نمايندگان، منتخبان و دوستان عزیز فرانسوي
از حضور شما در اين مراسم همبستگي سپاسگزارم. دلهای همه ما به خاطر كشته شدن ۱۳۰انسان بيدفاع و مجروح شدن ۳۵۰نفر دیگر در آتش بنيادگرايي و تروریسم داغدار است. وجدان بشر از اين وحشیگری به نام خدا و دين جريحهدار است. مردم ايران خود را در غم فرانسویها شريك ميدانند.
مجاهدان ليبرتي در همين هفتهه
ا به وسيله رژيم ایران موشکباران شدند و ۲۴ نفر از یارانشان را از دست دادند. هنوز كمپ نيمهويرانشان ترميم نشده، ولي آنها هم گفتند که قلب ما با فرانسویها ميزند. آنها روي همان خرابهها دركنار پرچم فرانسه و پرچم ايران، سرود مارسيز و سرود ایران، مرز پرگهر را خواندند.
هيچ كس در جهان امروز، بيش از قربانيان بنيادگرايي اسلامي، درد مردم فرانسه را احساس نميكند و ما مردم ایران، ما مسلمانان دموکرات، قربانيان اصلي اين پديده شوم هستيم.
آتش افراطيگرايي تحت نام اسلام كه در سال ۵۷، با حاكميت خميني برافروخته شد تا به حال ۱۲۰ هزار مخالف سياسي در ايران را به قتل رسانده است. در سال ۱۳۶۷، به فتواي خميني ظرف فقط چند ماه در ايران ۳۰ هزار زنداني سياسي را تنها به خاطر عقايدشان قتلعام كردند. امروز خانوادههاي قتل عامشدگان در ايران، بيش از هر كس درد خانوادههاي قتلعام ۱۳ نوامبر پاريس را حس ميكنند.
همين روزها، بيشتر از همه صداي مادران شهيدان و زندانیان سياسي ایران شنيده ميشود كه با فرانسویها همدردي ميكنند. با اين همبستگي ما به طراحان كشتار پاريس پاسخ ميدهيم.
آنها، فقط جان فرانسویها را هدف قرار ندادهاند، بلكه بردباري جامعه فرانسه را هم هدف قرار دادهاند. زندگي توأم با دوستي و احترام صاحبان فرهنگها و عقايد گوناگون را هم هدف قرار دادهاند. تحت نام اسلام، زندگي همبسته مسلمانان و پیروان سایر مذاهب در فرانسه را هدف قرار دادهاند. اما همچنان كه پرزيدنت اولاند روز دوشنبه گفت: «چنين نيست كه ما در يك جنگ تمدنها قرار داريم. چرا كه اين قاتلان نماينده هيچ تمدني نيستند».
حمله آنها نشان داد كه يك جبههبندي وجود دارد. از يك طرف مردم خواهان آزادي دموكراسي و جدايي دين و دولت كه مسلمانان بردبار و دموکرات در اين جبهه قرار دارند. از طرف ديگر جبهه استبداد و شقاوت و فناتيسم. داعش و بشار اسد و ملاهاي ايران در اين جبههاند.
بههمين دليل، چند ساعت پس از فاجعه باتاکلان، ملاها از يك طرف رياكارانه آن را محكوم كردند از طرف ديگر، ابراز شادماني كردند. آنها، بهطرز بیسابقهیی، در رسانههایشان، فرانسه را مورد حمله قرار دادند. حتي رهبران فرانسه را مقصر كشتار معرفي كردند.
از يك طرف گروه داعش دهها جوان را قتل عام ميكند، از طرف ديگر ملاها بر اساس آن تهديد ميكنند كه اگر ادامه حكومت بشار اسد را نپذيريد، حملات بيشتري در راه است. اين يك تقسيمكار چندشآور است. اما چرا اين ديكتاتور خونريز بايد باقي بماند؟
در حالي كه تحت حاكميت بشار اسد تا امروز نيمي از مردم سوريه آواره شدهاند. در حالي كه ملت سوريه او را نميخواهد. وانگهي، ادامه حكومت اسد يعني ادامه آوارگي ملت سوريه و آمدن جمعيت ميليوني پناهندگان به اروپا.
ادامه حكومت اسد يعني حفظ پناهگاهي كه داعش در آن بسر ميبرد.
از بركناري بشار اسد دو طرف به شدت ضرر ميكنند: يكي داعش كه زمينههاي حياتي خود را از دست ميدهد. ديگري ملاها كه جبهه منطقهييشان فرو ميريزد.
بعضیها ميگويند براي از بين بردن داعش بايد با اسد همكاري كنيم. نباید فراموش کرد که او قاتل ۳۰۰هزار سوری است و از همان ابتدا، موجوديت داعش، به بشار اسد و رژيم ایران وابسته بوده است. همين روزها وزير خارجه آمريكا گفت بشار اسد و مالكي عمداً ۲۵۰۰ زنداني افراطي را آزاد كردند، تا گروه داعش شكل بگيرد.
دوستان عزيز،
افراطيگري تحت نام اسلام، ربطي به اسلام ندارد و علیه سنتهاي پيامبر آن است. هرچيزي از جنس تروریسم و ديكتاتوري ضداسلام است. هرچيزي كه آزادي مردم را نقض كند، هرچيزي كه برابري زنان را نفي كند، ضد اسلام است. اين بزرگترين ستم به اسلام و مسلمانان است كه آدمكشان حمله خود را به نام اسلام معرفي كردند.
بنابراين از دو چيز كه خواست داعش است، بايد پرهيز كرد: از يك سو، هرگونه نسبت دادن اين حملات به اسلام، از سوي ديگر بيتفاوتي مسلمانان. مبارزه ما مسلمانان دموکرات مؤثرترين عامل براي از بين بردن اين خطر جهاني است
بر اين اساس، بهعنوان يك زن مسلمان و ازسوي مقاومت مردم ايران بر چند نكته تأكيد ميكنم:
۱ ـ فاجعه ۱۳نوامبر و كشتار انسانهای بيدفاع تحت نام اسلام، حمله به اسلام و مسلمانان است.
۲ ـ مسلمانان دموکرات در كنار فرانسه در نبرد عليه گروه داعش و سقوط بشار اسد قرار دارند. مبارزه با داعش بدون سرنگوني اسد به ثمر نميرسد.
۳ـ مردم ايران از خوشحالي ملاها پس از فاجعه پاریس منزجرند. ملاها نشان دادند كه با جنايتكاران در يك جبهه قرار دارند.
۴ـ بنيادگرايي تحت نام اسلام چه در لباس شيعه و ولايت فقيه و چه در لباس سني و داعش، دشمن مسلمانان و بشريت است و قلب آن در تهران تحت حاكميت فاشيسم ديني است.
۵ ـ بهعنوان مسلمانان حقيقي، ما مدافع دموكراسي، جدایی دین و دولت، برابري زن و مرد، و آزادي و بردباري هستيم.
۶ـ ما قوانين شريعه، اعمال اجباري احكام اسلام و تبعيض ديني را مردود ميشماريم.
۷ ـ همه مسلمانان از هر شاخهيي، به ويژه مسلمانان فرانسه، را فرا ميخوانيم كه در يك جبهه عليه تروریسم و افراطيگري تحت نام اسلام گردهمآيند.
باز هم براي نجات و بهبود مجروحان و براي بازگشت امنيت و آسايش به جامعه فرانسه دعا ميكنم و از همه شما متشكرم.
بیشتر بخوانید