنها به فراموشي سپرده شده است, بلكه چشمانداز روشني هم تا اين رژيم ضد انساني هست, وجود ندارد و روزبه روز بر ابعاد فاجعه افزوده ميشود. 
 مگر كودكان حقوقي دارند!؟
 در ايران, وضعيت كودكان فاجعه بار است. بسياري از آنان قرباني اختلافات خانوادگي, ازدواج و كار اجباري, اعتياد و فقر, فحشا و… ميگردند. زندگي بسياري از كودكان در حكومت ضد انساني آخوندي بيش از هر چيز به كابوس شباهت دارد(براساس نشريه جنبش عليه نژادپرستي و براي دوستي خلقها «مراپ» در اوت, سپتامبر2005).
«ابتدايي ترين حقوق ايرانيان, اعم از بزرگسالان يا كودكان به طور سيستماتيك در ديكتاتوري مذهبي كه بيش از 25سال است, بر ايران حكومت ميكند, پايمال ميشود. ايران در سال1993 بهكنوانسيون بينالمللي حقوق كودك پيوست. با اين شرط كه ”مفاد كنوانسيون حاضر قابل اجراست مشروط بر آن كه با حقوق اسلامي و قوانين داخلي مغايرت نداشته باشد”. 
 تحفيظ مزبور با كنوانسيون در تضاد آشكار است, چرا كه كنوانسيون تصريح ميكند: ”هيج گونه تحفيظ كه با موضوع و هدف كنوانسيون حاضر مغايرت داشته باشد مجاز نخواهد بود”.


كودكان قربانيان بهره كشي و استثمار
بنا به گزارش يونيسف: وضعيت اقتصادي مردم ايران فاجعهبار و كودكان نخستين قربانيان اين وضع هستند. برخي خانواده ها كودكان خود را ميفروشند, سوءتغذيه و فقدان بهداشت و مراقبتهاي پزشكي بيداد ميكند. شمار كودكاني كه ميتوانند به كودكستان بروند از 15درصد كمتر است.
هزاران كودك خياباني و فراري هستند كه در اطراف ايستگاههاي قطار, اتوبوسهاي شهرهاي بزرگ پرسه ميزنند. سركردگان رژيم از حضور روزافزون دختر بچگان10, 12ساله در بين كودكان خياباني سخن ميگويند. كودكان مزبور كه با انواع مخاطرات روبهرو هستند, طعمه شكارچيان كودك و قاچاقچيان مواد مخدر و … محسوب مي شوند.
 كودك آزاري
 زير فشار خردكننده مشكلات اقتصادي و معيشتي, كمبودها, بيكاري و نداري از يكطرف و سركوب وحشيانه از طرف ديگر, كه بر گُرده مردم محروم ايران سنگيني ميكند, فجايع اجتماعي در ابعاد وسيع و به اشكال مختلف در حاكميت قرون وسطايي آخوندي نمايان ميشود كه هركدام از آنها مصيبت هاي جانسوز و غما نگيزي دارد. كودك آزاري مقولة هولناكي است كه بعضي از خانواده ها روي كودكان خود اعمال ميكنند. فشار زندگي باعث به وجود آوردن استرس, عصبانيت هاي مستمر و بيماريهاي رواني و روحي ميشود. طبق گفته هاي سر دمداران رژيم: «بيش از 10ميليون بيمار روحي و رواني در ايران وجود دارد». 
 روزنامه آفتاب يزد رژيم 

«در هر دو روز يك كودك آزاري حاد, 180مورد كودك آزاري حاد در سال گذشته وجود داشته است».

پدر و مادري كه كودك خود را شكنجه ميكنند يا او را به قتل ميرسانند يا مي فروشند, به چه مي انديشند؟ آخوندهاي رذل, كينه ورزي و انتقامجويي را ترويج ميكنند و فشارهاي ناشي از فقر اقتصادي و گرسنگي را بر خانوادههاي محروم تحميل ميكنند. حتماً مردم محروم ميدانند, كه ريشه بهوجود آمدن اين بلاها را فقط در اين حاكميت ضدانساني و ضعيف كش بايد جستجو كرد. براي اين رژيم تبهكار و جاني تفاوتي بين كودك, نوجوان, جوان و سالخورده نيست. همه تحت فشار و سركوب مستمر قرار دارند. اما خيانت و جنايتي كه اين آخوندهاي كثيف, بر كودكان ايران رواميدارند و آيندهسازان كشور را در چنبره فجايع و ناهنجاريهاي اجتماعي فرو ميبرند, در هيچ كجاي تاريخ سراغ نداريم. پرواضح است تا اين رژيم سفاك بر اريكه قدرت تكيه زده, هيج بهبودي 

در جهت از بين رفتن اين بلاها متصور نيست و تنها راه براي خلاصي از اين مشكلات همانا سرنگوني اين آخوندهاي شياد و جنايتكار است. 


محمود نيشابوري