در بامداد سرخ ۱۹ بهمن سال ۱۳۶۰ سرداران و طلایه دارانی جنگاور و مغرور خلق را بر شانه های بلند خود نشاندند تا زخم عمیق خنجر خیانت به اعتمادشان را التیام بخشند.
انقلابیون بزرگ و سمبلها و سرداران اصیل تاریخی، از آنرو جاودانه و فراموشیناپذیرند که از یک طرف ریشه در واقعیترین و ضروریترین الزامهای تاریخی و انقلابی دوران خود دارند و در مسیر تکامل اجتماعی، مبرمترین خواستهای توده های زحمتکش و طبقات بالنده جامعه را نمایندگی میکنند، و از طرف دیگر، بنبستها را درهم میشکنند و با زندگی و شهادت خود رمز رهایی و راه پیروزی بر مرتجعین و دشمنان خلق را به تودههای مردم و نسل معاصر خود عرضه میکنند. چنین است که هرچه زمان میگذرد قدر و شأن سمبلها و پیشتازان صدیق خلق، بیشتر بارز و آشکار میشود و آگاهترین و فداکارترین فرزندان خلق با شور و اشتیاق بیشتر در راه سمبلها و پیشتازان راستین خود قدم میگذارند و در بزرگداشت آنان سر از پا نمیشناسند.
در این مسیر که همانا مسیر تعمیق انقلاب و درخشش روزافزون والاترین ارزشهای عقیدتی و فرهنگی آن است، هر کس که حق سمبلها و سرداران انقلاب را بهجا آورد البته سرفراز و رستگار میشود و هر آن کس که با مرجح شمردن منافع پست و حقیر فردی و یا گروهی بر این حق بزرگ پای گذارد، به حکم قانونمندیهای خدشه ناپذیر تکامل، جز سقوط و انحطاط، فرجامی نمییابد. چرا که پیشتازان بزرگ انقلابی، نه افرادی تنها، بلکه تجسم اهداف و ارزشهای خلق و انقلاب، و سمبل رنج و خون همه زنان و مردان قهرمانی هستند که در راه آن با تمام هستی و نیروی خلاق انسانی خود جنگیدهاند و جان باختهاند… سمبل شرف و افتخار زن انقلابی مجاهد خلق، اشرف رجوی و سردار شهید آزادی، موسی خیابانی که با شهادت خود در میدان بزرگترین مقاومت انقلابی سازمانیافته در تاریخ ایران، رنج و خون دههاهزار شهید سرفراز را در بالاترین سطوح عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین گره زدند؛ از والاترین و برجستهترین سمبلهای مبارزات تاریخی مردم و میهن ما به شمار میروند.
آنان از پیشتازان و پرچمدارانی بودند که در تاریخ معاصر میهن ما مبرمترین خواستهای خلق را نمایندگی کردند، از کوران مبارزه مسلحانه انقلابی با دو نظام دیکتاتوری ضدخلقی سرفرازانه گذشتند و در حماسه عقیدتی و میهنی عاشورای مجاهدین در ۱۹ بهمن۱۳۶۰، منطق حسینی «فدای حداکثر» و مقاومت و پاکبازی تمامعیار را به مثابه رمز رهایی و راهگشای پیروزی بر رژیم دجال و ضدبشری خمینی، به بُرّاترین وجه و در وسیعترین ابعاد به خلق قهرمان ایران و رشیدترین فرزندان آن آموختند. منطقی که از ۳۰ خرداد۶۰ به فرمان و تحت رهبری عقیدتی و سیاسی مسعود به کار افتاد و هر چه زمان میگذرد بیشتر روشن میشود که، بدون آن، معادلات کنونی میهن ما دگرگونه میشد، انقلاب و ارتجاع، آنهم در شرایطی که خمینی در رأس ارتجاع، به سالوس و ریا، خرقه انقلاب بر تن کرده بود، همانند نور و ظلمت درهم آمیخته میماند و البته بدون تمیز و تعمیق مرزبندیهای انقلاب، پیشرفت در جاده تابناک «آزادی»و دستیافتن به ثمره شفابخش «رهایی» میسر نمیگردید. با همین منطق «فدای حداکثر» و با تقدیم فدیههای عظیمی همچون موسی و اشرف بود که مجاهدین «بهای ایدئولوژیکی» مبارزه انقلابی با مهیبترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران را به تمام و کمال پرداختند و جاده پرسنگلاخ پیروزی را گشودند.
از گزارش سردار خیابانی به برادر مجاهد مسعود رجوی
یادت هست که در مقطع ۳۰خرداد در حضور خودت تصمیم گرفتیم که حتی اگر ما یک عاشورا در پیش داشته باشیم و تمام سازمان را نیز فدا و قربانی کنیم نباید در روز موعود در انجام تعهداتی که در قبال خلق و انقلاب داریم درنگ و تردید کنیم و خداینکرده به سرنوشت حزب توده دچار شویم؟ و اکنون ما در شرایطی هستیم که از آن آزمایش تاریخی با موفقیت گذشتهایم و از این نظر برای همیشه اصالت و سربلندی خود را در تاریخ ثبت کردهایم …
اکنون چشم امید اکثریت تودههای مردم به سازمان است. امیدوارم که خداوند، ما را هرچه بیشتر شایسته این امید و اعتماد مردم و همچنین شایسته پیروزیهای بزرگتر آینده بکند .
…البته معلوم است که حضور تو در خارج کشور در کسب این پیروزیها نقش تعیینکنندهیی داشته است، وگرنه در غیر اینصورت و با محدودیتهایی که در داخل کشور وجود دارد، یعنی در فضای اختناق و استبداد قرون وسطایی و سرکوب و قهر ضدانقلابی که خمینی در داخل کشور ایجاد کرده، ما هرگز قادر به این پیشرفتهای درخشان و بینظیر سیاسی نمیشدیم و من و بچههای دیگر، هر روز که میگذرد به اهمیت وجود تو در خارج، بیشتر پی میبریم و از اینکه در برابر مخالفتهای تو تسلیم نشدیم و تصمیم به عزیمت تو به خارج گرفتیم خوشحالتر و راضیتر از پیش هستیم …
ما واقعاً مسیر پرشکوهی را طی کردهایم و آینده پرشکوهتری هم درپیش داریم. وقتی چشم را از این گذشتهی سراسر رنج و تلاش و شکوه و عظمت، به آینده برگردانیم، قاعدتاً چیزی جز پیروزیهای بازهم بزرگتر در طریق انجام رسالتهای عظیمتر نخواهیم دید. انشاءالله خداوند ما را بدینهمه، شایسته گرداند و تو را هم که در این جریان غرورآفرین، نقش تعیینکننده و نقش رهبری داشتهای برای سازمان و مردم ما حفظ کند .
در این مسیر و با پرداخت یک چنین بهایی بود که جانمایه اصلی مقاومت از گزند تیرهای زهرآگین دشمن دجال و خونخوار محفوظ ماند، جانشین انقلابی و مردمی شکل گرفت، راه صلح و آزادی هموار شد و خلق ما به ارتش آزادیبخش ملی، این «گنجینه عظیم میهنی و سرمایه آزادی و استقلال و تمامیت وطن» دست یافت… رمز سرفرازی و اعتبار جهانی مقاومت ایران و پیروزیهای بزرگ ما در عرصه بینالمللی نیز در همین منطق «فدای حداکثر» نهفته است. چه آنگاه که پیام توحید و یگانگی بر موج پر نفوذ خون شهیدان والامقامی چون اشرف و موسی، قلبها را فتح میکند و آگاهترین و فداکارترین فرزندان خلق را به شجره طیبه مجاهدین پیوند میدهد، و چه آنگاه که عنصر موحد مجاهد خلق در پنج قاره جهان، پرچم حراست از عزت و شرف خلق و میهن را برمیافرازد و صلابت و استواریاش اینچنین جهانیان را به اعجاب و تحسین وامیدارد.چنین است که سمبلها و سرداران اصیل انقلابی، پاسخ شایستگیهای خود را از خلق و تاریخ دریافت میکنند، در مسیر تکامل اجتماعی، هزاران بار تکثیر میشوند و در پیروزیها و افتخارات انقلابی و میهنی، همیشه حضور دارند. آنچنانکه گویی زندگی واقعی آنان پس از شهادت حماسیشان آغاز میشود و هرچه زمان میگذرد درخشش بیشتری مییابد …
انقلابیون بزرگ و سمبلها و سرداران اصیل تاریخی، از آنرو جاودانه و فراموشیناپذیرند که از یک طرف ریشه در واقعیترین و ضروریترین الزامهای تاریخی و انقلابی دوران خود دارند و در مسیر تکامل اجتماعی، مبرمترین خواستهای توده های زحمتکش و طبقات بالنده جامعه را نمایندگی میکنند، و از طرف دیگر، بنبستها را درهم میشکنند و با زندگی و شهادت خود رمز رهایی و راه پیروزی بر مرتجعین و دشمنان خلق را به تودههای مردم و نسل معاصر خود عرضه میکنند. چنین است که هرچه زمان میگذرد قدر و شأن سمبلها و پیشتازان صدیق خلق، بیشتر بارز و آشکار میشود و آگاهترین و فداکارترین فرزندان خلق با شور و اشتیاق بیشتر در راه سمبلها و پیشتازان راستین خود قدم میگذارند و در بزرگداشت آنان سر از پا نمیشناسند.
آنان از پیشتازان و پرچمدارانی بودند که در تاریخ معاصر میهن ما مبرمترین خواستهای خلق را نمایندگی کردند، از کوران مبارزه مسلحانه انقلابی با دو نظام دیکتاتوری ضدخلقی سرفرازانه گذشتند و در حماسه عقیدتی و میهنی عاشورای مجاهدین در ۱۹ بهمن۱۳۶۰، منطق حسینی «فدای حداکثر» و مقاومت و پاکبازی تمامعیار را به مثابه رمز رهایی و راهگشای پیروزی بر رژیم دجال و ضدبشری خمینی، به بُرّاترین وجه و در وسیعترین ابعاد به خلق قهرمان ایران و رشیدترین فرزندان آن آموختند. منطقی که از ۳۰ خرداد۶۰ به فرمان و تحت رهبری عقیدتی و سیاسی مسعود به کار افتاد و هر چه زمان میگذرد بیشتر روشن میشود که، بدون آن، معادلات کنونی میهن ما دگرگونه میشد، انقلاب و ارتجاع، آنهم در شرایطی که خمینی در رأس ارتجاع، به سالوس و ریا، خرقه انقلاب بر تن کرده بود، همانند نور و ظلمت درهم آمیخته میماند و البته بدون تمیز و تعمیق مرزبندیهای انقلاب، پیشرفت در جاده تابناک «آزادی»و دستیافتن به ثمره شفابخش «رهایی» میسر نمیگردید. با همین منطق «فدای حداکثر» و با تقدیم فدیههای عظیمی همچون موسی و اشرف بود که مجاهدین «بهای ایدئولوژیکی» مبارزه انقلابی با مهیبترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران را به تمام و کمال پرداختند و جاده پرسنگلاخ پیروزی را گشودند.
از گزارش سردار خیابانی به برادر مجاهد مسعود رجوی
یادت هست که در مقطع ۳۰خرداد در حضور خودت تصمیم گرفتیم که حتی اگر ما یک عاشورا در پیش داشته باشیم و تمام سازمان را نیز فدا و قربانی کنیم نباید در روز موعود در انجام تعهداتی که در قبال خلق و انقلاب داریم درنگ و تردید کنیم و خداینکرده به سرنوشت حزب توده دچار شویم؟ و اکنون ما در شرایطی هستیم که از آن آزمایش تاریخی با موفقیت گذشتهایم و از این نظر برای همیشه اصالت و سربلندی خود را در تاریخ ثبت کردهایم …
اکنون چشم امید اکثریت تودههای مردم به سازمان است. امیدوارم که خداوند، ما را هرچه بیشتر شایسته این امید و اعتماد مردم و همچنین شایسته پیروزیهای بزرگتر آینده بکند .
…البته معلوم است که حضور تو در خارج کشور در کسب این پیروزیها نقش تعیینکنندهیی داشته است، وگرنه در غیر اینصورت و با محدودیتهایی که در داخل کشور وجود دارد، یعنی در فضای اختناق و استبداد قرون وسطایی و سرکوب و قهر ضدانقلابی که خمینی در داخل کشور ایجاد کرده، ما هرگز قادر به این پیشرفتهای درخشان و بینظیر سیاسی نمیشدیم و من و بچههای دیگر، هر روز که میگذرد به اهمیت وجود تو در خارج، بیشتر پی میبریم و از اینکه در برابر مخالفتهای تو تسلیم نشدیم و تصمیم به عزیمت تو به خارج گرفتیم خوشحالتر و راضیتر از پیش هستیم …
ما واقعاً مسیر پرشکوهی را طی کردهایم و آینده پرشکوهتری هم درپیش داریم. وقتی چشم را از این گذشتهی سراسر رنج و تلاش و شکوه و عظمت، به آینده برگردانیم، قاعدتاً چیزی جز پیروزیهای بازهم بزرگتر در طریق انجام رسالتهای عظیمتر نخواهیم دید. انشاءالله خداوند ما را بدینهمه، شایسته گرداند و تو را هم که در این جریان غرورآفرین، نقش تعیینکننده و نقش رهبری داشتهای برای سازمان و مردم ما حفظ کند .
در این مسیر و با پرداخت یک چنین بهایی بود که جانمایه اصلی مقاومت از گزند تیرهای زهرآگین دشمن دجال و خونخوار محفوظ ماند، جانشین انقلابی و مردمی شکل گرفت، راه صلح و آزادی هموار شد و خلق ما به ارتش آزادیبخش ملی، این «گنجینه عظیم میهنی و سرمایه آزادی و استقلال و تمامیت وطن» دست یافت… رمز سرفرازی و اعتبار جهانی مقاومت ایران و پیروزیهای بزرگ ما در عرصه بینالمللی نیز در همین منطق «فدای حداکثر» نهفته است. چه آنگاه که پیام توحید و یگانگی بر موج پر نفوذ خون شهیدان والامقامی چون اشرف و موسی، قلبها را فتح میکند و آگاهترین و فداکارترین فرزندان خلق را به شجره طیبه مجاهدین پیوند میدهد، و چه آنگاه که عنصر موحد مجاهد خلق در پنج قاره جهان، پرچم حراست از عزت و شرف خلق و میهن را برمیافرازد و صلابت و استواریاش اینچنین جهانیان را به اعجاب و تحسین وامیدارد.چنین است که سمبلها و سرداران اصیل انقلابی، پاسخ شایستگیهای خود را از خلق و تاریخ دریافت میکنند، در مسیر تکامل اجتماعی، هزاران بار تکثیر میشوند و در پیروزیها و افتخارات انقلابی و میهنی، همیشه حضور دارند. آنچنانکه گویی زندگی واقعی آنان پس از شهادت حماسیشان آغاز میشود و هرچه زمان میگذرد درخشش بیشتری مییابد …